گروه هنری_ رسانه ها: روزنامه ایران نوشت: حضور در قاب جادویی تلویزیون اگرچه همواره جذاب بوده اما در سالهای اخیر با اما و اگرهای بسیاری همراه بوده است.تیتراژ خوانی سریالهای تلویزیونی در این سالها توانسته ویترین موفقیت و شهرت چهرههایی باشد که بتازگی به عرصه موسیقی قدم گذاشتهاند. البته این موضوع یک جنبه دیگر هم دارد؛ در مواردی همراه شدن صدای برخی خوانندگان موجب بهتر دیده شدن سریال یا فیلم تلویزیونی هم شده است.
فریدون آسرایی، (خواننده):
* (درپاسخ به این سؤال که انتخاب خواننده به سفارش صدا وسیماست یا تهیهکننده یا کارگردان): این کار معمولاً به انتخاب تهیهکننده بوده که البته براساس جذب یا عدم جذب اسپانسر دستمزدهای مختلفی برای آن تعریف میشود.
* سلایق تهیهکنندهها متفاوت بوده، ممکن است به صدای خاصی علاقهمند باشند و از خواننده مورد علاقهشان برای خواندن کار دعوت کنند. ناگفته نماند دربسیاری ازمواقع خوانندههای ما ازطریق همین تیتراژخوانیها به شهرت رسیدهاند و مسیر ترقی بوده است.
* اما گاهی اوقات خوانندههای معروف، تیتراژ هم خواندهاند اما آن گونه که باید و شاید تأثیرگذار نبودند و اقبال خوش نداشتند. من شخصاً اقرار میکنم که تیتراژهای خوبی نخوانده ام! چرا که دربسیاری ازموارد سفارش کار بهصورت عجلهای بوده و از این روی نمیتوان انتظارداشت تیتراژی که درمدت سه روز یا حتی کمتر جمعآوری میشود، نتیجه خوبی داشته باشد.
* (در پاسخ به این سؤال که آیا پول یا پارتی یا همان مافیایی که از آن صحبت میشود در انتخاب خواننده تأثیرگذار است؟): تهیهکنندهای را میشناسم که برنامههای بسیار خوب و پربینندهای تولید میکند، اما معمولاً به خوانندهها دستمزد نمیدهد و بیشتر بهصورت رفاقتی کار میکنند.
* خوانندههای بسیاری هستند که علاقهمند به تیتراژخوانی در تلویزیون هستند و حتی شنیدهام مبالغی نزدیک به 100 میلیون تومان هم پرداخت کردهاند تا تیتراژ یک برنامه را بخوانن. شخصاً چنین عقیدهای ندارم و برای تولید و اجرای کارهایم دستمزد تعیین میکنم البته در تیتراژ برنامه «دعوت» بهخاطر رفاقتی که با آقای کشاورز دارم بحث مالی برایم مهم نبود.
عبدالجبار کاکایی، (شاعر و ترانهسرا):
* هدفگذاری تیتراژها بر مبنای موضوعات مختلف سریالها است که لزوماً آموزش معنویت و مبانی دین شناسی نیست و عموماً در حوزه اخلاق اجتماعی بوده است اما به نظر میآید برخی از این مضامین ارتباط مستقیم با آموزههای معنوی ندارند اما به هر حال منفی یا خیلی بیربط هم نباید باشند.
* (درخصوص انتخاب خواننده، بویژه چهرههای مطرح در تیتراژخوانی): در ظاهر، تهیهکنندهها شرکتهای تجاری هستند که سریالها را میسازند اما برای حمایت ازخوانندههایی که صدای بسیار هنرمندانهای دارند اما بازارکار چندانی ندارند، هزینهای در نظر نمیگیرند.
* درواقع صدا و سیما به مانند سابق نمیتواند چنین کارهایی انجام بدهد گویا موج بیپولی ظاهراً تلویزیون را هم با خود برده و آن را به دست شرکتهای تجاری سپرده است. این همان آفتی است که تلویزیون همیشه داشته یعنی با هنرمندان خوب و درجه یک مشکل دارد و ترجیح میدهد با هنرمندان رده دو یا سه کارکند. درواقع هر کسی که در تلویزیون به محبوبیت برسد به نوعی کنار زده میشود.
حجت اشرفزاده، (خواننده):
* معمولاً پیشنهادها درخصوص تیتراژخوانی براساس ژانر مورد علاقه و تواناییام بوده و در ادامه به توافق محتوایی میرسیم. این خواننده امسال تیتراژ سریال مناسبتی «از یادها رفته» را برعهده دارد که در شب های ماه مبارک رمضان از شبکه یک درحال پخش است. اشرفزاده سال گذشته هم تجربه تیتراژ خوانی در جشن رمضان را داشته است.
* (در خصوص مافیای تیتراژخوانی): من نه پدر پولدار و سرمایهداری داشتم، نه اسپانسر و نه با پارتی به جایی رسیده ام. پدر و مادر من معلم هستند و از ابتدای راه تا به امروز اگر به موفقیتی رسیدهام توانایی خودم بوده و به همین دلیل سالها زمان برد تا امروز به این جایگاه برسم. البته خاصیت این شغل همین است، اگر کسی بخواهد در عرصه هنر بویژه موسیقی به نقطه ای برسد باید سالها تلاش کند.
* ایراد بزرگی که متأسفانه در جامعه ما به چشم میخورد این است که برخی دوستان براین نظر هستند که راه موفقیت خود را با پول و پارتی کوتاه کنند؛اتفاقی که تقریباً در همه مشاغل دیده میشود.
* 15سال پیش نخستین آلبوم خود را منتشر کردم و دراین سالها زحمت کشیدم و با افراد یا پروژههایی کار کردهام که سلیقهام باشد و هیچ کاری را رفاقتی نمیخوانم. البته ممکن است همکاریهای متقابل هنری اتفاق بیفتد یا کمتر از بقیه دوستان دستمزد گرفته باشم اما تلاشم ایجاد یک موقعیت هنری است ولی بابت داشتن این موقعیت تا به حال پولی پرداخت نکردهام درواقع پولی نداشتهام که بدهم و ندارم.