راهبرد اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸؛ چرا استمرارطلبيم؟
تاجزاده: این بار با «تَکرار» هم نمیشود رای جمع کرد
28 ارديبهشت 1398 ساعت 19:01
گروه سیاسی: فرزانه آیینی در مقدمه مصاحبه روزنامه همشهری با مصطفی تاجزاده، نوشت: تاجزاده بیتعارف و قاطعانه از شرايط طيف متبوعش در جامعه و حملاتی كه به آنها میشود، سخن گفت و شرح داد چرا به اصلاحطلبان لقب استمرارطلب يا سوپاپ نظام را دادهاند و وزنه اين طيف سیاسی در عالم سياست ايران كجاست و چه تغيير كرده است؟ مصاحبه همشهری با چهره شناختهشده جريان اصلاحات، محورهای مختلفی دارد اما شايد مهمترين بحث اين گفتگوی ۶۰ دقيقهای تشريح راهبرد انتخاباتی اصلاحات در انتخابات اسفندماه ۹۸ باشد كه بهواقع تمييزدهنده اصلاحطلبان حقیقی با اصلاحطلبان بدلی است. او در اين باره چند باری بر حصول انتخابات آزاد و رفتن به سمت انتخاباتی كه اصلاحطلبان با کاندیداهای واقعیشان به ميدان بيايند تاكيد كرد و هشدار داد كه اگر غير اين باشداصلاحات آبروی باقيماندهاش را خرج انتخابات نخواهد كرد.
در نهايت وقتی از او پرسيدم اگر شروط اصلاحات پذيرفته نشد چه مي كنيد؟ قاطعانه جواب داد:« مسئوليت رای ندادن ما با کسانی است كه مانع حضور ما شوند. البته چون مخالف خشونتيم به خانه تیمی نمیرويم.»
✅س- كمتر از ۹ ماه به برگزاري انتخابات يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي باقيمانده است و از همين حالا صداي فعاليت احزاب براي ورود به اين كارزار شنيده مي شود، شما به عنوان يكي از چهره هاي صاحبنظر جريان اصلاح طلب ، آيا اميدي به حمايت مردم از فهرست انتخاباتي جريان متبوعتان داريد ؟
🔹ج- انتخابات پدیدهای بيبديل است. این نهاد مشخص میكند سرنوشت كشور را باید به دست چه كسانی بدهيم . اوباما در نطق اخيرش از مردم امریکا خواست جواب كساني را كه تلاش دارند مسير ایالات متحده را تغيير دهند، در انتخابات آتی بدهند. او گفت: "من كف و سوت نمی خواهم. فقط راي بدهيد." اوباما بر اهميت حضور هموطنانش در انتخابات در حالی تاکید میکند که ما در امريكا شاهد آزادیهای سياسي و مدنی مانند مطبوعات آزاد، احزاب منتقد، اتحادیههای کارگری و سنت اعتراضات دموکراتیک و حتی نافرمانی مدنی هستيم. دولت کمترین دخالت را در زندگی شخصی شهروندان دارد و بخش خصوصی در اقتصاد حرف اول را میزند. قوه قضائیه مستقل است و حاکمیت قانون برقرار. باوجود این در امریکا هم تنها با انتخابات میتوان امثال بولتون جنگافروز را در جای خود نشاند و صلح را پاس داشت.
من امريكا را مثال زدم به اين دليل كه دولتش كوچك است و جامعه و نهادهای مدنی بسيار قدرتمند دارد. در ایران برعكس است. دولت –حكومت- بسيار بزرگ و درعين حال بسيار ثروتمند و مداخلهگر است. در سوی دیگر جامعه و نهادهای مدنی ضعیف هستند. البته جامعه بشدت سياسي است اما سازمانيافته نیست. مناسبات دموکراتیک نیز هنوز نهادینه نشده است و سنت اعتراضات مردمی اما آرام نداریم. در چنين جامعهای انتخابات نقش بسيار مهمی در هدایت کشور دارد. این که به سوی صلح و دموکراسی و رفاه حرکت کنیم یا شبیه کره شمالی شویم م تن به فقر و استبداد و انزواطلبی بدهیم و فقط پس از مرگ همه با هم برابر شودیم.
اين مقدمه را از اين جهت گفتم كه تاكيد كنم هر جريان سياسي چه در ايران و چه در هر کشور دیگر در دنيا یکی از مهمترين اقدامهایش حضور در انتخابات است. البته نبايد همه فعاليتهاي خود را منحصر به شرکت در انتخابات بكند چرا كه وظایف مهم دیگری نیز دارد.
✅س – توضيحات شما براي من ابهامي ايجاد كرد ،شما اوباما را مثال زديد و جامعه سياسي امريكا را ، مي دانيم كه دو جريان سياسي امريكا ماحصل دوتفكري هستند كه به جد اختلاف نظر و ديدگاه دارند و به طبع همين نگاه وقتي روي كار مي ايند مسيري كه دولت امريكا در پيش مي گيرد متفاوت است ، تفاوتي كه براي ما هم محسوس است ، اما در ايران اينطور نيست اصلاحطلبان و اصولگرايان شعارهاي متفاوتي مي دهند و به ويژه جريان اصلاحات با تابو شكني و شعارهاي مطلوب پشتوانه اجتماعي اش ميدان دار انتخابات مي شود اما حداقل ما از انتخابات رياست جمهوري يازدهم تا كنون شاهد تفاوت آشكاري ميان يك دولت برخاسته از جريان اصلاح طلب با يك دولت اصولگرا نبوده ايم ،حالا به نظرتان به رغم اين عدم تفاوت كه انتظار حاميان جريان اصلاحات بوده آيا پشتوانه اجتماعي اصلاح طلبان در انتخابات اسفندماه اين دلخوشي را دارند كه در حمايت از جريان متبوعشان پاي صندوق راي بيايند؟
🔹ج- انتخابات تنها راه چرخش مسالمتآمیز قدرت است. با هر مسیر غیرانتخاباتی به سمت خشونت میرويم یا کشیده میشویم. چرخش قدرت و سياستورزی يا از طريق صندوق رای و مسالمتآميز است يا از طريق خيابان و درگیری و خشونت. مشابه آنچه در بسیاری از کشورهای خاورميانه میبینیم و دو سه دهه طول میکشد که شاید به توسعه همهجانبه و پایدار برسند.
بنابر اين بايد همه تلاش خود را بکنیم تا صندوق راي اعتبارش را نزد مردم حفظ كند و تاثيرگذاريش محفوظ بماند. براي روشن شدن موضوع انتخابات تركيه را مثال مي زنم كه معمولا مشاركت ۸۵ درصدی دارد. چرا كه انتخابات مشخص میکند چه احزابی قدرت را باید در دستگيرند و کدام شعارها و برنامه ها باید دنبال شود. بگذریم از اینکه اخیرا آقای اردوغان و حزب او در صدد تداوم حاکمیت خود با روشهای غیراخلاقی و غیردموکراتیک هستند. اما در ايران جرياني سعی دارد انتخابات را از معنای خود تهی كند. گاه بهصراحت آن را اعلام میكنند مثلا وقتي رئيس جمهوري تغيير میکند، میگويند كسی انتظار نداشته باشد چیزی تغيير كند. سیاستها همان است كه بود، درحالی که مردم به امید تغيير رای میدهند.
اگر بخواهيم صندوق رای اعتبارش حفظ شود، بايد راه را برای حضور همه گرایشها باز كنيم. تا مثل کشورهای دمكراتيك هر حزب و يا ائتلافی پيروز شد بتواند کادرها و برنامههای خود را دنبال كند. تجربه مردم به ویژه بعد از انتخابات سال ۹۶ اين فکر دامنزده كه رای دادن مردم تاثير چشمگیری در بهبود امور ندارد.
من هم باشما موافقم. اگر امروز انتخابات برگزار شود به احتمال زياد بسیاری از كساني كه در سال ۹۴ راي دادند حاضر به شركت در انتخابات نيستند. البته اين حکم در شهرهاي بزرگ صدق میکند و در شهرهای كوچك ظاهرا اينطور نیست و مردم کم و بیش مثل گذشته رای میدهند. ولی میزان حضور مردم درانتخابات پايان سال به عوامل زيادي بستگی دارد و از الان نمیتوانيم بگوييم كه چند درصد شركت میكنند.
✅س- چه عواملي ؟
🔹ج- مثلا اگر مذاكره با امريكا سر بگيرد و تحريمها لغو شود، اين امر بر نگاه و حضور مردم در انتخابات بسيار تاثير خواهد گذاشت و مي گويند رايشان تاثيرگذار بوده و بايد همين مسير را ادامه دهند. اما اگر مشكلات اقتصادی بیشتر شود، مردم دلسردتر مي شوند و تمايلشان براي حضور در انتخابات كمتر خواهد بود .
✅س- ۶ سال از راي مردم به ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگراها مي گذرد در اين ۶ سال اين ائتلاف چه ثمره اي داشته كه مردم دلخوش باشند ،با خودشان بگويند مسير انتخابات راهگشاست و بازهم پاي صندوق راي بيايند؟
🔹ج – ما در دولت اول روحانی دستاوردهاي بسياري داشتيم اما در يكسال گذشته همه آنها زير سوال رفته است .اقاي روحاني در سال ۹۲ با ۱۸ ميليون راي رئيس جمهور شد اما در سال ۹۶ با ۲۴ ميليون راي مجددا انتخاب شد. چرا رای او بيشتر شد؟ چون مردم راضي بودند. براي اينكه میديدند وقتي روحاني آمد اوضاع اقتصادي كشور آشفته بود اما او در مدت ۴ ساله دولت يازده توانست آرامش خوبی در داخل و خارج کشور ايجاد كند.
✅س- اما دوقطبي شدن فضاي انتخابات 96 تاثير گذار بود؟
🔹ج- بله، اما وقتی مردم به روحانی رای دادند او را میشناختند، سال ۹۲ میتوان گفت دولت روحانی هندوانه سر بسته بود اما سال ۹۶ مردم او را شناخته بودند و عملکردش معلوم شده بود. مردم ديدند کشور به تنشزایی درعرصه بينالملل پرداخت و به برجام رسيد. در زمينه تحول نظام سلامت گامهای بزرگی برداشته شد، تورم و گرانی مهار شده بود و اميد می رفت كه ما برجام منطقهای داشته باشيم و به حل ديگر مشكلات بپردازیم. اما هم كارشكنيهاي داخلي و هم آمدن ترامپ و خروج او از برجام کشور را عملا به قبل از برجام بازگرداند. با اين تفاوت كه به لحاظ اقتصادی همان فشار دوره احمدینژاد را تحمل میكنيم اما به لحاظ سیاسی امريكا در انزواست و ما با جامعه جهاني همسو هستیم. به اين معنا كه کشورهای جهان نسبت به عهدشکنیهاي متعدد امريكا در دوره ترامپ معترضند و معتقدند او نبايد صلح جهانی را به خطر بيندازد و در خاورميانه ناامني یا جنگ جدیدی آغاز کند. به هر حال اين مردم وقتي در سال ۹۶ به روحاني رای دادند دوره ۴ ساله او را ديده بودند. از ۹۶ به بعد اما اوضاع بد شده است. حالا اگر این وضعيت بد به هر دليلي ادامه پيدا كند بسیاری رای نخواهند داد، اما اگر فرجی حاصل شود، مردم به اثر رای خود اميدوار میشوند.
در اين سال موضوع مهم دیگری در ترغيب مردم به رای دادن دخيل خواهد بود و آن اين است كه آیا انتخابات آزاد برگزار میشود يا استصوابی؟ اگر انتخابات آزاد برگزار شود و هرجريانی نامزدهای خاص خود را داشته باشند، به اين معنا كه كارگران، معلمان، بازنشستگان و ... و نیز اصلاحطلبان و اصولگراها و دیگر جريانهای سیاسی کاندیداهای اصلی خود را داشته باشند، آن وقت درصد قابل توجهی از شهروندان در انتخابات شرکت خواهند كرد.
✅س- تاكنون ۱۰ دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي و دوازده دوره انتخابات رياست جمهوري برگزار شد، چنين ايده اي در ظرف فعلي سياسي كشور خيلي آرمان خواهانه وشعار گونه نيست ؟
🔹ج- چرا اما چارهای نداریم و بايد به سمت آن حرکت کنیم.
✅س- پتانسيلي براي پذيرش اين ايده وجود دارد ؟
🔹ج- اگر فشار افکار عمومی زياد شود بلی. ما بارها ديدهايم وقتی جامعه بی تفاوت بوده، بسیاری ردصلاحيت شدهاند اما زمانی که فشار زياد شده به همان نسبت موج ردصلاحيتها فروکش کرده است. اگر فشار زياد باشد اينها – شورای نگهبان - مجبورند آقایان خاتمی و موسوی را هم تاييد صلاحيت كنند.
✅س- اين فشار چگونه بايد منتقل شود؟
🔹ج- عمدتا از طريق انتقال دو پدیده خطرناک شرايط بد اقتصادی از یک طرف و نارضایتی گسترده مردم از طرف دیگر. یعنی درحالی كه ترامپ به جد به دنبال آوردن مردم به خيابانها و عدم شرکت آنان در انتخابات است تا بتواند به نام دفاع از ملت ما بهانه دخالت در امور ایران را به دست آورد و ما را به سوريه یا ليبی و يا يمن و ونزوئلا تبديل کند، جمهوری اسلامی استراتژی ترامپ را با نمایش وحدت ملی از طریق انتخابات آزاد خنثی کند.
تنها راهی كه میشود به وحدت ملي رسید و نشان داد اين مردم با همه نارضایتیهای خود با دخالت خارجی مخالفاند، برگزاری انتخابات آزاد است. مردم وقتي بينند نامزدهای واقعی همه قشرها و صنفها ، تشكلها و جریانهای معتمدشان در انتخابات حضور دارند، آنگاه حاضرند برغم همه انتقادات و اعتراضات خود درانتخابات شركت كنند.
✅س- نگاهي كه شما به حل مسائل داريد خيلي در حلقه مديريتي ما جايي ندارد مثالش سخنان اخير خطيب نماز جمعه تهران براي تحمل درد از سوي مردم است ، با اين نگاه شما واقعا اميدي به ديده شدن ايده تان براي برگزاري انتخابات با ويژگي هايي كه بر شمرديد داريد؟
🔹ج- بله، من اميدوارم زیرا در ۴۰ سال گذشته به دليل اينكه جامعه نيمهباز و نيمه بسته بوده، در بزنگاههای حساس توانستهايم در دقيقه ۹۰ نرمشهای قهرمانانه از خود نشان دهيم. در جنگ، در گروگانگیری دیپلماتها و در قضيه هستهای همين كار را كرديم. اگرچه اين انتقاد به حاکمیت وارد است كه خيلي زودتر میتوانست نرمش کند، اما به هر حال در دقيقه ۹۰ توافق کرد. فكر میكنم بسیاری از ایرانیان چنین تصوری از جمهوری اسلامی دارند و میگويند نظام در همين شرايط و در دقيقه نود خود را با شرايط تطبيق میدهد و نرمشهایی صورت میگيرد.
من براساس همين مشکلات و نیز نارضایتی عمومی اميدوارم رهبری و شوراي نگهبان به سمت برگزاري انتخابات آزاد گام بردارند. از همين حالا هم نشانههايی قابل رويت است. اگر هم نشد و شوراي نگهبان برغم همه فشارها تغيير رويه نداد و حتي برخي نمايندگان فعلي مجلس را هم ردصلاحيت كرد، به مردم خواهیم گفت كه امکان شرکت در انتخابات را از ما گرفتهاند. اصل برای اصلاحطلبان شركت در انتخابات است، مگر آنکه مانع حضورشان شوند. پس اصلاحطلبان باید بيايند و کاندیداهای خود را معرفی كنند. چنانچه رد صلاحيت شدند به مردم بگويند ما نامزدی نداریم که به او رای دهیم و مسئولیت عدم شرکت ما در انتخابات با ردصلاحیت کنندگان است.
✅س- اين همان انتخابات مشروطي است كه ديگر چهرهاي اصلاح طلب مثل سعيد حجاريان از آن سخن گفته است ؟
🔹ج- هنوز شروط ایشان اعلام نشده است ولی به نظر من این راهبردی است كه میتواند موثر واقع شود. ببینید ما ۴ گزينه در این موضوع داريم .
اول، شركت در انتخابات به هر قيمت است كه از نظر من منتفی است اما برخی اصلاحطلبان به آن معتقدند و مي گويند ما بايد به هر قیمتی در انتخابات شركت كنيم. اگر ليست اول ما را زدند سراغ ليست دوم برویم و اگر دومی را هم زدند سراغ ليست سوم و چهارم برويم. به نظر من این روش تا سال ۹۶ جواب میداد. اکنون نمیدهد.
دوم، واگذاری انتخابات است به اين معنا كه شركت در انتخابات ديگر فايده ندارد. اصلاحطلبان از همين حالا خود را کنار بکشند و بگويند در انتخابات آتی شركت نمیكنند حتی اگر انتخابات صددرصد آزاد برگزار شود. من این راه را نیز نمیپسندم زیرا جایگزین تحریم در شرایط کنونی از نظر حامیان آن، انفعال است که زیانش بیش از سود آن است.
سوم، تحریم انتخابات است و اين كه ما بعد از این در انتخابات شركت نمیكنيم بلكه به خيابانها میآييم و خواستههايمان را در خيابان دنبال كنيم. این شیوه در حال حاضر ، البته به نظر من پایان اصلاحات است و نتیجه آن ایجاد هرج و مرج در کشور.
چهارم، حضور مشروط در انتخابات است، به اين معنا كه اصل بر شرکت در انتخابات است مگر اينكه خلافش ثابت شود.
✅س- اين شروط كدامند؟
🔹ج- هنوز شروط به طور کامل مورد توافق مدافعان این گزینه قرار نگرفته است. اصلاحطلبان بايد حول آن شروط بحث كنند تا به توافق برسند، از نظر من مهمترین شرط ردصلاحيت نامزدهای اصلی در هر شهر و نه لزوما در سراسر كشور است، چون ممکن است در يك شهر نامزد اصلی ما را بزنند اما در شهر ديگری تاييدصلاحيت كنند. ما بايد در هر شهری كه كانديدا داريم وارد رقابت شويم و در انتخابات شركت كنيم. من موافق عدم شركت در آن شهرها نيستم چون ما بايد يك فراكسيون ولو بسیار حداقلی در مجلس داشته باشيم. اما اگر در تهران نامزدهای اصلی ما را ردصلاحیت کردند بايد بگوييم در انتخابات شركت نمیكنيم چون کاندیدایی نداريم و نگذاشتند ما شركت كنيم.
✅س- در انتخابات اسفند ۹۴ – دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي – استراتژي اصلاح طلبان حضور به هر قيمتي بود؟
🔹ج- بله
✅س- چه شد از آن نگاه به اين نگاه رسيديد؟
🔹ج- براي اينكه آن راهبرد الان جواب نمیدهد و اصلاحطلبان نه در حکومت منشا اثر جدی هستند و نه درصد عظیمی از رایدهندگان حضور آنها را موثر ارزیابی میکنند. بعد از انتخابات سال ۸۸ اقتدارگراها میگفتند اصلاحطلبان مردند.
ما در سال ۹۲ هم کشور را از بلبشوی آن سال نجات دادیم و هم میخواستيم نشان دهيم اصلاحات زنده است و اتفاقا جريانهای ديگر رو به موت هستند .
ما آن زمان برای بقا میجنگیدیم، كه هم ثبات سیاسی و آرامش اقتصادی تامین شود و هم ثابت شود اوضاع آنطور كه بازجوها میگفتند نیست كه دوره اصلاحطلبان تمام شده است. میخواستيم ثابت كنيم اصلاحات قویترين جريان سياسي كشور است .
✅س- هنوز هم هستيد؟
🔹ج- اگر درست عمل كنيم و از مردم فاصله نگیریم، خواهیم بود اگر نه جریانی ديگر جايگزين ما خواهد شد.
✅س- مثلا همان مجلس دهم كه شما به قيمت بقا برايش ورود كرديد الان ثمره اش ابرويي براي اصلاح طلبان دارد؟
🔹ج- مردم به گذشته نگاه میکنند، ولی به آينده رای میدهند.
✅س- فكر میكنيد تجربه گذشته روی انتخاب آينده مردم تاثيري ندارد؟
🔹ج- دارد، اما نگاه مردم هنگام تصمیمگرفتن درمورد رای دادن یا ندادن، به اوضاع در همان زمان است و اینکه کدام اقدام به سود حال و آینده آنان است؛ از دورکردن شبح جنگ از آسمان میهن و تعامل با جهانیان تا تامین رفاه و آزادی و کرامت شهروندان. البته به نامزدهای هر جناح نیز نگاه میکنند و اینکه آیا مرد تحقق وعدهها هستند یا نه و از گذشته درس گرفتهاند يا نه؟ من هنوز هم از استراتژي اصلاحطلبان در انتخابات ۹۴ دفاع میكنم، با اینکه آن زمان زندان بودم و در تهیه ليست هیچ نقشی نداشتم. اما امروز چون شرايط عوض شده است راهبرد ما هم باید عوض شود. مثلا اگر در اين دوره نمايندگان واقعی صنفها و قشرهای مختلف را در ليست نامزدهای خود قرار دهیم، مردم خواهند دید راهبرد ما تغيير كرده است پس رای میدهند چون میبینند آن نامزدها میتوانند به مطالبات آنان جامه عمل بپوشانند اما اگر همان ۳۰ نفر فعلی را معرفی كنيم بسیاری از کسانی که دور قبل رای دادند این بار رای نخواهند داد. نه اینکه اينها آدمهای خوبي نیستند، بلکه ديگر در اين شرایط نمیتوانند كاری از پيش ببرند .براي اينكه ما الان نمايندهای میخواهيم كه برود در مجلس و محكم بگويد نظامیها باید به پادگان برگردند. محكم بايستد و بگويد سپاه قدس بايد سياست خارجی كشور در منطقه را به وزارت خارجه واگذار كند و در آن دخالت نکند. طرح لغو نظارت استصوابی را بهتصویب برساند. طرح شفافيت مالی را برای تمام قوا و ارگانهای کشور تصويب كند و.... اگر مردم بيينند ما چهرههایی را با برنامههای مشخصی معرفی کردهایم كه میتوانند آنها را محقق کنند، در انتخابات شركت میكنند و تصور میكنم انتخابات پر شور خواهد شد.
✅س- در انتخابات مجلس دهم هم شعارهايي مطرح كرديد كه در واقع همين موارد در دل آنها بود ،اما خروجی فراکسیون امیددر مجلس دهم با آن معیارها تفاوت بسیار دارد
🔹ج- آن انتخابات براي بقا بود. از مردم خواستیم به ليست امید رای دهند تا ليست حزب پادگانی و جبهه طالبانی رای نیاورد. در آن رقابت با آن شعار پيروز شديم ،الان شرايط كشور بگونهای حاد شده و در عرصه بينالمللي اتفاقاتي افتاده است كه آن ليست ديگر پاسخگوی نیازهای امروز نيست اما در سال ۹۴ بود، درست مثل انتخاب روحانی در انتخابات ۹۶.
✅س- يعني همان زمان هم ميدانستيد ظرفيت ليست اميد همين قدر است ؟
🔹ج- آن زمان که نمیدانستيم ترامپ میآيد و از برجام خارج مي شود. از میزان دخالت دولت پنهان نیز به اندازه امروز آگاهی نداشتیم. شرایط با سال ۷۶ کاملا فرق کرده است. ضمنا مجلسی میخواستیم حامی دولت و برجام باشد. اکنون اوضاع بد اقتصادی بهدليل تحریم های ترامپ به ما تحميل شده است.
✅س- اما مجلس و دولت به غير از مشكلات اقتصادي در خيلي ديگر از امور هم منفعل عمل كرده اند !
🔹ج- بله اما آنها موضوعاتی نيستند كه مردم را ناراضی یا ناامید كرده باشند. مردم امروز از اين ناراحتند كه قيمت اجناس مثل چهارسال اول روحانی رشد معقول ندارد و گاه چند برابر شده است. میگويند دلار ۴ هزار تومانی ۱۴هزار تومان شده و طلا هم ۴ برابر شده است. بیش از ۹۰درصد نارضایتی مردم از اوضاع اقتصادي است. اگر مشكلات اقتصادي نبود ناامیدی در كشور به اين ميزان نبود. شايد انتقاد میكردند چرا اعضای فراكسيون اميد لباس سپاه بر تن كردند؟ كه به عقيده من هم نبايد میپوشيدند. اما اين انتقادها در حدی نيست كه مردم بخاطر آنها رای ندهند.
✅س-چرا شما مخالف لباس پاسدار پوشيدن فراكسيون اميد هستيد؟
🔹ج- اول اینکه لزومی به این کار نبود. دوم اینکه ما در دفاع از سپاه بايد مشروط عمل كنيم. سپاه در سالیان گذشته خطاهای زيادي داشته، نبايد اقدام غیرقانونی و غلط ترامپ باعث شود كه ما خطاهای سپاه را ناديده بگیريم. بايد تصمیم ترامپ را در تروريست خواندن سپاه قاطعانه محكوم كنيم چون میتواند مقدمه جنگ باشد اما بگوییم انتقادهای ما به برخی عملکردهای سپاه باقي است و ما بخش مهمی از مشكلات كشور را به دلیل دخالتهای سپاه در اقتصاد و سياست داخلی و خارجی میهن است .
بگوييم سپاه بايد اين رفتارهای غلط را اصلاح كند، نه اينكه به صورت مطلق از سپاه دفاع كنيم و جامعه از ما بپرسد پس انتقادهای شما به دولت پنهان چه شد؟ بايد برای مردم پاسخ قانعكننده داشته باشيم. ما از سپاهی حمايت میكنيم كه مثل ارتش به وظيفه ذاتی قانونی خود عمل میكند.
✅س- مسئوليت اين تصميم متوجه چه كسي است؟
🔹ج- تصميم را هر كه گرفته، كار درستی نبود.
✅س- بعد از نقدهايي كه به اصلاح طلبان وارد شد محمدرضا خاتمي در گفتگوی اخیرش با روزنامه همشهری عنوان كرد كه اصلاح طلبان سوپاپ نظام هستند، شما با اين نگاه موافقيد؟
🔹سوپاپ واژه مناسب و رسایی نیست. نقش مهم اصلاحطلبان در شرايط فعلی منطقه اين است كه اجازه ندهند كشور دچار آشوب داخلی و جنگ خارجی شود، دو مصیبتی كه بر برخی کشورهای خاورميانه مثل سوريه، يمن، افغاستان، عراق و لیبی وارد شده است. یکی از علل عمده وضعیت مخرب مزبور این است كه جريان اصلاحطلب زنده و پویا نداشتند كه از يك طرف با مردم در ارتباط باشند و صدای هموطنان خود را بشنوند و از طرف ديگر با حاكميت در ارتباط باشد و مهارش کنند. اگر شما تبليغات طرفداران دخالت امریکا در ایران را بررسی كنيد، میببینید هدفشان تخریب و تضعیف اصلاحطلبان است، چرا؟ چون میدانند تا وقتی اصلاحطلبان حضور و نفوذ داشته باشند، نه جنگ داخلی صورت میگيرد نه جنگ خارجی به راه میافتد. آنها میدانند ترامپ به راحتی نمیتواند با کشوری در بيفتد كه وزير خارجه آن ظريف است، كه چندين دوره نامزده جايزه نوبل شد، يا رئيسجمهور سابق آن منادی گفتگوي تمدن است و از دولت فعلی دفاع میكند. بههمين دليل نبايد طوری عمل كنيم كه گويا كل كشور معادل سپاه است. بايد بگونهای عمل كنيم كه مسير كشور تنها از راه انتخابات تعيين میشود. بنابراين اصلاحطلبان نقش تاریخی دارند كه ايران سوريه یا لیبی نشود.
شما ميزان خشونت در جامعه از جمله در ورزشگاهها و قتلهای اخير ببينيد، به دلايل مختلف بسيار بالاست كه اگر مجال بروز يابد و فعال شود، يك وقت چشم باز میكنيم میبينيم مثل برخی کشورهای منطقه شدهایم. نقش اصلاحات كنترل حکومت است تا نظم سیاسی حفظ شود. بههمين دليل به ما میگويند استمرارطلب! منظورشان اين است كه ما استبداد را استمرار میدهیم. بدون توجه به اینکه ما ثبات سیاسی را استمرار میدهيم چون باور داريم راه نجات کشور در شرايط فعلی اين است و اين استمرار را به نفع ايران و مردم میدانیم. با اين ثبات میتوانيم به سمت انتخابات آزاد و تحقق حقوق شهروندی و... گام برداريم.
✅ س- در دعواي براندازها با اصلاح طلب ها ، آيا نقدهاي آنها به اصلاحات توانسته روي نگاه پشتوانه اي اجتماعي شما به جريان اصلاحات تاثير گذار باشد ؟
🔹ج- بله، بخاطر کارشکنیها در مسیر انتخابات آزاد و در راه منتخبان مردم، آنها میگویند از طريق انتخابات كاری از پيش نمیرود ، اما من معتقدم اگر چند كار اساسی صورت بگيرد، بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی مجددا به اصلاحات باز میگردند و اميدوار میشوند. به شرط آنکه از اصلاحطلبان برنامه عملی همراه با عزم و انسجام و صراحت ببینند. البته نمی توانیم انصار حزبالله یا جریان آقای مصباح را كه ۱۰ تا ۱۵ درصد جامعه با آنها هفكر است، ناديده بگیریم. این جریان ۱۰ تا ۱۵ ميليون رای دارند. اصلاحطلبان را نیز کسی نمیتواند ناديده بگیرد.
در خود اپوزسيون هم كه چند طيف هستند، عليه هم افشاگری کرده و نقاط ضعف یکدیگر را به رخ هم کشاندهاند و بسیاری را متوجه کردهاند که امیدی به خارج نيست. از اين طرف هم اصلاحطلبان از خواب خرگوشی بيدار شده و فهميدهاند تلاش فعلی و روند گذشته جوابگو نيست و بايد برنامهی مناسب و حرف به روز ارائه کنند. بر این اساس اصلاحطلبان در دفاع از حقوق شهروندی، در زمينه دفاع از صلح و ضرورت مذاكره مشروط با امريكا بايد به ميدان بيايند و صريحتر از همیشه با مردم و حاکمیت حرف بزنند.
✅س- ایامی است خيلي از اصلاح طلبان روزه سكوت گرفته اند و درمقابل اوضاع منفعل عمل مي كنند، اين سكوت پايگاه اجتماعي اصلاحات را تهديد نمي كند؟
🔹ج- من به موازنه مثبت معتقدم. بايد استدلایی و دلسوزانه تبیین کرد ريشه مشكلات كجاست؟ توضیح دهیم سياست خارجی چه تاثير مستقيمی بر اقتصاد کشور دارد و اینکه برای سامان دادن به اقتصاد کشور بايد در سياست خارجی تجدید نظر کرد.
هركس شعار میدهد از جيب خودش هزينه آن را بپردازد ، چرا از جيب ملت؟ اگر هم نمیتوانند تصميم بگيرند موضوع را به رفراندوم بگذارند و نظر ملت را جويا شوند. اگر اصلاحطلبان حرف دل مردم را بزنند و راه حل مناسب برای درمان دردها عرضه کنند، آن وقت مردم اميدوار میشوند و امید به اصلاح سيستم افزایش مییابد.
✅س- به نظرتان اصلاح طلبان بر سر چگونگي حضورشان درانتخابات به تفاهم ميرسند و مي توانند همه باهم باشند؟
🔹معلوم نیست ولی اميدوارم برسند. البته در هيچ زمانی همه با هم نبوديم . در همین دو دوره اخیر كه آقای خاتمی از ليست خاصی حمایت کرد، بازهم عدهای ليست موازی دادند. باوجود این خواهیم کوشید اصلاحطلبان درمورد چگونگی مشارکت در انتخابات به توافق برسند. اگر هم نرسند ممكن است به بحرانیترين موقعيت خود در ۲۰ سال گذشته برسند و موقعيتي شبيه سال ۸۴ برسیم که اختلافات به ما ضربه زد.
✅س- برخلاف نگاه مشروط شما همين الان جمعي مي گويند بعد از 88 به زحمت به گردونه سياست برگشته اند وديگر حاضر نيستند به خانه برگردند؟
🔹ج- قرار نيست اگر رای ندهیم در خانه بنشينيم. بلکه در جامعه مدنی فعال خواهیم بود.
✅س- به نظرتان شوراي عالي اصلاح طلبان مي تواند مسير براي حصول توافق حداكثري چگونگي حضور جريان اصلاحات در انتخابات 98 شود؟
🔹ج- من بيشتر از تغییر آدمها به اصلاح سياستها و برنامهها اعتقاد دارم . اگر سياستها درست تدوین شوند، مشكلات كشور کاهش مییابد. تغيير آدمها با تنش بیشتری همراه است. به همين دليل حتي اگر همين آقای جنتی رييس شوراي نگهبان بماند اما نظارت استصوابی لغو شود با حضور او مشکلی ندارم.
✅س- تغییر سياست ها چگونه تعيين مي شود؟
🔹ج- شاید لازم شود پارلمان يا كنگره بزرگ اصلاحطلبان را تشكيل دهيم، يا از مردم نظرسنجی كنيم. در ضمن راههای زیادی براي اتخاذ سياست درست در انتخابات مجلس وجود دارد كه بايد در مورد آنها بحث شود. مثلا آیا ما در شهرهای بزرگ یکپارچه عمل كنيم يا چگونگی ورود هر شهر به انتخابات را به خود آن شهر بسپاريم.
خوشبختانه اصلاحطلبان از اين جهت هنوز ارتباطشان با جامعه کاملا قطع نشده است كه مردم چيزی بخواهند و اصلاح طلبان آن را متوجه نشوند. ولی اگر خدای ناکرده تصميم اشتباه بگيرند به اين معنا كه بدنه چيز ديگري بخواهد و راس چيز ديگري، جريان اصلاحات در کوتاه مدت شكست خواهد خورد.
✅س- اصلاح طلبان رسما به بحث انتخابات ورود كرده است ؟
🔹ج- بله – ما در باره چگونگی حضور در انتخابات امسال در حال بحث و رايزني هستيم.
✅س- بصورت رسانه اي نه ، به صورت جدي و هدفمند ؟
🔹ج- بحث در مورد انتخابات در درون جريان شروع و جرقههای تغيير سياستها بعد از دی ماه ۹۶ زده شده است.
بعضی در جريان اصلاحات مثل من معتقدند جامعه بعد از اعتراضات ۹۶ پوستانداخته و تغيير كرده است اما گروهی نیز اعتراضات دی۹۶ را مثل ديگر اعتراضاتی میدانند كه رخ داده و سپری شده است. قدر مسلم آنکه بعد از اين اعتراضات ما ريزش نيرو داشتهايم و تردید نسبت به بهبود اوضاع و امور کشور با روند جاری به حدی بالا رفته است كه آقای خاتمی میگويد "من اگر تكرار هم كنم ديگر مردم رای نمیدهند."
✅س- اين ريزش نيرو به دليل همان مسائل اقتصادي است؟
🔹ج- اصل مشکل فعلی مردم اقتصادی است اما مسائلی مانند آزادیهای سیاسی و اجتماعی، محدودیتهای زنان و حقوق شهروندی هم در نگاه مردم به اوضاع تاثيرگذارند. ببينيد ۷۰درصد منازعات کنونی جهانی در خاورميانه است. در چنین منطقهای، امنيت، رفاه و آزادی سه خواست مهم ايرانیان است. اندیشه و جریانی كه بتواند اين سه مطالبه را نمایندگی کند، میتواند اميدوار باشد در عرصه سياست كشور حرف اول را بزند.
اصلاحات بالقوه چنين موقعیتی را دارد چون كادر ، تجربه و پشتوانه اجتماعی دارد ولی اگر نجنبیم، هم فرصت نجات کشور را از دست میدهيم و هم پشتوانه اجتماعیمان ريزش بیشتری خواهد کرد.
✅س- نگاه رهبر اصلاحات به استراتژی انتخاباتی این جریان چگونه است ؟
🔹ج- اگر مبنا را صحبت اخير ایشان بگذاريم بايد تحولات جدی انجام دهیم، چون اگر مردم احساس تغيير نكنند، "تكرار میکنم" ديگر جواب نمیدهد. معنای سخن من اين نيست كه راهبرد قبلی اشتباه بود، بلكه مردم خواهان تغییرند و اگر تحولی صورت نگيرد بسیاری از آنان رای نخواهند داد. حتی امثال من نیز به احتمال زیاد رای نخواهیم داد. چر اكه هر كه انتخاب شود، نمیتواند كاری از پيش ببرد.
✅س- چند درصد اصلاح طلبان مثل شما فكر مي كنند؟
🔹ج- نمیدانم اما این نگاه رو به رشد است. هر چه زمان بيشتر میگذرد درصد بیشتری از لزوم تحول دفاع میکنند چرا كه میبینند اين روند ديگر جواب نمیدهد. بیشتر از اصلاحطلبان باسابقه، حامیان آنها به اين نتيجه رسيدهاند که اگر متناسب با تحولات اجتماعی و خواست جامعه عمل نكنيم راه خود را جدا کنند.
✅س- نقش تاثیرگذار رهبر جریان اصلاحات در این بین چه خواهد بود؟
🔹يك پيام به تنهایی نمیتواند نتيجه آرا را تعیین كند مگر آنکه زمينه اجتماعی از قبل فراهم شده باشد. البته فضای مجازی را نبايد مبنا قرار گيرد، زیرا با فضای واقعی خیلی نزدیک نيست. مهم اين است كه وجدان عمومی احساس كند شركت در انتخابات مفید و تعیینکننده است؟ من موقعی رای میدهم كه تغيير معنادار احساس كنم. اگر ببينم نتیجه انتخاب این ليست با آن ليست فرق نمیكند، در انتخابات شركت نمیكنم و مسئوليت شركت نکردن هم با کسانی است كه در انتخابات حاضر شدهاند. بنابراين تکلیف من و خیلی از اصلاحطلبان درباره چگونگی حضور در انتخابات روشن است.
البته اين بدان معنا نيست كه بنشينيم ببینیم شورای نگهبان چگونه عمل میكند. بايد همه زورمان را بزنيم و كمپين نه به نظارت استصوابی به راه اندازیم. يا موفق میشويم يا نه، اگر انتخابات آزاد برگزار شود، حتی اگر رای نياوريم، بردهايم چرا كه اولین و بزرگترین گام اصلاحات آزاد شدن انتخابات است.
بنابراين بايد تلاش كنيم انتخابات غیراستصوابی و آزاد برگزار شود. اما اگر نشد، به مردم خواهیم گفت مسئوليت رای ندادن ما با کسانی است كه مانع حضور ما شدند. البته چون مخالف خشونتيم به خانه تیمی نمیرويم. از آن طرف هم انتخابات غیرآزاد را تاييد نمیكنيم. چون همان يك ذره آبرویی هم كه نزد مردم داريم از بين مي رود و فردا روز ديگر نمیتوانيم به ویژه در شرایط سخت منشا اثر در جامعه باشیم.
کد مطلب: 178057