با شکلگیری مذاکرات آستانه، ایران در کنار روسیه و ترکیه یکی از مهمترین کشورها در فرآیند تصمیمگیری حل و فصل بحران سوریه قرار گرفت، اما در یازدهمین دور این گفتگوها که در تهران برگزار شد، روسای جمهور روسیه و ترکیه از روش ایران در مورد ادلب استقبال نکردند و هفته پس از آن، اردوغان و پوتین طرح ادلب را با یکدیگر به صورت دوجانبه امضا کردند. موضوعی که روزنامه ایزوستیا روسیه در یادداشتی آن را را سنگبنای ابتکار ترکیه برای مذاکرات روسای جمهور روسیه، ترکیه، فرانسه و آلمان در استانبول عنوان کرد؛ مذاکراتی که با حمایت روسها روبرو شد و دمیتری پسکوف به تفاوت تاکتیکی طرفین (مسکو و آنکارا با تهران) اشاره کرد.
تهران در حالی به این نشست دعوت نشد که کمتر چند روز تا آغاز تحریم های نفتی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران زمان باقی مانده است؛ اگرچه دیپلماتهای این کشور همواره به همگرایی میان خود و شرکای نزدیکشان، به ویژه روسیه و اتحادیه اروپا اشاره میکنند. اما سرانجام مذاکرات استانبول روز شنبه در غیاب ایران برگزار شد تا روزنامه کامرسانت در یادداشتی با اشاره به این موضوع بنویسد که در قالب جدید گفتگوهای سوریه، ایران و آمریکا حضور نداشتند؛ چرا که مذاکره با آنها محکوم به شکست خواهد بود. اگر چه پس از گفتگوی تلفنی امانوئل مکرون و دونالد ترامپ، گفته میشود که فرانسه موضع آمریکا را نمایندگی میکند، اما اظهار نظر جابری انصاری معاون وزیر خارجه ایران مبنی بر اینکه هیچ یک از طرفها نمیتواند ایران را در امور مربوط به سوریه نادیده بگیرد، نشان میدهد که ایران نه تنها از عدم حضور خود رنجیده شده است، بلکه به نظر میرسد شراکت تاکتیکی ایران با روسیه تحت تاثیر شراکتهای استراتژیک و تاکتیکی کرملین با دیگر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته است.
روزنامه کامرسانت در ادامه این یادداشت به تحلیل نقش ایران پرداخته و معتقد است که حضور ایران نه تنها برای آمریکا بلکه برای مخالفان سوری هم مناسب نیست، چرا که به اعتقاد نگارنده تهران تنها راه حلهای سیاسی برای حل مسئله سوریه را دنبال نمیکند. همچنین روزنامه پراودا در مطلبی با عنوان پوتین برای سرنوشت سوریه تصمیم میگیرد، به عدم حضور ایران در فرمت جدید مذاکرات اشاره کرد و نوشت که این تصمیم پوتین بوده است.
در همین رابطه دمیتری ایگورچنکوف، مدیر موسسه مطالعات استراتژیک دانشگاه دوستی ملل روسیه به این روزنامه گفت که واشنگتن ترجیح میدهد که به صورت مستقیم در مذاکرات چندجانبه سوریه حضور نداشته باشد و تنها به دنبال این است که منافعش در سوریه حفظ شود؛ از همین رو ایران (طرف دیگر رادیکال در سوریه) نیز به این گفتگوها دعوت نشد. در این میان البته اینترفاکس هم این جمله رئیس جمهور روسیه در پایان نشست خبریاش را تیتر کرد که بدون ایران، مسئله سوریه حل نمیشود. بدون شک فرانسه و آلمان، منافع ایالات متحده را در فورمت جدید مذاکرات دنبال میکنند، اما از سوی دیگر این پرسش وجود دارد که آیا روسیه و ترکیه نیز مذاکرات را با توجه به ملاحظات ایران پیش خواهند برد؟
روسیه از ژنو تا آستانه
کمی بعد تر از آغاز بحران سوریه، مذاکرات ژنو شکل گرفت، مذاکراتی که وزرای امور خارجه روسیه، آمریکا، ترکیه و عربستان در آن حضور داشتند و جای خالی ایران به عنوان یکی از موثرترین قدرتها در حل بحران سوریه، همواره خالی بود. البته در آن هنگام روسیه اصرار داشت که فرمت این گروه تماس چهارگانه باید افزایش پیدا کند و مصر، ایران و امارات متحده عربی نیز به آن اضافه شوند، اما هیچ گاه این اتفاق رخ نداد.
بحران سوریه سبب شد، کرملین بار دیگر به دیپلماسی فعال در خاورمیانه نظیر سالهای اتحاد جماهیر شوروی بازگردد و از این رو میان این سالها همواره کوشیده است تا خود را محور گفتگو برای حل منازعات ترسیم کند؛ موضوعی که از بحران سوریه آغاز شد و پس از آن در موضوع یمن، منازعات میان ایران و عربستان و همچنین تقابل ایران و اسرائیل ادامه دارد.
در چهاردهم دسامبر ۲۰۱۶، ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان روسای جمهور روسیه و ترکیه طی یک مکالمه تلفنی توافق کردند تا در یک بستر جدید مذاکرات صلح سوریه را پیش ببرند و به موجب آن از تمامی طرفین برای گفتگو دعوت بعمل آورند؛ مذاکراتی که با پیشنهاد پوتین در شهر آستانه قزاقستان برگزار شد. اگرچه روسیه اعلام کرد که مذاکرات آستانه در تقابل با مذاکرات ژنو نیست، اما در عمل، آن را غیرکاربردی دانست و تلاش کرد خود را محور گفتگو با تمامی طرفهای داخلی، منطقهای و فرامنطقهای قرار دهد.
نکته قابل تامل در رویکردهای روسیه در سوریه چه در جایگاه دیپلماسی و خواه در میدان جنگ این است که کرملین برای همگرایی بیشتر، همواره تمامی طرفین را شریک خود خطاب میکند، اما همان طور که بارها بر آن اشاره کرده است، مسکو هیچ اقدامی را در سوریه انجام نمیدهد پیش از آنکه به تلآویو اعلام کند؛ موضوعی که نشان دهنده عمق شراکت استراتژیک روسیه و اسرائیل است.
آیا ایران در بازسازی سوریه جایگاهی دارد؟
گفته میشود مهمترین هدف دور جدید مذاکرات سوریه با حضور روسیه، ترکیه، آلمان و فرانسه، یافتن فرمولی برای حل سیاسی درگیریها میباشد تا هر چه زودتر آوارگان و پناهجویان سوری به خانه هایشان بازگردند. به همین دلیل است که مسکو ابراز علاقه مندی خود را برای حمایت و تخصیص بودجه برای تحقق این امر و در راستای بازسازی سوریه به طرفین حاضر در نشست ابراز کرده است اما پرسش قابل تامل اینجاست که آیا جمهوری اسلامی ایران توان رقابت با دیگر کشورها برای سرمایهگذاری اقتصادی در سوریه و شرکت در فرآیند بازسازی آن را دارد؟
ایران میان هشت سال گذشته به واسطه حضور مستشاری و نظامی مستقیم در زمین سوریه، یکی از مهرههای کلیدی تاثیرگذار در شطرنج سوریه بوده است؛ و البته برای دستیابی به این موضوع هزینههای مالی و جانی چشمگیری نیز انجام داده که همواره مورد نقد عدهای در داخل این کشور نیز بوده است. اما اکنون قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به دنبال کشیدن ترمز قطار آشوب در سوریه هستند، چرا که تروریسم در پشت سیل آوارگان این هرج و مرج، ترکیه و بسیاری از کشورهای اروپایی را با تهدید جدی روبرو کرده است. اگرچه ایران میان این سالها به خواست دولت بشار اسد در سوریه با تروریسم مقابله کرده است، اما نباید فراموش کنیم که بسیاری از مخالفین بشار که ارتباطی با تروریسم نداشتند نیز در آتش این نبرد سوختند.
اکنون هزاران کودک در این کشور هستند که خانواده هایشان زیر خشونت وحشیانه داعش، النصره و دیگر گروههای تروریستی جان باخته و یا آواره شدهاند و از سوی دیگر کودکان بسیاری وجود دارند که پدرانشان عضو این گروهها بوده و یا در ائتلاف مخالفین قرار داشتهاند و در آتش جنگ کشته شدند. امنیت در نهایت در این کشور برقرار خواهد شد، اما نباید فراموش کرد که امنیت یک کالای نامرئی است؛ کالایی که مردم در زمان صلح، متوجه آن و هزینههایی که برای تحقق آن صورت گرفته، نمیشوند؛ اما همواره این کودکان امروز و جوانان فردا، آنها که پدرانشان را در آتش جنگ نابود کردند را به خاطر دارند؛ حتی اگر دلیل این نابودی تامین امنیت آنها و صلح فردای سوریه باشد. اما عموما بسیاری از کودکان امروز تا پایان عمر نیز نفرتی را به دوش خواهند کشید که هیچ گاه بر چرایی آن تامل نمیکنند.
در میانه نبرد سوریه، آسمان سوریه همواره جولانگاه روسیه بوده و بسیاری از مواضع تروریستها و بعضا مخالفین از سوی این کشور مورد هدف قرار گرفته است، اما کرملین بر قدرت نرم و امنیت فرهنگی نیز توجه ویژهای داشت؛ از همین سو بود که همواره بستههای هدیهای به مناسبتهای گوناگون برای کودکان سوری به دو زبان روسی و عربی و با پرچمهای سوریه و روسیه ارسال میکرد. بدون شک این کودکان خواه پدرانشان موافق و یا مخالف روسیه و بشار باشند نیز در آینده به خاطر خواهند داشت که در هیاهوی جنگ، مسکو برای جشن سال نو میلادی یا مناسبتهای دیگر برای آنها هدیه فرستاد.
از سوی دیگر آنچه در آینده سوریه چه در افکار عمومی و چه در قدرت نفوذ در سیاست و حکومت این کشور باقی می ماند، حجم سرمایهگذاریها برای بازسازی سوریه است. موضوعی که به نظر میرسد پاشنه آشیل ایران است. ارزش پول ایران هم اکنون از تمامی کشورهای خاورمیانه با اختلاف چشمگیری پایینتر است؛ حتی در این میان که موضوع مذاکرات سوریه جدیتر دنبال میشود، ارزش لیر سوریه نسبت به گذشته کمی بهبود پیدا کرد اما ریال ایران در سراشیبی سقوط قرار دارد (اکنون یک دلار آمریکا برابر با ۴۳۰ لیر سوریه و بیش از ۱۴ هزار تومان در بازار آزاد تهران است) و به نظر می رسد با دور جدید تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران این بحران برای تهران جدیتر شود. شاید از همین رو باشد که روزنامه کامرسانت به نقل از محمود الحمزه در مطلب خود آورده بود که تهران به دنبال راه حل سیاسی در سوریه نیست.
حال تهران باید بیندیشد که حتی اگر به فرمت جدید مذاکرات سوریه دعوت شود، آیا توان مشارکت مالی برای بازسازی در سوریه و تاثیرگذاری در سوریه پس از جنگ را دارد؛ یا پس از هشت سال جنگ نیابتی در زمین بازی از پیش تعیین شده، به بقای بشار اسد تا هنگام تشکیل دولت انتقالی رضایت میدهد و آرام و آرام از صحنه سوریه حذف خواهد شد.