شاهین چگینی (رئیس هیات مدیره انجمن صنفی تماشاخانههای ایران) تعداد تماشاخانههای خصوصی عضو این انجمن را ۱۷ عنوان خواند و گفت: اخیرا «پالیز» و «دا»چندی پیش هم تماشاخانه «دراما» تعطیل شدهاند و «موجنو» هم که مدتی است فعالیتی نمیکند.
وضعیت اقتصادی حیات سالنهای کوچک تئاتر را تهدید میکند
چگینی درباره اینکه «چرا تماشاخانههای خصوصی تعطیل میشوند؟» با اشاره به اینکه مساله را از چند زاویه میتوان بررسی کرد، گفت: عمدهترین مساله برای تماشاخانههایی که در بخش خصوصی فعالاند، بحث اقتصاد است.تماشاخانهها به میزان وسعت و فضایی که در اختیارشان است و تعداد صندلیهایی که دارند میزان آسیبپذیریشان باهم متفاوت است. تماشاخانههایی که بزرگتر هستند به دلیل اینکه اجرا در سالنهایشان توجیه اقتصادی پیدا میکند توسط بخشی از هنرمندان که آنها هم دنبال این هستند که از اجرای تئاترشان درآمد کسب کنند مورد توجه قرار میگیرند. مثلا شهرزاد، پالیز و... تماشاخانههایی بوده یا هستند که اجرا در آنها از نظر اقتصادی برای گروه و سالن حاشیه امنی ایجاد میکند.
چگینی ادامه داد: وقتی به سمت سالن کوچکتر میروید که وسعتشان محدودتر است و شاید لوکیشنهای نامناسبی هم داشته باشند بیشتر در معرض خطر هستند. چون قشری را باید پوشش دهند که عموما دانشجوهای رشته تئاتر بوده، کار اول و دومشان است یا کارهای تجربی و آوانگارد را دنبال میکنند. که شاید نمایشهای قابل دفاعی هم باشند اما متاسفانه نمیتوانند به واسطه تعداد صندلیهای سالن به بازدهی اقتصادی فکر کنند برای همین خیلی آسیبپذیرند و وقتی در رقابت قرار میگیرند بخش عمدهای از بازارشان ممکن است از بین برود.رئیس هیات مدیره انجمن صنفی تماشاخانههای ایران تصریح کرد: شرایط امروز اقتصادی کشورمان باعث میشود که بخش عمدهای از مخاطبان سالنهای کوچک نتوانند هزینههای تماشاخانه را تامین کنند، در نتیجه ریزش پیدا کرده و این رفتهرفته باعث میشود که سالنها بهصورت فرسایشی نتوانند حداقل هزینههایشان را تامین کنند و رو به تعطیلی بروند. این عمدهترین مسالهای است که در بخش اقتصادی برای تماشاخانههای خصوصی ایجاد آسیب میکند.
ناآشنایی به امور حقوقی موجب بدهکاری هنرمندان سرشناس به سالنهای بزرگ شده
چگینی همچنین درباره حل اختلافهایی که ممکن است بین تماشاخانه خصوصی و هنرمندان پیش بیاید، گفت: در صنف تماشاخانههای خصوصی یک شورای داوری داریم که اختلافات بین گروهها و سالنهای نمایشی را بررسی میکنیم. بسیاری از شکایتها به واسطه نوع قراردادی که بسته میشود، از سالنهای بزرگتر است. چون هنرمندان خیلی مسلط به امور قراردادی و حقوقی نیستند، گاهی شرایطی را امضا کرده و میپذیرند و تعهدی ایجاد میشود که بعدا نمیتوانند از عهده آن بربیایند. این باعث میشود که در درازمدت ما با طیفی از هنرمندان بدهکار که نسبت به این سالنها دچار وضعیت مبهمی هستند مواجه شویم. امروز هم پروندههایی از هنرمندان سرشناسی داریم که متاسفانه زیربار تعهدی رفتهاند که چندان از آن مطلع نبوده و بدهکار سالنها شدهاند. باید در نظر داشت که سالن هم بههرحال دنبال منافع خودش است؛ در میان آنها سالنهایی هستند که همه چیز را تجاری نمیبینند اما برخی سالنها هم اینطور نیستند. در این وضعیت اقتصادی هم گروهها ممکن است آسیب ببینند و هم سالنها.او خاطرنشان کرد: مواردی داشتهایم که گروه تئاتری قراردادی با سالن بسته اما به واسطه اینکه نتوانسته بازیگری برای کارش پیدا کند خیلی راحت گفته من اجرا نمیروم. برای سالن این اتفاق وحشتناکی است که ناگهان پنج روز مانده به آغاز اجرا متوجه شود گروه مورد نظر قرار نیست اجرا برود و در آن مدت سالن خالی بماند. این آسیبزاست چون تمام هزینههای سالن از طریق بلیتفروشی تامین میشود.
در نبود حمایت دولت، شرایط گیشه دستور میدهد چه اتفاقاتی در تئاتر بیفتد
مدیر تماشاخانه استاد مشایخی با طرح این پرسش که «چطور میتوان از مشکلاتی که درسالنهای خصوصی با آن مواجهیم خارج شد؟» گفت: ما اشلهای بینالمللی داریم که میتوانیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم؛ مثلا اینکه کشورهای دارای تئاتر چه میکنند تا چراغ تئاترشان روشن بماند؟ تئاتر در همهجای دنیا کالایی فرهنگی محسوب میشود که مخاطب خاصی دارد. برای همین باید حراست و حمایت شود؛ این وظیفه در بسیاری از کشورها برعهده دولت، شهرداریهای محلات و کمپانیهای اقتصادی است که بهعنوان اسپانسر مالی از تئاترها حمایت کنند اما در کشور ما در این چند سالی که بخش خصوصی فعالتر و تعداد سالنها بیشتر شده اصلا سازوکاری حمایتی دیده نشده است.چگینی ادامه داد: بارها جلساتی با مدیرانکل هنرهای نمایشی داشتیم و این موضوع را توضیح دادیم که اگر وضعیت به همین شکل پیش برود و همهچیز را به گیشه تماشاخانه بسپاریم دچار آسیب میشویم. چراکه بسیاری از تماشاخانهها در رقابت با این گیشهها نمیتوانند سرپا بمانند واز دور خارج میشوند و آنهایی که میمانند وارد رقابت ناسالمی میشوند که به ضرر تئاتر تمام میشود.
چون مجبورند همهچیز را از طریق گیشه تامین کنند و شرایط گیشه هم دستور میدهد چه اتفاقاتی در تئاتر بیفتد؛ همه اجراها به سمت و سوی خاصی میرود که تمام چهرههایی که باید به فروش گیشه کمک کنند جذب سالنهای تئاتری میشوند، ارزش تئاتر پایین میآید و صرفا ارزش اقتصادی پیدا میکند اگر بخواهیم جلوی این کار گرفته شود باید سازوکار حمایتی اعمال شود اما متاسفانه نهتنها این اتفاق نمیافتد، بلکه حتی مطالبات سالنها از دولت برای کارها و خدماتی که ارائه کردهاند هم پرداخت نمیشود. شک نکنید ادامه این روند باعث تعطیلی تماشاخانههای کوچک میشود و چند سالن بزرگ باقی میمانند که صرفا اقتصادی کار میکنند. دولت با سیاستگذاریها و عدم حمایتش، تئاتر را به سمت و سویی میبرد که دیگر بعد از چند سال چیزی به عنوان تئاتری که ۱۰ سال پیش میخواندیم نخواهیم داشت.
زیربار فرم «تعهدات مدیر سالن» برای نظارت بر اجراها نرفتیم
او همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان دخالت سالنها در ممیزی تئاتر و اینکه آیا آئیننامه مشخصی در این زمینه وجود دارد که به آن استناد شود یا خیر؟ گفت: متاسفانه هیچوقت متوجه نشدیم خط قرمز و ممیزی حوزه فرهنگ کجاست؟ هر مدیری با سلیقه خودش بخشی از مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی را پررنگ میکند، مدیر بعدی آنها را کنار گذاشته و موارد دیگری میآورد. در نتیجه ما خیلی متوجه نمیشویم که مجموعا باید چه کار کنیم و این مشکلی اساسی است. در دوره جدید گفتند تماشاخانهها باید طبق یک فرم نمایشنامه را جهت بازبینی به ادارهکل هنرهای نمایشی معرفی کنند. این فرمها را تغییر دادند و ۱۶ بند به نام «تعهدات مدیر سالن» اضافه کردند که طبق آن، یک مدیر سالن موظف بود بر اجرای این بندها نظارت کند که موارد متعددی را شامل میشد؛ از سیگار نکشیدن روی صحنه تا عدم اهانت به مقدسات و هرچیز دیگری که فکر کنید از جزئی تا کلی در آن ذکر شده بود.رئیس هیات مدیره انجمن صنفی تماشاخانههای ایران ادامه داد: گفتند باید مدیران سالن این بندها را امضا کنند و برای ادارهکل هنرهای نمایشی بفرستند که ما در صنف به شدت با آن مخالفت کردیم و پایش ایستادیم تا این مساله را از قالب تعهد خارج کردیم؛ چون معتقدیم مدیر سالن اصلا در مقامی نیست که بخواهد چنین تعهدی بدهد؛ نه یک کارشناس مذهبی است نه تخصص یک عضو شورای ارزشیابی و نظارت را دارد. گفتند پس بنویسید «قابل توجه» مدیران سالنها؛ که قبول کردیم.
مدیر سالن میترسد مجبور به پاسخگویی به مقامی جز وزارت ارشاد شود
چگینی همچنین یادی از ماجرای بازدداشت سعید اسدی مدیر تئاتر شهر هنگام اجرای «رویای شب نیمه تابستان» به کارگردانی مریم کاظمی کرد و گفت: به ما گفتند مدیر سالن تنها کسی است که باید از اجرا حراست کند؛ باید مراقبت کنید که اگر موردی پیش آمد که کارگردان در بازبینی نشان نداده اما در طول اجرا رخ داد شما جلویش را بگیرید. یعنی جوی را درست کردند و برای مدیر سالن وحشتی ایجاد شد که نکند اتفاقی از این دست باعث شود که فردا من گرفتار شوم و بخواهم به مقامات دیگری غیر از وزارت ارشاد پاسخگو باشم. از این زاویه ممکن است یک مدیر از یک وضعیت اجرایی بترسد.
در تدوین آئیننامه سالنهای خصوصی، صنف باید از ابتدا طرف مشورت باشد
چگینی در پاسخ به این سوال که آیا آئیننامه مدونی برای تماشاخانههای خصوصی وجود دارد؟ گفت: چندین و چند آئیننامه درست شد. ابتدا مدیر مدیرکل هنرهای نمایشی یک آئیننامه هفت، هشت صفحهای را برای من در صنف فرستاد تا با هیات مدیره دربارهاش بحث کنیم؛ اما آئیننامه خیلی ساده و ابتری بود و خیلی چیزها در آن دیده نشده بود.به آقای شهرام کرمی گفتیم این آئیننامه کامل نیست؛ ایشان پذیرفت و گفت روی آن کار میکنیم تا کاملتر شود. یکبار هم خانه تئاتر شروع به تدوین آئیننامهای برای سالنهای خصوصی کرد که بهشدت آئیننامه یکطرفه و به سود خودشان بود که برای ما ماهیت اجرایی نداشت و کل صنف تماشاخانههای خصوصی را در حد یک کانون زیرمجموعه خانه تئاتر دیده بودند. که آنهم از طرف ما رد شد. اخیرا دوباره آئیننامه جدیدی از سوی خانه تئاتر فرستاده شده که یکسری اصلاحات در آن دیده شده است.او با بیان اینکه «چیزی به اسم آئیننامه قرار است تصویب شود اما مسیرش رو به جلو نیست چون هرکسی کار خودش را میکند.» خاطرنشان کرد: ادارهکل هنرهای نمایشی، خانه تئاتر و هرکسی برای فعالیت تماشاخانههای خصوصی آئیننامهای میدهد در صورتی که باید یک کارگروه با چند نماینده از اصناف و انجمنهای مختلف تئاتری تشکیل شده و شروع به تحقیق و در نهایت اصلاح و تدوین آئیننامه کنند اما این پروسه برعکس اتفاق میافتد.صنف تماشاخانههای خصوصی باید از ابتدا طرف مشورت قرار بگیرد تا هم سرعت کار بالا برود و هم به آئیننامهای برسیم که همه جوانب در آن دیده شده باشد.
یک آئیننامه باید چه شاخصهایی داشته باشد؟
مدیر تماشاخانه استاد مشایخی همچنین در پاسخ به این سوال که «آئیننامه تماشاخانههای خصوصی باید دارای چه ویژگیهای باشد؟» گفت: اولین مساله مربوط به نحوه درجهبندی تماشاخانههاست. در اینصورت ما با تعدادی تماشاخانه طرفیم که طبق این استانداردهای مشخص درجهبندی میشوند و مثلا رتبه A, B, C میگیرند. بعد از آن، شورای صنفی براساس این درجهبندی تصمیم میگیرد که سقف و کف قیمت بلیت نمایش در هر کدام از این سالنها چقدر میتواند باشد و دیگر با بلیتهای ۲۰۰ و ۵۰۰ هزار تومانی مواجه نخواهیم بود.چگینی ادامه داد: براساس همین درجهبندی دولت موظف میشود که از تماشاخانهها حمایت کند. مثلا تماشاخانهای که رتبه A دارد میتواند شامل انقدر حمایت باشد و به همین ترتیب سالنهایی با درجههای پایینتر مبالغ حمایتی کمتری دریافت میکنند. این باعث میشود بین تماشاخانهها رقابتی ایجاد شود که برای دستیابی به حمایت بیشتر، کیفیت خودشان را ارتقا دهند و از طرفی وقتی حمایت میدهیم میتوانیم انتظار داشته باشیم مدیران سالنها نواقصی مانند صندلی و ... را برطرف کنند.
رتبهبندی سالنها، حمایت دولت و تنظیم قراردادهای تیپ باید در تدوین آئیننامه دیده شود
او نکته دیگر بعد از مشخص بودن نحوه حمایت دولت از سالنها در آئیننامه را تیپ قرارداد عنوان کرد و گفت: در آئیننامه مشخصا اعلام میشود که قراردادهای تیپ برای تماشاخانههای خصوصی تدوین خواهد شد که این قراردادها بندهایی عمومی دارد که همه باید بهصورت یکسان اعمال کنند. چند بند خصوصی هم برای هر تماشاخانه هست که باید اختیارات خاصی را به گروه نمایشی بدهد یا ندهد.چگینی در پایان خاطرنشان کرد: این سه مورد میتواند سرفصلهای اصلی برای تدوین آئیننامه تماشاخانههای خصوصی باشد. البته که این آئیننامه وارد شورای هنری تماشاخانهها و موارد دیگر هم میشود اما سه بند اساسی اینهاست که: تماشاخانهها رتبهبندی شوند، براساس رتبهبندی نحوه حمایت مشخص شود و همچنین قراردادهای یکسان برای تماشاخانهها تنظیم شود.