گروه سیاسی: كانال امتداد نوشت: بخشی از جریان اصولگرا به این نتیجه رسیده که باید به سراغ ناطق نوری رفته و او را جایگزین علی لاریجانی در مجلس کند. این در واقع گرفتن آرایش جدید سیاسی در درون جریان اصولگرایی است. اوضاع و شرایط برای علی لاریجانی در مجلس مطلوب نیست. اما در نهایت سیاست های کلان نظام به گونه ای نیست که بتواند منجر به بی توجه به کرسی ریاست مجلس و تنظیم اداره کشور ا شود. از همین رو رقابت بر سر ریاست مجلس آینده را می توان از حالا آغاز شده به حساب آورد.
می توان حدس زد که کارکرد علی لاریجانی در سمت ریاست مجلس به پایان رسیده است. حالا مجلس رئیس جدید می خواهد. اینجاست که پای روسای قبلی به میان خواهد آمد. در جریان اصولگرایی دو رقیب برای این صندلی وجود دارد. 1- حدادعادل با یک دوره ریاست در مجلس هفتم 2 – علی اکبر ناطق نوری با دو دوره ریاست مجلس های چهارم و پنجم
روزنامهی رسالت که در سرمقاله روز چهارشنبه خود از همراهی قالیباف با اصولگرایان حرف می زد یک ضلع اصلی شیخوخیت در جریان اصولگرایی (یعنی جامعه روحانیت) را به ایجاد انشعاب متهم کرده و برای یافتن پاسخ به سراغ محمدرضا باهنر رفته است.
رسالت از باهنر می پرسد: «شنيده شده شما، ناطق نوری و علي لاريجانی و جامعه روحانيت مبارز میخواهيد خط خود را از اصولگرايی جدا کنيد؛ آيا اين موضوع صحت دارد؟» باهنر در مقابل در قالب عباراتی تاییدی از خط تخریبی که با «شایعات» به دنبال «متزلزل کردن جبهه انقلاب» است گلایه کرده و خبر می دهد که « تا آن جايی که من اطلاع دارم آقای ناطق نوری با اصرار و خواهش ما درنهايت میگويند من احساس تکليف میکنم اما عالم سياست نيستم و نظر سياسی او بروز پيدا نمیکند.»
او همچنین سعی میکند به خروج لاریجانی از انتخابات مجلس مهر تایید زده و دلیل آن را حضور در انتخابات ریاست جمهوری ذکر کند. مبنای انجام مصاحبه باهنر با رسالت تبیین آرایش جدید سیاسی است که در جریان اصولگرایی درحال اتفاق افتادن است. باهنر اصولگرایان را اینگونه تشریح می کند: «اگر بخواهيم اصولگراها را در يک طيف درنظر بگيريم، از نظرات و عقيده هایتند و تيز و خالص تا نظرات معتدل و برخي بسيار محافظهکار وجود دارد، من هميشه اين مثل را زدم که اگر طيف اصولگرايی را يک ستون صدمتری ببينيد اگر به ۱۰ نفر اول بگوييد برويد و يک کلاه بياوريد میروند سر میآورند، ۱۰ نفر آخر هم حاضرند در يک شب تاريک و آهسته در گوش ما بگويند ما اصولگرا هستيم اما به کسی نگوييد ما زن و بچه داريم !»
در این میانه قرار است باهنر و دیگران ائتلافی جدید تشکیل دهند. در جریان اصولگرایی تاکنون می توان به چهار خرده جریان داخلی اشاره کرد. دسته اول شورای وحدت است که نماد آن جمنا و حدادعادل است. دسته دوم جریانی است که قالیباف با عنوان نواصولگرایی تلاش می کند به راه بیندازند. دسته سوم که با کمی فاصله از آنها ایستاده جریان احمدی نژاد است. دسته آخر ائتلاف اخیر است که میان لاریجانی و ناطق نوری شکل گرفته است. مزیت آنها بر جریان های دیگر این است که درحال معرفی گزینه ریاست مجلس هستند. به عنوان توانستند جامعه روحانیت مبارز را نیز با خود همراه کنند. حتی اگر این همراهی در حد همراهی خود پورمحمدی باشد. رفتار اصولگرایان نشان میدهد به زودی شاهد این خواهیم بود که این طیف ها علیه یکدیگر دست به مصاحبه بزنند. چرا که اینجا دیگر بحث تنها بحث، نمایندگی نیست. موضوع رقابت درونی بر سر گزینه احتمالی نشستن بر صندلی علی لاریجانی است. حتی اگر شده گزینه مورد نظر را از یک شهرستان کوچک وارد مجلس کنند.