این مترجم و نمایشنامهنویس درباره وضعیت ادبیات نمایشی در ایران اظهار کرد: ادبیات نمایشی شامل دو شاخه است؛ کتابهایی که درباره نظریه تئاتر نوشته میشود و بخش دیگر آن نمایشنامه است. درباره نمایشنامهنویسی باید بگوییم در کشور ما نمایشنامهنویسان فکر میکنند آثارشان باید چاپ شود در حالی که همه جای دنیا نمایشنامه نوشته میشود که اجرا شود نه اینکه چاپ شود. بعد از اجرا کارهایی را که در اجرا موفق بودهاند و حدس زده میشود قابلیت این را دارند که دفعات بعد، توسط آدمهای دیگر و در جاهای دیگر اجرا شوند، در تعداد محدودی چاپ میکنند. مثلا ممکن است رمان در کشور فرانسه چیزی حدود ۱۰۰ هزار جلد تیراژ داشته باشد اما تیراژ نمایشنامه ۵۰۰ نسخه است.او در ادامه خاطرنشان کرد: نمایشنامه چاپ نمیشود که مخاطب عادی آن را بخواند؛ در واقع مخاطب عادی نمایشنامه نمیخواند. نمایشنامه چاپ میشود که تئاتریها، کارگردانها و تهیهکنندگان تئاتر آن را بخوانند تا برای اجرا از آن استفاده کنند. در کشور ما گاهی نمایشنامهنویس کار چاپشده دارد اما یک کار اجراشده ندارد. ما مسیر را غلط میرویم.
نوری با تأکید بر اینکه کتابهای تئوری تئاتر در کشور ما بسیار ضعیف است، بیان کرد: در کشورهایی که تئاتر حرفهای دارند، کتابهای تئوری تئاتر خیلی زیاد و در تیراژها بالا چاپ میشوند، زیرا این کتابها برای خواندن هستند. این کتابها برای این هستند که در دانشگاه تدریس شوند و اینکه علاقهمندان جدی تئاتر آنها را بخوانند و تئاتر یاد بگیرند. این بخش در کشور ما خیلی ضعیف است؛ کتاب تألیفی در این بخش خیلی خیلی کم داریم. یکی از ضعفهای اساسی تئاتر ما این است که پژوهش را در تئاتر جدی نگرفتهایم و پژوهشگر تئاتر خیلی کم داریم اما تا دلتان بخواهد کارگردان، بازیگر و حتی نمایشنامهنویس داریم. آدمهای کمی هستند که به پژوهش تئاتر علاقهمند باشند و در این زمینه کار کنند.این مترجم و نمایشنامهنویس در ادامه اظهار کرد: در بخش ترجمه پژوهش هم کمبود داریم. کتابهای پژوهشی خوبی به زبانهای مختلف نوشته شده اما به فارسی ترجمه نشده است. مترجمهای کمی سراغ ترجمه کارهای پژوهشی میروند زیرا این کتابها زمان بیشتری میبرد و آنها ترجیح میدهند بر روی کتابهای سادهتر وقت بگذارند که صرفه اقتصادی هم داشته باشد. حتی ناشرهایی که کتابهای پژوهشی و نظری ادبیات چاپ میکنند تعدادشان کم است، یکی از دلایلش این است که ناشرها فکر میکنند این کتابها صرفه اقتصادی ندارند، که این موضوع درست هم هست. به نظرم دولت میتواند وارد عمل شود. انتشارات سمت طی سالهایی این کار را کرده و هنوز هم ادامه میدهد.
او افزود: شاید باید دانشگاههای تئاتری وارد این موضوع شوند. در کشورهای اروپایی معمولا دانشگاهها کتابهای پژوهشی و نظری را با هزینه خود چاپ و پخش میکنند. اما در ایران مراجع دولتی کمتر به این موضوع بها میدهند و سرمایهگذاری کمی در این بخش انجام میشود. ناشران خصوصی به خاطر اینکه فکر میکنند چاپ چنین کتابهایی صرفه اقتصادی ندارد، سراغش نمیروند. این موضوعات باعث شده وضعیت خوبی در چاپ آثار نمایشی نداشته باشیم.
اصغر نوری درباره اینکه چرا نمایشنامهها با وجود اینکه چاپ میشوند به اجرا نمیرسند، و آیا این موضوع به خاطر کیفیت آثار است، گفت: این موضوع میتواند دلایل زیادی داشته باشد، من عضو هیئت مدیره «کانون نمایشنامهنویسان خانه تئاتر» هستم و با همکاران نمایشنامهنویس از نزدیک برخورد دارم. کلا روند تئاتر و تولید تئاتر در ایران سالم و درست نیست. یکسری گروهها هستند که بازیگر، کارگردان و نمایشنامهنویس مشخص دارند و با هم کار میکنند.
نمایشنامهنویس میداند هرچه برای گروه خود بنویسد کار میشود بنابراین نمایشنامهنویسان دیگری که در هیچ گروهی نیستند معمولا برای اجرای کارهایشان و در واقع برای عرضه آنها مشکل دارند. یکی از راههایی که میتواند کمک کند کارگردانها و خانواده تئاتر نمایشنامه اینها را ببینند، چاپ اثر است اما این موضوع کمک زیادی به آنها نکرده است و تا زمانی که سیستم درست نشود، وضعیت همین است.او ادامه داد: شاید یکی از راههای دیده شدن این نمایشنامهها این باشد که مرکز هنریهای نمایشی هر سال یکسری از نمایشنامهها را بخرد. کانون نمایشنامهنویسان این پیشنهاد را اخیرا به مرکز هنرهای نمایشی داده است که برای حمایت از نمایشنامهنویسان، هر سال تعدادی از نمایشنامههایی را که تولید شده و اجرا نشده است بخرد و در اختیار کارگردانها بگذارد. ما نمایشنامهنویسان زیادی داریم، اما متأسفانی جایی برای عرضه آثار آنها وجود ندارد. قبلا هم به این فکر کردیم که بانک نمایشنامه راهاندازی کنیم و نمایشنامهنویسان خلاصهای از آثاری را که خلق کردهاند در آنجا بگذارند و کارگردانها از طریق آن بانک با نمایشنامهها آشنا شوند. همه حرف من این است که چاپ نمایشنامه قبل از اجرا راه مطمئن و درستی برای عرضه نمایشنامه نیست.
این نمایشنامهنویس درباره کیفیت آثار نمایشی موجود در بازار کتاب گفت: ما همه جور نمایشنامه داریم؛ چه نمایشنامههای خارجی و چه ایرانی. هم نمایشنامه خوب داریم و هم نماشنامه ضعیف. مانند خیلی از چیزها، کار درست نیست و همه اتفاقات تصادفی میافتد. خیلی تصادفی یکسری نمایشنامه خوب چاپ میشود، در حالی که ممکن بود مانند نمایشنامههای دیگر چاپ نشود. در ترجمه هم هینطور است؛ گاهی نمایشنامههای خوبی ترجمه میشوند و گاهی نمایشنامههای ضعیفی برای ترجمه و چاپ انتخاب میشوند که اینجا نقش مترجمان تأثیرگذار است. برخی از مترجمان خیلی درست و دقیق انتخاب میکنند و برای پیدا کردن نمایشنامهها زمان صرف میکنند. اما به طور دقیق نمیتوانیم بگوییم سطح کارهایی که الان در بازار وجود دارد قوی یا ضعیف است؛ ما کار خوب هم داریم، کار ضعیف هم داریم.