به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۷:۲۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۷ ساعت ۱۲:۰۴
کد مطلب : ۱۷۲۳۲۳

شکست برنامه‌های سینمایی تلویزیون

گروه فرهنگ و هنر: با وجود پخش مجموعه‌ای قابل توجه از برنامه‌های تلویزیونی مرتبط با سینما از شبکه‌های مختلف تلویزیون، هیچ‌کدام از این برنامه‌ها نتوانستند موفق شوند و حتی فرصت طلایی جشنواره فیلم فجر نیز نتوانست زمینه‌ساز جذب طیف وسیعی از مخاطبان را برای هرکدام از این برنامه‌ها فراهم آورد؛ اما چرا این اتفاق رخ داده و هیچ برنامه تلویزیونی در ساحت نتوانست، به جمع برنامه‌های پربیننده تلویزیون ملحق شود؟
شکست برنامه‌های سینمایی تلویزیون
همزمان با سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر، طیفی از برنامه‌های تلویزیونی مرتبط با سینما از جمله برنامه هفت فعال شدند و شماری از برنامه‌های سینمایی نیز پیش از جشنواره فعال بودند و با برنامه‌های تازه تلویزیونی، رقابت سختی را آغاز کردند. با پایان جشنواره فجر و دوره طلایی امکان بهره برداری حداکثری از ظرفیت سینما، هیچ‌کدام از برنامه‌ها نتوانست در سطحی ظاهر شود که هم از دیگر رقبای خود در جذب مخاطب فاصله بگیرد و هم جزو برنامه‌های پربینندهتلویزیون قرار بگیرد؛ اما چرا این اتفاق رخ نداد؟نخستین عامل این شرایط، به عقبه این برنامه‌های تلویزیون بازمی‌گردد. تمامی این برنامه‌ها توسط گروه‌هایی تولید می‌شود که بخشی از بدنه سینمای ایران هستند یا ارتباط واضحی با بدنه سینما دارند. بدنه سینما در واقع گروهی هستند که در تولید و توزیع نقش موثری دارند و منافع مشخصی در این حوزه دارند. قاعدتاً این منافع می‌تواند محافظه‌کاری در نقد، عدم نقد یا انحراف نقد را در پی داشته باشد، چرا که برخی عوامل موثر در برنامه قصد ندارد موقعیت خود را در سینما فدای موفقیت یک برنامه تلویزیونی کنند و فرصت حضور در تلویزیون را امکانی برای تثبیت موقعیت‌شان تلقی می‌کنند.

البته قابل درک است که چرا برنامه‌های سینمایی تلویزیون به چنین گروه‌هایی سپرده می‌شود. واقعیت آن است که محمدحسین لطیفی یا بهروز افخمی به واسطه تولید فیلم سینمایی، به مراتب راحت‌تر از خبرنگاران می‌توانند چهره‌های سینمایی را مجاب کنند که با آنها همکاری یا گفت‌وگو کنند و در واقع این مزیت آنها باعث می‌شود، برنامه به آنها سپرده شود. در مقابل شاید خبرنگاران یا منتقدین غیروابسته که به دنبال نقد جدی باشند، به واسطه همین روحیه فاقد طیف وسیعی ارتباطات سینمایی باشند و سینماگران نیز به واسطه آنکه بعدها قرار نیست با آنها همکاری داشته باشد، به راحتی به دعوت‌شان پاسخ منفی می‌دهند.از سوی دیگر تکثر این برنامه‌ها نیز در عدم موفقیت‌شان بی‌تاثیر نبوده است.در دوره‌ای که فریدون جیرانی برنامه هفت را برای شبکه سوم سیما به راه انداخت، برنامه‌ای شبیه به آن وجود نداشت و به همین دلیل تمرکز مخاطبان روی این برنامه بود. اکنون به موازات هفت، شماری از برنامه‌های سینمایی دیگر وجود دارند که کل یا بخشی از ساختارشان مشابه برنامه هفت است و به همین دلیل مخاطبان انتخاب‌های متعددی دارند که آنها را از تمرکز و پیگیری یک برنامه برای اطلاع از احوالات سینما بی‌نیاز ساخته است. بنابراین هیچ برنامه منحصر به فردی به لحاظ محتوایی وجود ندارد که مخاطب را شگفت‌زده کند و وادارد که هر هفته زمان مشخصی را به آن اختصاص دهد.

عامل دیگر، تلاش این برنامه‌ها برای داشتن حجم زیادی از بخش‌ها در یک زمان کوتاه است. در واقع همه این برنامه‌ها بر روی اخبار روز، نقد کلیت سینما، نقد فیلم، بررسی مدل‌های روز سینمای دنیا و… تمرکز دارند و این حجم محتوا را در قالب آیتم‌های کوتاه با ریتم تند انجام می‌دهند. حاصل کار نه تمرکز بر اخبار سینما را در پی دارد، نه نقد فیلم خوبی را در پی دارد و نه طرح خاصی را برای سینما را در پی دارد. از قضا یکی از دلایل نخستین دوره برنامه هفت، تمرکز بر اخبار، روی خط آوردن طرفین دعوا و گفت‌وگوهای چالشی بود که دیگر خبری از آنها نیست.در کنار این عوامل، یک مسئله کلیدی را نمی‌توان نادیده انگاشت و آن عدم توجه به سینمای دنیا است. واقعیت آن است که بخش اعظمی از مردم ایران مشتری فیلم‌های روز سینما هستند که جزو تولیدات سینمای ایران نیستند و چه بسا میزان تماشای بسیاری از این فیلم‌های عمدتاً تولید هالیوود، به مراتب بیش از فیلم‌های سینمایی ایرانی باشد. وقتی اساساً این بخش پرمخاطب را در یک برنامه سینمایی تلویزیونی نایده می‌گیریم، یعنی اساساً درک درستی از مخاطب نداریم.
مرجع : بانی فیلم
برچسب ها: تلویزیون