دوستداران میراث فرهنگی قرچک ورامین نسبت به انجام حفاریهای غیرمجاز و تخریب تپه باستانی «پوئینَک» با نام کاوشهای باستانشناسی هشدار میدهند؛ آنها میگویند با چشم خود دیدهاند که کارگرانی با کلنگ به جان تپه افتادهاند و در حال صاف کردن آن هستند، اما مسؤولان میراث فرهنگی تاکید میکنند برای کاوش در تپه پوئینَک مجوز صادر شده و حتی بیش از دو ماه است کار در این محوطه انجام میشود.این صحبتها در حالی مطرح میشوند که دوم بهمن سال گذشته، حسین دهقان - شهردار ورامین - در جلسه شورای برنامهریزی و توسعه استان تهران مشترک با کمیته برنامهریزی شهرستان ورامین که با حضور استاندار تهرانبرگزار شده بود، با بیان اینکه تپه باستانی پوئینک قرچک که در مسیر کمربندی جنوبی قرار دارد، شبانه جمع شود، اعلام کرد شهرستانهای قرچک و ورامین نیازمند کمربندی جنوبی برای کاهش ترافیک هستند.به نظر میرسد، بازماندههای این دژ باستانی، سد راهِ پروژه عریضسازی جاده قرچک به ورامین در کمربندی جنوبی قرچک شدهاند، به اندازهای که قرار است این دژِ باستانی را نادیده بگیرند و شاید هم بعد از بررسیهای کامل باستانشناسی، راه را برای ورود جاده جدید هموار کنند!
اجازه تسطیح محوطه پوئینک را نمیدهیم
محسن شیخالاسلامی - معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان تهران - درباره اتفاقاتی که در این محوطه تاریخی در حال رخ دادن است، به ایسنا میگوید: کاوشهای باستانشناسی در این محوطه با مجوز پژوهشکده باستانشناسی در حال انجام است، اما هنوز کاوشها به پایان نرسیده که بخواهیم گزارش کاوش را از سرپرست کاوش بگیریم، در واقع در لایههایی که کاوش میشود، لایهبرداری میکنند.روحالله شیرازی - رئیس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری - نیزبا ردِ صحبتهای مطرحشده درباره تسطیح تپه باستانی قرچک ورامین میگوید: باستانشناس این پژوهشکده با مجوز پژوهشکده باستانشناسی در حال انجام کاوش است.او همچنین در واکنش به صحبتهای شهردار ورامین که بهمن سال گذشته درخواست جمعآوری شبانه این محوطه باستانی را کرده بود، تاکید میکند: ما اجازه این کار را نمیدهیم، این منطقه محوطهای باستانی است و باستانشناسان ما کار علمی و و ظیفه خود را در این زمینه انجام میدهند.
این تپه متعلق به دو دوره سلجوقی و ایلخانی است
لاله روحانگیز - سرپرست هیأت کاوش در این محوطه باستانی ا فقط به دادن این اطلاعات بسنده میکند که از دو ماه و نیم قبل کار بررسی در این محوطه باستانی را آغاز کرده و چند روز دیگر کار کاوش آن تمام میشود.او اما ارائه اطلاعات درباره اقدامات انجامشده در این محوطه باستانی را به پایان کار و ارائه به پژوهشکده باستانشناسی منوط میداند.روحانگیز همچنین اوایل مهر امسال درباره فصل پیشین کاوش در این محوطه باستانی اعلام کرده بود: «تپه قلعه پوئینک که در مسیر اصلی کمربندی تازهساخت واقع شده به شماره ۱۵۷۷۳ در هشتم مرداد 1385 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. تپه قلعه پوئینک بقایای برجایمانده از بنایی منفرد با مصالح خشت و چینه است که علیرغم آسیبهای وارده و تخریبهای صورتگرفته در آن، حجم زیادی از آن برجای مانده است. آن بقایای ساختار معماری خشتی- چینهای با سطح قاعده مربع و برای گسترش و کشیدگی شمال شرقی- جنوب غربی یا شمال غربی- جنوب شرقی است که در میان اراضی پست و هموار شهرستان قرچک (در حال حاضر در مجاورت بافت مسکونی و مسیر راهآهن)، قرار گرفته است. براساس شواهد موجود و با توجه به نتایج کاوش این بنا دارای یک راه وردی در ضلع جنوبی بوده و از سه ضلع دیگر با دیوارهای مرتفع و قطور محصور شده است. در نتیجه کاوش به طور کلی در سه لایه فرهنگی و سه فاز معماری به صورت فشرده و منسجم مورد مطالعه و خواناسازی قرار گرفت که معماری فاز دو و سه در یک لایه فرهنگی قرار میگیرد.»
او با بیان این نکته که به طور کلی در نتیجه کاوش تپه قلعه پوئینک سه لایه فرهنگی قابل شناسایی است که سه فاز معماری را دربرمی گیرد افزوده بود: فاز نخست معماری در فوقانیترین سطح معرف دوره تیموری و صفوی است که به دلیل آسیبهای وارد بر آن و حجم محدود بقایای معماری چندان قابل بازسازی و شناسایی نیست. معماری فاز دوم با توجه به مواد فرهنگی موجود معرف اواخر دوره سلجوقی و ایلخانی است و با یک فاصله زمانی طولانی، فاز سوم معماری معرف اوایل دوره سلجوقی است که بنای اصلی قلعه را شامل میشود. در زیر فاز سوم معماری حجم گسترده و ضخیمی از یک لایه منسجم و به هم فشرده قابل بازخوانی است که به عنوان بستر و پیسازی بنای اصلی قلعه در نظر گرفته شده و مواد فرهنگی آن معرف دوره تاریخی است.»این باستانشناس اظهار کرده بود: «با توجه به بافت معماری خشتی- چینهای و مواد فرهنگی سطحی و حاشیهای تپه قلعه پوئینک، به نظرر میرسد که این اثر معرف بنایی از قرون میانه اسلامی است که تا اوایل قرون متاخر فعال بوده است. قطعات سفالی معرف دوره سلجوقی، تیموری، صفوی و قاجار از جمله مواد فرهنگی قابل تاریخگذاری نسبیاند که در سطح و حاشیه اثر قابل مشاهده است. البته در میان بقایای فرهنگی سطحی شواهدی از دوران تاریخی نیز قابل مشاهده بوده و مطالعه لایههای زیرین اثر مستلزم ادامه کاوشهای باستانشناختی و لایهشناختی است.»