گروه جامعه: یک فعال حوزه زنان گفت: بیشترین آسیب روانی امکان ازدواج سرپرست با فرزند خوانده را فرزندخواندههای دختر و مادرخواندهها میبینند و حتی طرح این موضوع موجب بروز آسیب اجتماعی و اختلال روانی در خانوادههای دارای فرزند خوانده میشود.
آذرمنصوری در گفتوگو با ایسنا، افزود: مهمترین مسئله مورد توجه در طرح ازدواج فرزند خوانده با سرپرست بر اساس حکم دادگاه این است که این طرح در پاسخ به کدام نیاز جامعه ارایه شده و چه ضرورتهایی برای اجرا و تصویب آن در کشور ما وجود دارد؟ اساسا تصویب چنین طرحی کدام یک از مشکلات را حل میکند و به چه مطالباتی پاسخ میدهد؟ مد نظر قرار دادن این موارد هنگام تنظیم هر طرح و لایحهای موجب دقت نظر بیشتر میشود.
وی تاکید کرد: لازم است قانونگذاران به مزایا و مضرات تصویب چنین طرحی توجه کنند،علاوه بر آن فعالان حقوق زن، فعالان حوزه حقوق کودکان به این موضوع توجه جدی داشته باشند، ضمن آنکه مجلس شورای اسلامی هم باید با نگاه آسیبشناسانه بیشتری این موضوع را پیگیری کند. این عضو مجمع زنان اصلاح طلب با اشاره به تبصره ماده 27 لایحه حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست که «امکان ازدواج سرپرست را با فرزند خوانده بر اساس حکم دادگاه میدهد»، اظهار کرد: کسانی که در پی تصویب این طرح هستند، باید به این پرسش پاسخ دهند که این طرح موجب برآورده شدن نیازچند درصد از افراد جامعه میشود و چه مشکلی در جامعه ما وجود دارد که با افزودن این تبصره حل میشود؟
وی ادامه داد: اگر با این رویکرد به تبصره ماده 27 بنگریم، طرح موضوع امکان ازدواج سرپرست با فرزند خوانده مورد سئوال قرار میگیرد. ضرورتی برای طرح این موضوع در جامعه وجود ندارد و اگر مشکلات انگشتشماری وجود داشته است، افرادی که مسئول قضاوت و پیگیری این مسئله هستند میتوانند این موارد را به گونه دیگری حل کنند. این عضو مجمع زنان اصلاحطلب با بیان اینکه تبصره ماده 27 موجب تشدید نگرانی خانوادههایی شده که فرزندخوانده دارند، اظهار کرد: فرزند خوانده به ویژه فرزندخوانده دختر در این شرایط گمان میکند سرپرست خانواده مجوز ازدواج با او را دارد. در این شرایط در رابطه عاطفی و روانی او با سرپرست خانواده، اخلال جدی به وجود میآید و اصل فرزندخواندگی زیر سئوال میرود.
منصوری در پایان درباره تاثیر تصویب احتمالی تبصره ماده 27 قانون حمایت ازکودکان بیسرپرست و بدسرپرست در رغبت حانوادهها برای پذیرش فرزندخواندههای دختر، گفت: این طرح نه تنها اخلال بسیار جدی در رابطه عاطفی میان فرزندخوانده دختر و سرپرست خانواده ایجاد میکند؛ بلکه موجب میشود که خانوادههای بدون فرزند رغبت کمتری به پذیرفتن سرپرستی دختران بدون سرپرست داشته باشند.
ازدواج با فرزندخوانده با عرف جامعهای که مهد تمدن بوده همخوانی ندارد
یک حقوقدان زن نيز با انتقاد از بحث ازدواج سرپرست با فرزندخوانده تاکید کرد که تجویز ازدواج با فرزندخوانده با عرف جامعهای که مهد تمدن بوده است، همخوانی ندارد. گیتی پورفاضل، اظهار کرد: خانواده امنترین مکان برای فرزندان است، یعنی اگر فرزندان در خانواده احساس امنیت نکنند از نظر روانی مشکلات بسیاری پیدا میکنند و ما باید ببینیم عرف و نیاز جامعه چیست تا قوانینمان را بر طبق شرایط زمانی و عرف و عادات حاکم بر جامعه تصویب کنیم.
این حقوقدان با بیان اینکه «اگر میخواهیم جامعه سالمی داشته باشیم باید بنیانهای اخلاقی را تقویت کنیم»، گفت: چطور میشود دادگاه اجازه دهد یک مرد 40 ساله با یک دختر 15 ساله ازدواج کند؟ به هر حال پدرخوانده با فرزندخوانده حداقل باید 30 الی 40 سال تفاوت سنی داشته باشد. پورفاضل با بیان اینکه «این مسائل به شدت روان جامعه را مورد آزار و اذیت قرار میدهد»، افزود: ما جامعهای دارای تمدنی با حداقل 10 هزار سال سابقه تاریخی هستیم، آیا میدانید که فرزندخواندگی در ایران قدیم از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟
وی توضیح داد: در ایران قدیم به قبول فرزندخوانده «پلگذاری» میگفتند یعنی فرزندخوانده پلی میان این دنیا و دنیای دیگر ایجاد میکند. کسی که فرزندی نداشته است کودکی را به فرزندخواندگی قبول میکرده و به اصطلاح پلگذاری میکرده تا آن شخص بتواند از این دنیا به جهان دیگر برود. وی گفت: قوانین مانند بشر هستند یعنی زمانی به وجود میآیند و زمانی هم از بین میروند. قوانین بر حسب نیاز جامعه ظهور و بروز میکنند و زمانی هم از بین میروند؛ بنابراین قوانین باید بر اساس شرایط زمانی و مکانی تصویب شوند؛ چنانکه حضرت علی(ع) میفرمایند فرزندانتان را با توجه به شرایط زمان خودشان تربیت کنید.
این وکیل دادگستری با اشاره به 10 هزار سال سابقه تمدنی ایران، افزود: ما از یک جامعه پیشرفته برخوردار بودهایم و در زمانی که در همه جای دنیا حتی یونان که ادعا میکنند مهد تمدن بوده است سیستم بردگی وجود داشت، در ایران بردگی وجود نداشت؛ پس ایران مهد تمدن بوده است. وی افزود: ایران مهد تمدن بوده که برای انسان و کرامت انسانی ارزش قائل بوده است و هرگز سیستم بردگی را نپذیرفته است. در الواحی که در سال 1948 از بایگانی تخت جمشید بیرون آمد نوشته شده است که تخت جمشید بوسیله بردگان ساخته نشده، بلکه بوسیله کارگرانی ساخته شده که روزانه حقوق دریافت میکردند.