گروه سياسي: سايت امتداد نوشت: سلمان کدیور از دانشجویان جنبش عدالتخواه دانشجویی طیف شیراز که این روزها بعد از نامه درخواست آنها برای حضور رهبری در دانشگاه، حاشیههای زیادی برایشان در میان اصولگرایان به وجود آورده است، در متنی انتقاد به مدعیان «انقلابیگری» پرداخته و آنها را به باد نقد گرفته است. او در بخشی از این یادداشت از پروازی اختصاصی خبر میدهد که با هزینه بیتالمال برای دیدار با رئیسی انجام شده بود.
کدیور با بیان اینکه «از بیانیههایشان بوی باروت بلند میشود، وقتی پشت تریبون قرار میگیرند چنان با هیجان و حرارت علیه فساد و رانت وسخن میگویند که از دهانشان خون و کف بیرون میزند» مینویسد: «اما وقتی روز دانشجو میشود، روزی که این وجدان بیدار و آگاه اجتماعی باید تمام قد مسئولین وضع موجود را استیضاح کنند، روزی که باید مسببان فجایع جامعه را میان کارگران و کارمندان و معلمان و پرستاران و کامیونداران بکشند و با لحن طلبکارانه از آنان پاسخ بخواهند، درست در همان بزنگاه آنها را میبینید که پشت در دفتر حاکمان صف کشیده و منتظرند تا با ایشان وارد جلسه خصوصی شوند. بله هینقدر مضحک.»
این دانشجوی جنبش عدالتخواه که از جریانهای اصولگراست ادامه میدهد: «کاش این ابتذال در آرمانخواهی و انقلابیگری همینجا متوقف میشد و به دید و بازدید با حاکمان در پایتخت متوقف میماند. نه اینکه شاهد باشیم و بخوانیم که همین دانشجویان انقلابی! به دعوت از آقای رئیسی به مناسبت روز دانشجو، با پروازی که از بیتالمال پرداخت میشود، از تهران به مشهد رفته و با جناب ایشان در آنجا دیدار میکنند و از امام و انقلاب و مستضعفین سخن میگویند و جلسه دانشجویی را به پرسش و پاسخ انتخاباتی میگذرانند و خوشحال و راضی باز میگردند.»
او خبر داده است که این دیدار «پشت درهای بسته بدون حضور هیچ خبرنگار مستقل و غیررانتی» درحالی برگزار شده است که آنها «روی صندلی چرم، در یک سالن کنفرانس شیک لم داده و چای هورت میکشند و موز میخورند.» کدیور که خود را «سالها تنفسکرده میان همین جماعت» میخواند، خصوصیات اخلاقی آنها را برشمرده است. خصوصیاتی که برای شناخت آنها لازم است با دقت به آنها نظاره کرد.
او مینویسد: «تا دلت بخواهد عاشق ارتباط با مسئولین و رفتن جلسه با آنها هستند. فرق نمیکند که چه کسی باشد. حتی ممکن است یک نظامی باشد. آنها سر و دست میشکنند. در جمع های خصوصیشان که مینشینی به اینکه با فلان نهاد امنیتی مرتبط هستند افتخار میکنند. حزباللهی مطلوب را، «حزبالهی وصل»، کسی که در آستینش همیشه چند کد از خبرهای مگو و در تلفنش شماره چند شخصیت بالای هرم را ذخیره کرده، میدانند و به مقامش غبطه میخورند.
علی رغم اینکه با ظلم مخالفت میکنند، اما خطوط قرمز ظالمان را محترم میشمارند و به محدوده آنان وارد نمیشوند. آنها ستم را به خوب و بد و جامعه را به خودی و غیر خودی تقسیم کردهاند. اگر یک شخص با چهارچوبهای فکری و نظری و اعتقادی آنان کامل سنخیت داشته باشد از او حمایت میکنند ولی اگر شخصی اندکی با آنها اختلاف داشته باشد و زیر بار ظلمی له شود و هستیاش تاراج برود، ابلهانه به او نگاه میکنند و برای رد اتهام انفعالشان، به آن مظلوم چند انگ دیگر وارد مینمایند.
پیوسته در خوف و رجا به سر میبرند و همیشه در دو راهی حق و مصلحت گرفتار و سرخورده هستند. بسیار کم میخوانند و اهل هیچگونه تفکری نیستند و هرگاه چیزی را درک نکردند، آن را تکفیر مینمایند. آنها خودآگاه یا ناخودآگاه به ابزارهایی برای کنترل وضع موجود تبدیل شدهاند، هر چند که شعار عبور از وضعیت را سر میدهند.
این فساد در آرمانخواهی و فسادستیزی از سویی حاصل انحصار و تکصدایی بودن جامعه دانشگاهیست و از سوی دیگر حاصل ایدئولوژی زدگی آنان است. در حالی که فلسفه جنبش دانشجویی، نظارت بر حاکمان و ایجاد واسطه میان مردم و رئوس حاکمیت است، آنان خود را بیش از هر چیز به منافع حاکمیت متعهد میدانند.»
میتوان گفت سلمان کدیور و جنبش عدالتخواه شاخه شیراز در حال انتقامگیری از اصولگرایانی هستند که خودشان را انقلابی میدانند. این شاخه فاصله خود را با تیم احمدینژاد هم حفظ خواهد کرد و پس از این علیه جریان مدعی اصولگرایی و انقلابیگری دست به افشاگری میزند.