گروه فرهنگ و هنري: معرفی «گذشته» به جایزه اسکار، یک بیست و چهار ساعت جنجالی را در پی داشت؛ 24 ساعتی که با اعتراضات دامنهدار عدهای همراه شد و در نهایت پاسخ برخی اعضای هیات داوران را در پی داشت. با این حال این پرسش پیش رو است که آیا اساساً گزینه ایده آل تر از آنچه انتخاب شد، برای معرفی به اسکار وجود داشت؟
فاطمه معتمد آریا (بازیگر)، مسعود کیمیایی (کارگردان)، بهروز افخمی (کارگردان)، کمال تبریزی (کارگردان)، حسن حسندوست (تدوین گر)، مسعود رایگان (بازیگر)، علیرضا زرین دست (فیلمبردار)، حسین معززی نیا (روزنامه نگار و منتقد) و امیر اسفندیاری (نماینده فارابی) دور یک میز نشستند و درباره گزینه ایران برای معرفی به اسکار 2014 تصمیم گرفتند و در نهایت «گذشته» همان فیلمی که پیش بینی میشد، انتخاب شد. در واقع اگر فیلمی به جز «گذشته» انتخاب میشد محل نقد داشت، چرا که هیچ یک از فیلمهای دیگر که در طول بیست و چهار ساعت پس از معرفی گذشته فریاد مظلومیت سر دادهاند، همتراز رقبای دیگر نبودهاند و احتمال حضورشان در لیست اولیه نامزدهای اسکار نیز بسیار بعید بود. «دربند» ساخته پرویز شهبازی و «ملکه» اثر محمدعلی باشه آهنگر علی رغم تلاش کارگردانانشان، نتوانسته بودند از عمق کافی برای معرفی در سطح بین المللی برخوردار باشند. در این میان استدلالهای عجیبی نیز صورت پذیرفت که برخی از آنها از اساس دچار اشکال بود و نشان از فقر اطلاعاتی برخی کارگردانان داشت. به عنوان نمونه یکی از کارگردانان که در مدیریت پیشین از رانت مالی ویژهای بهره برده بود، خواستار معرفی فیلمی شده بود که اساساً هنوز اکران نشده و طبیعتاً چنین فیلمی حداقل شرط لازم که اکران بود را نیز نداشت و بنابراین چگونه میتوانسته جزو گزینه های معرفی به آکادمی برای اسکار 2014 باشد؟!
خط و نشانهای برخی کارگردانان نیز جالب بود که جدی ترین آنها نیز متعلق به باشه آهنگر بود که بخشی از گفتههایش از این قرار بود: «به خدا قسم نه سیمرغ فجر نه جایزه جشنواره مقاومت و نه حتی اسکار هیچ جذابیتی برایم ندارند. پارسال در جشنواره مقاومت و قبلترش در جشنواره فجر تیغهایی بر گردنم گذاشتند و من هم دم نزدم. پس بیایید و راستش را بگویید که دلمان نخواست «ملکه» را به اسکار بفرستیم. شما قدرتمندتر از من و امثال من هستید و از جاهایی خط می گیرید که نمی خواهم دهانم را باز کنم و درباره آن بگویم. پس بیخود و بیجهت با دروغ پردازی سعی نکنید چهره آدمهایی دموکرات را به خود بگیرید.»
البته این خط و نشانها با شفافیت همراه نبود و همان تاکتیک «بگم بگم» را یدک میکشید اما در کنار چنین مباحثی، شاهد نقدهای قابل بررسی نیز بودیم که مهم ترین آنها اشتباه بودن معرفی «گذشته» به اسکار به دلیل فارسی زبان نبودن و عدم پذیرش این فیلم توسط آکادمی بود و البته برخی نیز این معرفی را توهین به سینمای ایران میپنداشتند و با این تعبیر همراهش کرده بودند که این اتفاق، یعنی سینمای ایران هیچ فیلمی در سطح اسکار نداشته و در حال نابودی است و اتهامی نیز مطرح شد که اعضاء متاثر ار حمایت سونی پیکچرز از «گذشته»، این فیلم را انتخاب کردهاند.در این زمینه باید به چه نکته اساسی اشاره کرد که مهم ترین آنها بحث غیرمنطقی بودن معرفی فیلم با زبان فرانسوی به عنوان نماینده ایران به اسکار 2012 است. طبق قوانین آکادمی، فیلمی که معرفی میشود باید سهمی از «پنج نیروی خلاقه» تولیدکننده فیلم مشتمل بر فیلمنامهنویس، کارگردان، مدیر فیلمبرداری، بازیگر و تهیهکننده داشته باشد و از این منظر حداقل در چهار بخش ایرانیان نقش آفرین هستند و اصغر فرهادی سناریست و کارگردان، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری و علی مصفا بازیگر این فیلم ایرانی هستند.
اینکه فیلمی تعلق زبانی به آن کشور داشته باشد نیز یک ضرورت نیست و فیلم «عشق» ساخته میشائیل هانکه علی رغم آنکه به جز کارگردانش، تماماً فرانسوی بود و هیچ عنصر غیرفرانسوی نداشت، به عنوان نماینده اتریش به اسکار معرفی شد و اتفاقاً برای این کشور در چندین بخش نامزد جایزه اسکار شد و در نهایت نیز اسکار فیلم غیرانگلیسی زبان را با وجود ریتم بسیار کندش که «گذشته» نیمی از آن نیز کند نیست، از آن خود کرد و این اتفاقات کاملاً طبیعی است و تنها برخی اشخاص هستند که یک دیوار دور ایران کشیدهاند و هرچیزی بوی کاهگل و مزه بستنی اکبرمشتی را ندهد، ایرانی نمیدانند.نقد اساسی تر اما بر این انتقادات، بحث توهین خواندن معرفی این فیلم به عنوان نماینده ایران و القای این پیام است که سینمای ایران در حال نابودی است. حقیقتاً نگاهی به آمار فروش سینمای ایران که سال به سال به صورت شدید در حال نزول است و کاهش کیفیت و تنوع فیلمها که درصد بسیار محدودی را توانسته به سینما بکشد و منجر به تعطیلی برخی سینماها شده، جز رو به نابودی رفتن سینما به مدد سیاست های چند سال اخیر، چه پیغامی در پی دارد؟ آیا نباید بپذیریم فیلمی بهتر از «گذشته» نداریم و واقعیت را نمیتوان با فریاد، کمرنگ ساخت؟
تنها فیلمی که پس از انتخابش به عنوان نماینده ایران برای اسکار 2014 به واسطه درخشش در سطح بین الملل و برخورداری از امتیازی به نام پخش کننده بین المللی قوی همچون «سونی پیکچرز» و اکران بین المللی (مزیتی که هیچ کدام از رقبا نداشتند) و شناخت بسیاری از اعضای آمادمی اسکار نسبت به این فیلم، احتمال لابی برای انتخابش به عنوان نماینده ایران در کمترین سطح ممکن است، چرا که منطق ایجاب میکند این فیلم به اسکار معرفی شود که اتفاقاً چهره کاراکتر ایرانیاش مثبت و منطقی به تصویر کشیده شده است.درباره شانس این فیلم برای راهیابی به جمع پنج فیلم برتر و برنده شدن اسکاری دیگر بعدها مصادف با مشخص شدن کامل رقبا خواهیم نوشت اما پیش از آن باید اندکی منصف باشیم و آخرین فیلم فرهادی را در دعواهای صنفیمان کم ارزش نکنیم و یاد بگیریم نخستین گام برای توسعه سینمای ایران، حمایت سینماگران از یکدیگر و ایجاد اتحادی است که هم اکنون شاهدش نیستیم.