امیررضا واعظ آشتیانی با اشاره به سخنان آقای جهانگیری مبنی بر انتخاب ابزار حمایتی از میان یارانه نقدی یا کوپن گفت: متاسفانه آن موقع که آقای جهانگیری و دولت به حرف کارشناسان باید گوش میکردند، نکردند و اقتصاد را براساس سلیقههای خود به پیش بردند و تذکرات و تلنگرهای دلسوزانه کارشناسان را نادیده گرفتند از همین روی اقتصاد کشور به دو راهی کوپن و یارانه نقدی رسیده است.وی اظهار داشت: در واقع ما امروز در مقابل انتخاب بد و بدتر قرار داریم، یا باید به سمت کوپن حرکت کنیم یا یارانه مستقیم را برای اداره کشور برگزینیم که در هر دو صورت تبعات مثبت و منفی متوجه جامعه خواهد شد. اما نکته قابل توجه در این فرآیند این است که دولت باید امکانات و نیروهای اثرگذار خود را در نظر بگیرد تا این کار بزرگ را انجام دهد.آشتیانی ادامه داد: فرضا اگر دولت سیاست کوپنی را جهت ایجاد شرایط مناسب برای اقشار آسیبپذیر جامعه انتخاب کند، باید توجه داشته باشد که تجربه موفق استفاده از کوپن در دهه شصت به دلیل وجود فرهنگ مهربانی، دلسوزی و جهاد بود که باعث شد ضریب خطای سیاست کوپنی در کمترین حد قرار بگیرد اما دگرگون شدن فضای اقتصاد ما به سمت اقتصاد لیبرالیستی موجب شده تا عدهای فرصت طلب برای سوءاستفاده از شرایط اقتصادی به کمین بنشینند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: به باور من در انتخاب بین بد و بدتر دولت علاقهمند به استفاده از روش کوپنی است و اطمینان دارم که با وجود نظرات مختلف کارشناسان در این موضوع، دولت تاکید بر استفاده از ابزار کوپن دارد.واعظ آشتیانی با بیان اینکه رویکرد اقتصادی کشور در ظاهر دولتی اما در رفتار لیبرالیستی است، افزود: با وجود تذکرات صاحب نظران متاسفانه آقایان اقتصاد لیبرالیستی را برای اداره کشور انتخاب کردند و امروز اقتصاد ما دچار رانت، فرصت طلبی و مقروض شدن مردم شده است، باید توجه داشت که در تمام کشورهای توسعه یافته مانند آمریکا و اروپا اکثر مردم مقروض هستند تا همیشه به دنبال بدهیهایشان باشند که نشانهای از اقتصاد لیبرالیستی است و در این رویکرد تنها یک عده خاصتوانایی تجارت و تعیین تکلیف در مسائل اقتصادی کشور را دارند.معاون سابق وزارت صنایع متذکر شد: در کشور ما اگر تعاونیها و شرکتهای خصوصی کارآفرین فعال بودند، میتوانستیم ادعا کنیم که اقتصاد ما یک اقتصاد موفق است اما شرایط اقتصادی نشان میدهد که هیچ نظارتی بر رفتار و عملکردهای فرصتطلبان که حیات و مماتشان به رانت خواری و فرصتطلبی گره خورده و هر روز نیز فربهتر میشوند، وجود ندارد و اینگونه رفتارها و شاخصهای دیگر مانند افزایش شکاف طبقاتی عمیق همه نشانههای یک اقتصاد لیبرالیستی است.
واعظ آشتیانی با اشاره به خصوصیسازیهای صورت گرفته در اقتصاد کشور گفت: مطابق قانون اساسی، اقتصاد کشور از سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی تشکیل شده است و پرسش این است که ما در این راستا چه کردهایم؟ آیا معنای خصوصیسازی، رانتخواری و فرصت طلبی است؟ باید توجه داشت که در خصوصی سازی باید از ظرفیتهای فکری و اقتصادی مردم در راستای پیشرفت کشور استفاده کرد نه اینکه عدهای فرصتطلب، آقازاده و دارای ژن خوب از آن سوءاستفاده کنند و رانتی برای آنها باشد.وی افزود: متاسفانه در کشور ما خصوصیسازی از یک اصالت منطقی برخوردار نیست و همیشه سعی شده است که مجموعه یا تشکیلاتی را ابتدا فلج کرده و سپس در حالت فلج با قیمتهای نازل واگذار کنند بطوری که اکثر صاحبنظران در این مورد اتفاق نظر دارند و امروز شاهد پیامدهای این نوع خصوصیسازی در کشور هستیم.