به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۳:۳۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۰ ساعت ۱۲:۱۶
کد مطلب : ۱۶۳۶۲۹
هرمز علی‌پور:

امروز به‌راحتی می‌توانیم خود را شاعر بدانیم

گروه فرهنگ و هنر: هرمز علی‌پور می‌گوید: امروز به راحتی هم می‌توانیم کتاب چاپ کنیم و هم خود را شاعر فرض کنیم.
امروز به‌راحتی می‌توانیم خود را شاعر بدانیم
این شاعر از جایگاه شعر در میان مخاطبان امروز سخن گفت و علت به خاطر نماندن شعر شاعران را واکاوی کرد.علی‌پور با بیان این که شعر واقعی شعری است که انسان با انسان به زبان انسان صحبت کند اظهار کرد: آن‌گونه که تجربیات پنجاه و چندساله من می‌گوید شعر یگانه هنر ما ایرانیان است و همیشه در دنیا به خاطر این ادبیات گران‌سنگ مورد استقبال ملت‌های دیگر قرار گرفته‌ایم که در این بین آثار به‌جامانده از شاعرانی مانند حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. اما واقعیت امر این است که بعد از شعر سپید یعنی بعد از نهضت و انقلاب نیما، شاعران بزرگی مانند اخوان، شاملو، رحمانی، منوچهر آتشی و بسیاری دیگر  ابتدا با شعر کلاسیک شروع کردند و بعد شعر نیمایی گفتند. در آن زمان شعر مخاطب خاص و عام خود را داشت. او با اشاره به این که وسعت وسایل ارتباط جمعی و تأثیر تکنولوژی جهان فعلی را به یک دهکده کوچک تبدیل کرده است خاطرنشان کرد: امروز سلیقه‌ها و امکانات به گونه‌ای است که ما به راحتی هم می‌توانیم کتاب چاپ کنیم و هم خود را شاعر فرض کنیم، هم بیانیه دهیم و هم مانیفست ارائه کنیم و کاری هم نداریم که جامعه و یا اهل فن صاحب‌نظر نسبت به کار ما اهمیت می‌دهند یا خیر.    
                
شاعر "نیم‌رخ آهو" ادامه داد: مطلب دیگری که می‌توان عنوان کرد این است که ما بعد از انقلاب اشعار کلاسیک‌مان عمدتا زیر سلطه و سیطره شعر نیمایی بی‌رنگ شدند. بعد از انقلاب به خاطر شرایط و نوع نگاه حکومت به شعر بین شاعران دو گونه نظر رایج شد که هر دو هم به شکلی نافی یکدیگر بودند؛ شعر روشنفکری و شعر حکومتی. هرمز علی‌پور با اشاره به این که از شعرهای شاعران جوان این دوره استقبال می‌شود اظهار کرد: امروزه بعضی از غزل‌سرایان جوان دست به کارهایی زده‌اند که از آن‌ها استقبال می‌شود و علت آن این است که ذهن مردم به خواندن شعرهای موزون عادت کرده که این همان هنر به حافظه سپردن شعر است. با این همه واقعیت این است که هیچ وقت در ایران، شعر به آن صورت مورد استقبال همگان نبوده است. به اعتقاد بنده، شعر واقعی که در گذشته با نام هنر اشراف از آن یاد می‌کردند، اکنون هنر انسان‌هایی است که با کتاب و جان فلسفه و پرسش‌گری مأنوس هستند، یعنی به شکلی مخاطبان واقعی شعر، خود افرادی هستند که به نوعی شاعرند و هیچ وقت هم رسم نیست که طبق آماری رسمی و یا غیررسمی یک شعر از سوی تمام جامعه شعری مورد استقبال قرار بگیرد.    
                
این شاعر با بیان این که در زمان قبل از انقلاب عده خیلی زیادی مانند شاملو شعر می‌گفتند یادآور شد: در آن زمان خیلی‌ها مانند شاملو شعر می‌گفتند اما از میان آن‌ها فقط شاملو مانده است، یا در این ۵۰ سال به ویژه ۲۰ سال اخیر عده خیلی زیادی مانند احمدرضا احمدی شعر می‌گویند اما می‌بینیم که فقط نام احمدرضا احمدی از بین آن‌ها شناخته شده است. به خاطر همین ما شاعرانی را داریم که فقط بعضی خواص آن‌ها را می‌شناسند و به طور عموم شناخته‌شده نیستند.علی‌پور در ادامه بیان کرد: استقبال از شعرهای گروس عبدالملکیان، در واقع اقبال به شعر است، مانند قیصر امین‌پور که بعضی‌ها می‌گویند بعد از انقلاب بود که توانست شاعر مطرحی شود، اما این‌گونه نیست و این فقط در اختلاف مخاطبان ریشه دارد، به گونه‌ای که متأسفانه شاهد شرحه شرحه شدن مخاطبان هستیم. لذا شعر واقعی آن است که قدرت ارتباط داشته باشد و استعداد همذات‌پنداری در آن موج بزند، آن‌گاه می‌توان گفت که این گونه شعری مخاطب دارد.                    
او درباره مخاطب امروز شعر فارسی تصریح کرد: امروز شاعرانی هستند که توانسته‌اند مخاطبان خوبی را برای خود دست و پا کنند. ما به تعداد شاعران و کسانی که کتاب چاپ می‌کنند هم مانیفست می‌بینیم و هم ادعا، اما شعر به گونه‌ای شده که در اکثر انجمن‌هایی که حضور پیدا می‌کنیم، مخاطبان شاعران فقط خودشان هستند و نکته دیگری که هست، این است که شاعر نمی‌تواند خودش را به شعرش سنجاق کند زیرا شعر واقعی شعری است که انسان با انسان به زبان انسان صحبت کند، همدلی کند و مسائلی را در میان بگذارد، می‌خواهد شکل حدیث نفس باشد، می‌خواهد پیامی در ارتباط با جنگ داشته باشد، با گرانی، گرسنگی، سیاست و یا هر چیز دیگر، شعر خود به خود جای خودش را باز می‌کند. شاعر "علف یونان به لغت عذرا" تاکید کرد: نباید یادمان برود که از شاعران دهه ۴۰ و یا همان نسل طلایی شعر معاصر غیر از چهار یا پنج نفر، خیلی‌شان هنوز جا نیفتاده‌اند. از این دست می‌توان اسماعیل شاهرودی، نادر نادرپور، یدالله رویایی، بیژن الهی و نصرت رحمانی را نام برد.     
               
علی‌پور با اشاره به شاعران قبل از انقلاب اظهار کرد: اوایل انقلاب که شعر دو قسمت شده بود، یکی شعر روشنفکری و دیگری شعر حکومتی، هر کس به دنبال نگاه خودش رفت، اما امروز خود من به عنوان یک مخاطب در شعر به دنبال ریشه آن نمی‌گردم که مذهبی و سیاسی است یا به جنگ مربوط می‌شود، بلکه تنها به دنبال خود شعر می‌روم، یعنی اگر شعری خوب بود، من کاری به هدف شاعر ندارم، حتی اگر این شاعر قاتل پدر من هم باشد، من می‌گویم ایشان قاتل پدر من هست، اما شعرش شعر خوبی است. بنابراین هر شاعری که در هر چارچوبی فقط به شعر اندیشه کند، به یک نوع شعر می‌رسد که مخاطبان خاص خودش را دارد و می‌تواند زودگذر باشد. او ادامه داد: برای مثال در شعر نو از دهه ۴۰ یا ۵۰، یک غیبت بزرگ در شعر وجود دارد که بنده با صراحت می‌گویم علتش این بود که شعر ما شعر اندیشه‌ورز و جامعی نبوده، یعنی شاعران ما تک‌بعدی بودند. به گونه‌ای که سپهری فقط به دنبال شعر امیدوارانه و فرهنگ مشرق‌زمین بود، یا اخوان را شاعر حماسه و شکست می‌دانند و یا شاملو که انسان‌محور و دنبال مسائل انقلابی بود.   
 
این شاعر در عین حال متذکر شد: در گذشته فضای روشنفکری شاعری مثل سهراب سپهری را مسخره می‌کرد اما واقعیت این است که هم از طرف خواص، هم عوام و هم از طرف جهان پذیرفته شد.    هرمز علی‌پور همچنین اظهار کرد: من زمانی در جوانی با اشعار فروغ زندگی می‌کردم اما حال با خواندن بعضی اشعارش به خودم می‌گویم که آیا واقعا چنین شعری را فروغ گفته است؟  لذا پی می‌بریم شرایط آن زمان اقتضا می‌کرده که فروغ، یگانه شود. یا برای مثال در زمینه غزل غولی مانند حسین منزوی وجود داشت که به علت زندگی پریشان‌حالش، هیچ گاه آن گونه که باید مطرح نشد و تنها بعد از مرگش بود که قفسه کتابخانه‌ها از غزلیات حسین منزوی پر شد و این نشان می‌دهد حسین منزوی هنوز که هنوز است یکه‌تاز غزل ایران به شمار می‌رود. به همین خاطر امروز باید بدانیم که شعر شریف‌تر از آن است که کسی با در دست داشتن یک ناشر خوب که او را به طور قطع حمایت کند، کتابی به چاپ برساند. بنابراین هر شاعری که بخواهد هیجانی برخورد کند، هیچ چیزی عایدش نخواهد شد و این که هر ۱۰ سال یک شاعر بزرگ به جامعه شعری معرفی شود غیرممکن است.
مرجع : ایسنا
برچسب ها: شعر شاعر