ابوالفضل بِجانی درباره فرهنگ هواداری از تیم ورزشی در یک ورزشگاه اظهار کرد: هر چیزی فرهنگ خاص خودش را دارد. یکی از مشکلات جامعه ما این است که ابزارهای غربی را بدون فرهنگ آن وارد کشورمان میکنیم. درباره هوادار ورزشی نیز حتما فرهنگ مشخصی وجود دارد اما مشکل اینجا است که این فرهنگ چه زمان و برای چه کسانی مهم می شود؟
او ادامه داد: ما لیگ منظم فوتبال داریم و همیشه مسابقات در همهی شهرهای ایران برگزار میشود اما فرهنگ هواداری ورزشی در برهههایی خاصی برای رسانهها مهم می شود. ۳۶۵ روز در یک سال وقت داریم که به فرهنگ هواداری بپردازیم اما چند روز مانده به انجام یک مسابقه، رسانهها و مدیران ورزشی، فرهنگ هواداری را در بوق و کرنا میکنند. حقیقت این است که فرهنگ هواداری در یک یا چند روز به وجود نمیآید و هوادار هم یک ربات نیست که ما دکمه آن را بزنیم تا در استادیوم بنشیند و مواردی را که ما میخواهیم، رعایت کند.
هواداری مثل یک کوه یخ است
بجانی اضافه کرد: به عقیده من دستاندرکاران فرهنگ هواداری و ورزشی این موضوع را به امان خدا در دست دو لیدر رها میکنند و بعد میگویند برای بازی پیش رو که ممکن است این موضوع خطرناک شود، چه کنیم؟ هواداری مثل یک کوه یخ است که فقط بخشی از آن هوادار است و ما آن را رؤیت میکنیم و گاهی از آن رفتار خشونت سر میزند اما ۸۰ درصد از این کوه یخ که مدیران، ورزشکاران و ورزشگاه های ما هستند، دیده نمیشوند.
این دکتری مدیریت ورزشی با بیان اینکه فقط هوادار را متهم میکنیم که رفتار بد از خودش نشان میدهد؛ در حالی که این طور نیست، افزود: ورزشگاهی که به آن رسیدگی نمیشود و مدیری که در طول سال برای هوادارانش برنامهای ندارد، نباید انتظار داشته باشند که هواداران یک تیم رفتار مطلوبی از خودشان نشان دهند. تلویزیون ما در کل سال و برگزاری مسابقات ملی و بینالمللی طوری برخورد میکند که قرار است جنگ نظامی بین دو تیم اتفاق بیفتد. بنابراین آنها نمیتوانند انتظار داشته باشند هوادار در کل سال آنها را ببیند و بشنود اما در مدت زمان ۹۰ دقیقه فوتبال همه آنها را نادیده بگیرد.
او اضافه کرد: روزنامههایی که در طول سال «جنگ با رقیب» را تیتر می زنند، نمیتوانند انتظار داشته باشند که هواداران خودشان را سرباز در نظر نگیرند و رفتار تخاصمی نسبت به حریف نداشته باشند. فرهنگ هواداری مستمر است و باید همه از رسانهها گرفته تا مدارس روی آن کار کنیم و سپس انتظار رفتار مطلوب از هوادار داشته باشیم و قبل از آن باید بپرسیم برای هوادار چه کاری انجام دادهایم؟
ورزشگاه، سینما و دانشگاه نیست
بجانی درباره اینکه برخی از مسائل مثل نریختن زباله یا فحاشی نکردن تنها به فرهنگ هواداری محدود نمیشود و پیش از آن فرهنگ شهروندی است، توضیح داد: ما با درهمآمیختگی مفهومی درباره ورزشکار، ورزشگاه و هوادار در ایران مواجه هستیم که بسیاری انتظار دارند ورزشگاه جایی مثل سینما یا دانشگاه باشد؛ در حالی که باید یکسری مسائل را درباره هوادار به رسمیت بشناسیم. هوادار برای تخلیه انرژی و نشان دادن هیجانات خود به ورزشگاه میآید. یکی از انگیزههای حضور هوادار در ورزشگاه، گریز از مشکلات روزانه است.
ما باید برخی از رفتارهای هوادار مثل داد زدن، شعار دادن و تخلیه انرژی را به رسمیت بشناسیم. در هیچ کجای دنیا نیز مرسوم نیست که هوادار در ورزشگاه دست به زانو بنشیند، هیچ رفتاری غیر طبیعی از خودش نشان ندهد و بعد هم ورزشگاه را ترک کند.
این پژوهشگر فرهنگ هواداری بیان کرد: به عقیده من باید دیدگاه مسوولان و رسانه ها تغییر کند اما تخریبگری و فحاشی مذموم هستند. وقتی به علتها و انگیزههای خشونت بر میگردیم باید از این منظر بررسی کنیم که یکی از مهمترین تئوریها در این حوزه، ناکامی است. دانشمندانی که این مسائل را بررسی کردند، معتقدند وقتی فرد میخواهد به هدفی دست پیدا کند اما به هر علتی به آن نمی رسد، به پرخاشگری دست میزند. این طور نیست که این خشونت بد باشد.
از نظر فروید، ما دو انگیزه برای ساختن تمدن داریم که یکی از آنها پرخاشگری است. انسانها میل به پرخاشگری و تخریبگری دارند اما جوامع آن را نمیپذیرند به همین دلیل افراد آن را جابهجا میکنند؛ یعنی وقتی فرد نمیتواند به هدفش برسد، ذاتا ترجیح میدهد پرخاشگری کند.
او با بیان این که ما نیازمند کارهای طولانی مدت در حوزه هواداری هستیم، اعلام کرد: هوادار، نیازمند آموزش و داشتن کانونی به نام هواداری است که در طول سال به صورت واقعی و رسمی با هواداران در ارتباط باشد و هوادار بداند کاری که به صورت لحظه ای انجام می دهد، چه عواقبی برای خود و تیم مورد علاقه اش دارد؟ یکی دیگر از نظریه ها در حوزه پرخاشگری رفتار جمعی است. زمانی که فرد تنهاست، یک رفتار از خودش نشان می دهد اما زمانی که چند نفر باشند، ممکن است رفتار خشونتآمیز دیگری از خودشان نشان دهند.
خشونتی که هواداران از تلویزیون برداشت میکنند
بجانی گفت: بخشی از خشونت ورزشی که هواداران ما برداشت می کنند، از گزارشهایی است که از تلویزیون پخش میشود. در طول سال به ویژه در بازی با تیم کشورهای دیگر طوری وانمود می کنیم که انگار جنگی ملی پیش رو است و ما میخواهیم با دشمنانمان بجنگیم و باید آنها را مغلوب کنیم. گزارشگران ورزشی ما باید در طول سال حواسشان به مسائلی که مطرح می کنند، باشد. این مسابقه ورزشی است و برد آن برایمان مهم است و جایگاهی که می توانیم با پیروزی این مسابقه داشته باشیم، اهمیت ویژهای دارد و وقتی این موضوع به جنگ دو ملت و دو فرهنگ تبدیل می شود، هوادار نمیتواند مسائل فرهنگی را در روز مسابقه رعایت کند و انتظاری که از آنها داریم، سخت است.
این دکتری مدیریت ورزشی درباره این که میتوانیم بگوییم چون در طول سال با کمبود فضاهایی برای تخلیه انرژی جوانان یا هوادارن مواجه هستیم و به همین دلیل آنها میتوانند این انرژی را در فضایی به نام ورزشگاه خالی کنند، اظهار کرد: این که بگوییم چون جایی برای تخلیه جوانان نیست پس آنها به ورزشگاه میآیند تا خودشان را تخلیه کنند، یک جواب به ظاهر منطقی است؛ در حالی که دمدستیترین جواب برای اتفاقاتی که در ورزشگاههای ما میافتد، است. ما ایران را در نظر نگیریم. در کشورهای دیگر هم که جایی برای تخلیه انرژی دارند، شاهد چنین اتفاقاتی هستیم. شاید این یکی از دلایل باشد اما دلیل اصلی نیست.
او با بیان این که برای تحریک رفتار ورزشکاران، پژوهشهای بسیاری انجام شده است، توضیح داد: بسیاری از پژوهشها نشان میدهد یکی از دلایل حضور فرد در ورزشگاه فرار از مشکلات زندگی و دلیل دیگر عزت نفس اوست تا از طریق اتصال خودش به موقعیت و بردی که تیمش به دست میآورد، بین همکاران و اطرافیان خودش عزت نفس کسب کند. برخی به دنبال اجتماعی شدن هستند تا در ورزشگاه به تیم دوستانهای اضافه شوند. گاهی اوقات ناخواسته انگیزههای این افراد را از بین میبریم؛ برای مثال قبل از بازی نحوه برخوردی اتفاق میافتد که فرد عزت نفس و شخصیت خودش را بر باد رفته میبیند و این فرد حتی اگر تیمش پیروز شود هم باز ناراحت است و آن را به دوستش، به صندلی یا فحش به حریف انتقال میدهد.
بجانی اظهار کرد: ما باید بدانیم که با انسانی که دنبال ارزش است، طرف هستیم و هیچ لحظهای آن را از یاد نبریم. بسیاری از تحقیقها به این اشاره می کند، نحوه ایستادن نیروها برای تامین امنیت یک بازی به شکلی است که بیانگر شورش و تحریککننده است؛ گرچه امروزه این روش تغییر پیدا کرده است. همچنین نحوه ارائه خدمات بسیار مهم است. ما نظریهای به نام شیشه شکسته داریم. وقتی با ساختمانی که شیشههای آن شکسته است، مواجه میشویم، تصور میکنیم که مخروبه است و ممکن است خودمان هم سنگی برداریم و یک شیشه را بشکنیم.
تصور هواداران از ورزشگاه ها
این پژوهشگر فرهنگ هواداری ادامه داد: وقتی وضعیت آبخوری، سرویس بهداشتی و صندلیهای ورزشگاه ما نامناسب است، هرچند که هواداران هم آن را انجام داده باشند، تصور میکنند ورزشگاه جایی است که هر کاری میتوانند انجام دهند اما زمانی که میبینند برای حضور آنها در یک ورزشگاه ارزش قائل شدهاند و به آن رسیدگی میشود، زمان میبرد که بخواهند یک کار غیراجتماعی انجام دهد. از طرفی ما در ورزشگاههای ایران شرایطی فراهم کردهایم که هوادار همیشه ناشناس باشد. این ناشناس بودن شرایطی فراهم میکند تا بتواند هر اتفاقی را رقم بزند.
بجانی اضافه کرد: صندلیهای ورزشگاههای ما شماره ندارند بنابراین هوادار با این تصور که هر کاری که انجام دهم کسی نمیتواند آن را پیگیری کند، به کار خودش ادامه میدهد. در حالی که صندلی همه ورزشگاهها در دنیا شماره دارند و به نام فرد بلیت فروخته میشود و شخص دیگری نمیتواند جای آن بنشیند. فرد هم با اطمینان خاطر برای دستشویی رفتن یا خریدن یک بطری آب صندلی اش را ترک میکند. اگر مسئلهای به وجود بیاورد، قابل شناسایی است و باید پاسخگو باشد. متأسفانه ورزشگاههای ما چنین شرایطی ندارند.
شرایط دشوار حضور هواداران در ورزشگاهها
او با بیان اینکه شرایط حضور هوادارن ما در ورزشگاهها دشوار است، گفت: اکثر ورزشگاهها در دنیا به شکلی هستند که هوادار میتواند نیم ساعت قبل از شروع مسابقه داخل استادیوم شود اما هواداران ما باید برای ورود به ورزشگاههای مهم کشور از چند ساعت قبل از مسابقه برنامهریزی کنند و اگر دیر برسند فرصت حضور در استادیوم را از دست میدهند. بنابراین کسی که از صبح در ورزشگاه مینشیند مثل آبی است که روی اجاق گذاشتهایم، هر چند زیر اجاق زیاد هم نباشد اما او تحریک و هیجانزده شده و عملی که ناشایست است را انجام میدهد.
این فقط یک مسابقه است نه جنگ بین دو کشور
این پژوهشگر فرهنگ هواداری بیان کرد: هوادار باید بداند هر اتفاقی که میافتد، او یک انسان است و در برابر قانون، وجدان و خدای خود مسئول است و نباید کاری انجام دهد که منجر به صدمه جسمی یا روانی به فرد دیگری شود. صد هزار نفری که علیه داور و خانواده او شعار میدهند، آیا خودشان را یک لحظه هم به جای داور یا خانواده او میگذارند؟ ما باید مسئولیتپذیری اجتماعی نسبت به کار مان داشته باشیم. درست است که برد و باخت برای یک هوادار خیلی مهم است اما باید بدانیم این فقط یک مسابقه ورزشی است نه یک جنگ بین دو گردان یا دو کشور.
بجانی اضافه کرد: ما باید هر لحظه بدانیم که مسئول رفتار خودمان هستیم و وقتی که اطرافیان شعار نامناسب میدهند اگر من هم در کنار آنها قرار بگیرم، رفتارم مناسب نیست. اینکه شیر آبخوری مناسبی وجود ندارد و من هم یکی دیگر از شیرهای آب را بشکنم، رفتار درستی نیست. به عقیده من سؤالی که هوادار باید از خود بپرسد این است که به عنوان یک انسان نسبت به حریف، تیم مقابل و امکانات ورزشگاه چه مسئولیتی دارد؟
نسبت ۱۱ نفره بودن تیم فوتبال با حواریون مسیح(ع)
او درباره اینکه مسئولان ما چگونه میتوانند از ظرفیت هواداران ورزشی که بسیاری از تیمهای رقیب را هم شگفت زده میکند، استفاده کنند، پاسخ داد: گفته میشود فلسفه یازدهنفره بودن هر تیم فوتبال بنا به تعداد حواریون حضرت مسیح (ع) است. حواریون آن حضرت ۱۲ نفر بودند که یکی از آنها به دلیل خیانت کم میشود. در عالم واقعیت تعداد بازیکنان فوتبال تعداد هواداران آن به اضافه ۱۱ نفر است و هر چه هواداران حریف به ویژه در دقایق اولیهی بازی و حساس توانمند باشند، در برابر ۱۰۰ هزار هوادار تسلیم میشوند.
این پژوهشگر فرهنگ هواداری افزود: هیچ فردی نمیتواند ۹۰ دقیقه به صورت یکنواخت در ورزشگاه شیپور یا داد بزند. در حال حاضر در ورزشگاههای دنیا به سمت آوازخوانی و کارهای سازمان یافته رفتهاند گرچه ما دیگر زمانی برای ساختن آوازهایی در این زمینه نداریم. در بازی پرسپولیس برابر کاشیما دیدیم که هواداران ژاپنی تا دقیقه ۹۰ آواز میخواندند. زیرا این کارشان سازمانیافته بود بنابراین هم میتوانستند استراحت کنند و هم این نوع تشویق کردن برایشان لذتبخش بود اما ما میتوانیم با تقسیمبندی هواداران در جایگاههای مختلف یا استفاده از میکروفن ورزشگاه، حداقلی از سازماندهی را به هوادار انتقال دهیم و هوادار هم آن را به راحتی جذب کند زیرا آنها نیز به دنبال هیجان هستند.
بجانی گفت: مشکل ما این است که فقط انتظار داریم هوادار ما بد نباشد، فحش ندهد و از فعلهای صلبی استفاده میکنیم در حالی که باید بتوانیم از فعلهای ایجابی استفاده کنیم و این امر هم در یک یا دو روز امکان پذیر نیست. امیدواریم این بازی با پیروزیِ پرسپولیس تمام شود و بهترین رفتارها را از هواداران این تیم ببینیم اما این موضوع جرقهای برای مسئولان ورزشی کشورمان باشد تا آنچه در ۹۰ دقیقه از هواداران کشورمان میبینند، در ۹۰ روز به آنها آموزش دهند.