نامه اساتيد دانشگاه شهید چمران اهواز:
نماد و نمونه کوچکی از وضعیت آموزشعالی!
7 مهر 1392 ساعت 10:24
گروه سياسي: جمعی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با ارسال نامه اي به رييسجمهور گزارشي از وضعيت نامناسب اين دانشگاه قديمي و پرسابقه كشورمان ارائه داده اند كه متن اين نامه را در زير ميخوانيد:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام ؛ احتراما، آنچه که در متن زیر خواهید خواند، از سوی گروهی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز پیرامون وضعیت دانشگاهها و آموزش عالی کشور در فاصله سالهاي 1384تا 1392 و با تاکید بر وضعیت دانشگاه شهید چمران اهواز، فراهم آمده است. شاید بتوان دانشگاه شهید چمران اهواز را نماد و نشانه و نمونه کوچکی از وضعیت آموزش عالی در سالهاي یادشده دانست و جناب عالی نیز به یاد دارید که ریاست کنونی این دانشگاه حتی به شما به عنوان داوطلب ریاست جمهوری اجازه سخنرانی در دانشگاه نداد!
از سال 1384 با روی کار آمدن دولت نهم و به ویژه از سال 1388، در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شاهد دگردیسی در روند تصویب آیین نامههاي وزارتی و تغییر در روندهاي سازمانی و اداری این وزارتخانه در رابطه با مقوله آموزش عالی و دانشگاهها و استادان و دانشجویان و از جمله مسائل فرهنگی در دانشگاهها بودیم که در اینجا به برخی از آن اشاره ميرود:
أ- گنجاندن مادهاي جدید در آیین نامه ارتقای علمی استادان مبنی بر لزوم کسب امتیاز فرهنگی و دینی برای ارتقا به مرتبه بالاتر علمی.( این ماده، در بعضی از دانشگاهها ، دستاویزی برای جلوگیری از ارتقای مرتبه علمی برخی از استادان منتقد گردید)
ب- تشکیل پرونده فعالیت فرهنگی و مذهبی برای دانشجویان و تاثیر این پرونده در ادامه تحصیل و شغل یابی آینده دانشجویان.
ج- انتصابی شدن مدیران گروههاي آموزشی و عضویت رئیس و معاون دانشکده در کمیته منتخب برای ارتقای علمی استادان.
د- تبدیل گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه، به جادهاي یک سویه برای ورود حوزویان به دانشگاه بدون امکان نقش آفرینی علمی دانشگاهیان در حوزه ها.
ه- عدم اجرای آیین نامه فعالیت تشکلهاي اسلامی در دانشگاه که ميتواند امکان برابری را برای همه دانشجویان در فعالیت سیاسی فراهم آورد.
و- خودداری از واگذار کردن پست اجرایی در دانشگاه به استادان منتقد و آنانی که در طیف سیاسی حامی دولت قرار ندارند.
ز- سخت گیری بر داوطلبان استخدام در دانشگاه به عنوان هیئت علمی از نظر هماهنگ بودن آنان با جناح خاص سیاسی حامی دولت.
ح - جلوگیری از تبدیل وضعیت استخدامی هیئت علمی ناهماهنگ با تفکر گروه سیاسی حامی دولت، از قراردادی به رسمی.
ت - توقف گسترش رشتههاي علوم انسانی در دانشگاهها و تغییر سرفصلها و دروس پارهاي از رشتههاي آن که نوعی محدودیت برای استادان این رشتهها فراهم آورده است.
ح- امنیتی کردن فضای علمی دانشگاه ها، از موضوع سفرهای کوتاه مدت استادان برای شرکت در همایشهاي علمی بین المللی در بیرون از کشور گرفته تا موضوعات علمی مطرح شده در کلاسهاي درس.
مجموع این تغییرات و رفتارها موجب دگردیسی در پایهها و ارکان دانشگاه و محیط علمی آن شد که به ترتیب زیر به ان اشاره ميگردد:
الف- در سطح مدیریت دانشگاه ها:
- تضعيف جايگاه هيات هاي امنا و خدشه¬دار شدن دست آورد بزرگ استقلال دانشگاهها پيش بيني شده در قوانين برنامه توسعه کشور.
- تمرکزگرايي شديد و تصميم گيريهاي متمرکز وزارت در بسياري از امور که در چهارچوب اختيارات هيات هاي امنا پيش بيني شده است.
- حاکميت فضاي سياسي امنيتي به منظور کنترل فعاليت و ابراز نظر اساتيد و دانشجويان .
- تضعيف سازوکارهاي دمکراتيک در سطوح گروه و دانشکده برای برگزیدن مدیران اجرایی.
- فهم نادرست از فرآیند اسلامی شدن دانشگاههابااجرای طرح هاي کارشناسي نشده همچون طرح تفکيک جنسيتي.
- تضعيف جايگاه علوم انساني به اعتبار بومي کردن اين علوم و حذف رشته هايي از اين علوم به بهانه ارتقا آنها
ب- در سطح هیات علمی:
- سلب اختياراستخدام اعضا هيات علمي جديد از دانشگاهها و گروههاي آموزشی به منظور تغيير ترکيب هيات علمي متناسب با دیدگاه سیاسی خاص.
- ارجحیت معیارهای شخصی و سیاسی در استخدامهاي جدید.
- بازنشستگي و اخراج اساتيد معتبر و با تجربه.
- انحطاط فرهنگی از طریق لطمه به عزت و کرامت انسانی جامعه دانشگاهی با وادار کردن به انجام ظواهر دینی و ملحوظ نمودن آنها در ارتقاءهای علمی.
- کاهش ارتباطات بين المللي و نگرش سوء ظنانه به حضور اساتيد در مجامع بين المللي.
ج- در سطح دانشجویان و تشکلهاي دانشجویی:
- محرومیت از تحصیل دانشجویان فعال و حاکمیت فضای بی نشاط وافسرده بر فعالیتهاي دانشجویان.
- فقدان فعاليت هاي خودجوش دانشجويي و حذف تشکل هاي دانشجويي مستقل با دخالت در مسير انتخابي آنها.
- گزينش علمي متمرکز و حذف روند منطقي و طبيعي جذب دانشجويان دکترا.
- رشد بي رويه پذيرش دانشجوي تحصيلات تکميلي به ويژه دکترا بدون پيش بيني امکانات لازم و کاهش کيفيت با اصرار بر افزايش کمي.
- تبعیض جنسیتی و جلوگیری از ورود دانشجویان دختر به برخی رشتهها
- عدم توانایی در حفظ دانش آموختگان مستعد دانشگاهها و رشد فزاینده خروج از کشور نخبگان.
طراحی و اجرای این سیاستها در حالی انجام ميگیرد که:
1- بیشتر استادانی که هم اکنون در دانشگاهها مشغول به تدریس هستند؛ پس از انقلاب شکوهمند اسلامی به استخدام درآمدند و تعداد کمی از استادان پیش از انقلاب نیز که هنوز در دانشگاهها هستند؛ مایههاي افتخار و اعتبار دانشگاهها به شمار ميآیند.
2- دانشجویان کنونی دانشگاهها همگی پس از انقلاب به دنیا آمدهاند و در زیر سایه و چتر تبلیغات فرهنگی این برهه قرار داشته اند.
3- میزان پایبندی دانشگاهیان به آموزههاي دینی و پاکدامنی و پاکدستی آنان، اگر بالاتر از افراد در دستگاه های اجرایی دیگر نباشد؛ قطعا پایین تر نیست. اعتبار اجتماعی این قشر نزد مردم و برپایی مراسم ویژه ماههاي رمضان و محرم در دانشگاه ها، این ادعا را ثابت ميکند.
4- به نظر ميرسد که روحیه خرده گیری دانشگاهیان که برآمده از خردگرایی آنان است، موجب شده است تا برخی از مسئولان، به دور از سعه صدر که لازمه کشورداری و سیاستمداری است؛ کوشش خویش را بر کنترل و رام کردن این قشر متمرکز کنند. حال آن که نباید از خرده گیری و خردگرایی این تحصیل کردگان و اندیشمندان به دیده یک تهدید نگریست بلکه آن را فرصت بدانیم و بر فروغ این شعله مقدس بیفزاییم.
میوههاي تلخ و دستاورد اجرای این سیاستهاي آزموده شده را ميتوان در گزارههاي زیر آورد:
أ- کوچ نخبگان و تحصیل کردگان به خارج از کشور و از دست رفتن سرمایهاي که برای تربیت آنان هزینه شده است.
ب- پایین آمدن سطح فرهیختگی در کشور .
ت- گسترش روحیه ناامیدی به آینده، که این خود، زمینه را برای کشاندن جوانان به انواع فساد فراهم ميآورد.
ث- پایین آمدن سطح و اعتبار علمی دانشگاههاي کشور.
ج- محروم کردن جامعه و مراکز آموزش عالی از فواید چندصدایی، چندسلیقگی، نقد و نظارت.
ح- گسترش و پرورش روحیه دیگر ستایی، دروغ، دیگرفریبی و تظاهر در میان افراد.
خلاصه وضعیت دانشگاه شهید چمران اهواز
ا- در بخش آموزشی
ا- کاهش شدید کیفیت علمی دانشگاه به دلایل:
1- افزایش بی رویه پذیرش دانشجو در دورههاي کارشناسی ارشد بر خلاف نظر مجریان دوره ، گروه آموزشی و دانشکده ها.
2- افزایش بی رویه پذیرش دانشجو در دورههاي دکتری تخصصی بر خلاف نظر مجریان دورهها ، گروهها و دانشکده ها. در بسیاری از موارد تعداد متقاضیان کمتر از اعلام ظرفیت دانشجو بوده بنحویکه برخی از دانشجویان پذیرفته شده از نظر کمیته ممتحنین و مجریان دوره ها، واجد شرایط نبوده و اکنون این دانشجویان با بنیه علمی ضعیف موجب ایجاد مشکلات آموزشی فراوانی شدند.
3- حذف پذیرش دانشجو در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری برای برخی از دورهها که دارای استاد تمام و خود رئیس دانشگاه فعلی از یکی از دانشجویان این استاد بوده است. این حذف پذیرش دانشجو راسا توسط رئیس دانشگاه و بر خلاف نظر گروه آموزشی، دانشکده به دلایل کاملا شخصی انجام شده است که در اعتراض به این موضوع ، با مشاور و مدیر کل وقت دفتر وزارت علوم ( آقای دکتر ملک فر) مکاتبه گردید و مورد پی گیری قرار گرفت.
4- اعمال تفکیک جنسیتی در کنکور 1391 در دانشگاه شهید چمران اهواز که پس از اعتراضات شدید شرکت کنندگان و نمایندگان محترم اهواز در مجلس شورای اسلامی ظاهرا مجبور به لغو آن شدند لیکن به نظر ميرسد به صورت نا محسوسی اعمال گردید.
5- عدم اعلام نیاز جذب هیات علمی بر اساس اولویتهاي مورد نیاز به نحویکه با مراجعه به سامانه جذب مشخص ميگردد در برخی رشتهها که فقط یک هبات علمی وجود دارد و علاوه بر دانشجویان دکتری عمومی دامپزشکی، مجری دوره کارشناسی ارشد ، اعلام نیاز نمی شود ولی برای بخش هایی که دارای چند عضو هیات غلمی است مکررا اعلام نیاز ميگردد.
6- جذب هیات علمی با کیفیت علمی بسیار پایین و خارج از روال معمول ( متقاضی در زمان دانشجویی به عنوان فارغ التحصیل خود را معرفی و در سامانه جذب، درخواست استخدام پیمانی مينماید و دانشگاه با اطلاع از این تخلف پرونده آن را بررسی ميکند و موجب تصییع حق افراد شایستهاي ميگردد که مرتکب این خلاف نشدهاند و یا اینکه پرونده متقاضی در رشته غیر مرتبط مستقیم و برخلاف نظر علمی و کارشناسی بخشهاي مربوطه، مورد بررسی قرار ميگیرد.
7- به دلایل کاملا شخصی، بورس تحصیلی برخی دانشجویان دکتری لغو و برای مدتی از ادامه تحصیل محروم شدند. حداقل یکی از این دانشجویان در دسترس ميباشد.
ب- از جنبه مدیریتی و شخصی رییس دانشگاه
1- حذف اساتید برجسته و پیشکسوت از کلیه مسئولیتهاي اجرایی .
2- کلیه مسئولیتهاي اجرایی ، نمایندگان گروهها و دانشکده صرفا از یک طیف وابسته به رئیس دانشگاه منصوب ميشوند به طوریکه در بعضی از گروهها علیرغم وجود اساتید تمام با تجربه، مسئولیتهاي مختلف حتی در سطح مدیر گروه فقط بین 2-1 نفر تغییر ميیافت.
3- تغییرات غیر معمول و غیر کارشناسی شده در آیین نامهها و اساسنامهها با هدف حذف افراد منتخب و انتصاب افراد مورد نظر. برای نمونه استقلال مجلات علمی که یکی از ضروریات آن محسوب ميگردد؛ مورد خدشه قرار گرفت. به این صورت که اخیرا به دلایل شخصی، یک بند به اساسنامه مجلات اضافه گردید که جهت انتخاب سردبیر، هیات تحریریه بایستی3 نفر!! را انتخاب و معرفی نمایتد و شخص رئیس دانشگاه راسا یکی از این 3 نفر را به شیوه کاملا مدیریتی و از قبل تعیین شده، به عنوان سردبیر منتصب ميکند که این تصمیم گیری موجب اعمال نظر و سلب استقلال مجلات و تضعیف آنها ميگردد. ضمنا این گونه تصمیم گیریها قانونا بایستی توسط شورای سردبیران صورت می گرفت نه هیات رئیسه دانشگاه!
4- عدم چاپ کتبی که اساتید محترم پس از دریافت موافقت اصولی ازدانشگاه ترجمه یا تالیف نموده و اکنون سرنوشت و زمان چاپ بسیاری از این کتب پس از سالها ، نامعلوم و همچنان در حال هالهاي از ابهام قرار دارند و بدیهی است زحمات و تلاشهاي نویسندگان به دلیل بی تدبیری و عدم اهمیت مدیریت دانشگاه به روند علمی دانشگاه ضایع شده است.
5- بررسی چگونگی امکان ترجمه و تالیف چندین جلد کتاب در مدت کوتاهی توسط رییس دانشگاه که قاعدتا دارای مشغله کاری فراوانی بوده است. این موضوع همواره برای بسیاری از همکاران سوال برانگیز و لاینحل باقی مانده است و لازم است روند بررسی، داوران انتخابی این کتب و روند چاپ آنها بررسی گردد.
6- ایجاد تاخیر در بررسی پرونده ارتقاء و تبدیل وضعیت استخدامی اعضاء هیات علمی که برخی از اعضائ هیات علمی به دیوان عدالت اداری شکایت نمودند.
7- اظهارات غیر تخصصی و غیر کارشناسی پیرامون رشتههاي علوم انسانی و اسلامی کردن دانشگاهها.
8- حذف حداقل امکانات رفاهی موجود در دانشگاه ( منظور مهمانسرای دانشگاه است) و واگذاری آن به بخشهاي خصوصی.
9- منتقل شدن رییس دانشگاه به دانشگاه تهران در زمان عهده دار بودن مسئولیت ریاست دانشگاه و حضور در دانشگاه اهواز به شکل ماموریت!
با توجه به کثرت موارد تخلفهاي اداری و مالی رییس دانشگاه ، پیشنهاد ميشود هیاتی جهت بررسی وضعیت دانشگاه شهید چمران اهواز در سالهاي اخیر و رسیدگی به تخلفات تشکیل گردد.
کد مطلب: 16971