این پژوهش با مشارکت تعدادی از کارتنخوابها مرد شهر تهران و همچنین کارکنان شاغل در گرمخانهها و گشتهای فوریتهای خدمات اجتماعی شهرداری تهران انجام شده است و ابزار جمعآوری دادهها و اطلاعات در آن، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است.نتایج پژوهش فوق از طریق بررسی مصاحبههای مشارکتکنندگان نشان میدهد که دو درونمایه اصلی «چارچوبگریزی و حفظ هویت متمایز افراد کارتنخواب» و «ناکارآمدی گرمخانهها» از موانع اصلی بیرغبتی کارتنخوابها در استفاده از مکانهای فوق بوده است.در این رابطه، حسین رضایی، پژوهشگر گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و همکارانش میگویند: «در این تحقیق، نیمی از کارتنخوابها سن کمتر از ۵۰ سال داشتند. همچنین بیش از نیمی از آنان بیسواد و دارای تحصیلات ابتدایی و بقیه دارای تحصیلات سیکل و دیپلم بودند. بر اساس بررسیهای انجامشده روی این افراد، یکی از دلایل بیرغبتی کارتنخوابها در استفاده از گرمخانهها، عدم امکان مصرف مواد در این مکانها است؛ درحالیکه در بیرون برای مصرف مواد در کل ساعات شبانهروز آزادی عمل دارند».
آنها اضافه میکنند: «یکی دیگر از مسائل افراد فوق در عدم استفاده از گرمخانهها، مرتبط با مسائل جنسی است. درواقع، در شرایطی که قوانین و عرف، داشتن روابط جنسی در چارچوب خانواده را مجاز و قانونی میداند، این شرایط با وضعیت کارتنخوابی سازگار نیست. به همین دلیل این افراد روابط جنسی را به طرق گوناگون مانند خرید آن یا حمایت از فردی خاص به دست میآوردند».اما نکته بسیار جالبی که در این تحقیق به آن اشاره شده، آن است که تعدادی از کارتنخوابها، زندگی خیابانی را بهعنوان نشانه اعتراض خود به وضع موجود جامعه ذکر نمودند و استفاده از گرمخانه را در تضاد با این نگرش میدانستند!با توجه به نتایجی که از این پژوهش بهدستآمده، به نظر میرسد برای جذب کارتنخوابها به گرمخانهها باید آموزشهای لازم به کارکنان گشت سیار و گرمخانهها در خصوص رفتار مناسب (حامی و بدون پیشداوری) با بیخانمانها ارائه و از دانشآموختگان رشتههای یاورانه بهخصوص مددکاران اجتماعی مجرب بهره گرفته شود. همچنین، گرمخانهها لازم است از اقامت صرف شبانه، به حلقه اتصال به سایر خدمات مورد نیاز این قشر از جامعه به خدمات تبدیل گردند.