گروه فرهنگ و هنر: فیلم نماینده افغانستان در اسکار با بازی محسن تنابنده مورد تحسین نشریه ورایتی قرار گرفت.
«شکستن همزمان بیست استخوان» با نام بین المللی «رونا مادر عظیم» به کارگردانی جمشید محمودی در اولین نمایش بینالمللی خود در جشنواره «بوسان» به روی پرده رفت.«ریچارد کوئیپرز» نویسنده نشریه سینمایی «ورایتی» پس از تماشای فیلم در جشنوارهی «بوسان» در نقدی درباره آن نوشته است:«جمشید و نوید محمودی برادران سینماگر متولد افغانستان و ساکن تهران در درام جدید و تاثیرگذارشان با نام «رونا مادر عظیم» همچنان به کاوش در زندگی پناهجویان افغانی در ایران ادامه میدهند. این فیلم به کارگردانی و نویسندگی جمشید محمودی و به تهیهکنندگی نوید محمودی، روایتگر داستان پسری میانسال است که در معرض تصمیم حیاتی مرگ و زندگی درباره مادرش قرار دارد که با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم میکند و تصویری روشن از تنشهای خانوادگی و سرخوردگیهای اداری را در جامعهای ارائه میدهد که ظاهرا در برزخی بیپایان گرفتار شده است.
فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» با نام بین المللی «رونا مادر عظیم» که امسال به عنوان نماینده سینمای افغانستان در جوایز اسکار انتخاب شده است، اولین نمایش بینالمللی خود را در بخش "پنجرهای به سینمای آسیا" جشنواره فیلم بوسان در تاریخ ۶ اکتبر (۱۴ مهر) تجربه کرده است و یک نمایش دیگر نیز ۸ اکتبر (۱۶ مهر) خواهد داشت.پس از ساخت فیلم «چند متر مکعب عشق» در سال ۲۰۱۴ و پس از آن فیلم «رفتن» (۲۰۱۶) به کارگردانی نوید محمودی و تهیهکنندگی جمشید محمودی، فیلم «رونا مادر عظیم» سومین فیلمی از این برادران محمودی است که به عنوان نماینده سینمای افغانستان در جوایز اسکار انتخاب شده است و این فیلم جدید نیز همچون ساختههای قبلی آنان در تلاش است زبانی باشد برای میلیونها افغان که در چند دهه گذشته مجبور به ترک وطن خود شدهاند.
در این فیلم محسن تنابنده بازیگر سرشناس سینمای ایران، بازی خوبی در نقش «عظیم» داشته است و صحنه ابتدایی فیلم نیز نشاندهنده شخصیت «عظیم» است که در شیفت شب خدمه تعمیرات شهرداری تهران کار میکند، شهری که حداقل برای ۱۰ سال است که محل زندگی او شده است. «عظیم» که با همسرش (با بازی فاطمه میرزائی) بچهدار نمیشوند، به نوعی در حالت توبه و اصلاح مسیر زندگی خود قرار دارد تا خداوند بچهای به آنها بدهد.همان طور که از نام فیلم برمیآید، زندگی عظیم حول مادرش رونا(با بازی فاطمه حسینی) میچرخد، زنی سالخورده که قرار است به زودی به شکلی غیرقانونی و قاچاق به همراه دیگر پسرش فاروق (با بازی مجتبی پیرزاده) به آلمان برود. پس از ترتیب دادن یک میهمانی خداحافظی شاد، «عظیم» متوجه میشود که برادرش بدون هیچ توضیح خاصی تصمیم گرفته مادرش را با خود نبرد. خشم «عظیم» از رفتار برادرش موجب بروز مجموعهای از اتفاقات میشود که زندگی افراد فاقد سرپناه مطمئن و حقوق کامل شهروندی را در کانون توجه فیلم قرار میدهد.
تنزل رونا از زنی سرزنده و مادر سالار به یک جسد زنده را میتوان تعبیر و استعاری از افغانستان دانست. علیرغم تلاشهای بسیاری در اطرافش، ظاهرا هیچ راه حل ممکنی برای شرایط او وجود ندارد. فیلم «رونا» خواه به عنوان یک استعاره و خواه یک درام خانوادگی سرراست و مستقیم، به سبب عدم افراط ملودرام و همچنین همدردی با کسانی که در تلاش برای کسب خودمختاری و با زندگی باعزت هستند، میتواند بسیاری از مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد. مسئولان ایرانی حاضر در فیلم چون دکتر خالدی شخصیتهای منفی نشان داده نشدهاند، آنها افرادی حامی هستند اما به سبب قوانین خارج از کنترلشان محدود شدهاند.