سید حسن موسوی چلک با بیان اینکه پرداختن به موضوع مربوط به کودکان کار و خیابان اولین بار در سال ۷۷ مطرح شده است، افزود: بنا بر این این طرح از ۲۲ سال قبل شروع شده است این درحالیست که برخی به اشتباه اولین دوره شروع این طرح را مربوط به سال ۸۴ میدانند، اما سال ۸۴، سالی بود که آئین نامه مربوط به ساماندهی کودکان کار و خیابان تصویب شد.وی با بیان اینکه سال ۷۸ آئین نامه شورای عالی اداری درباره متکدیان و بی خانمانها تصویب شد اظهار کرد: این آئین نامه گروههای مختلفی از جمله کودکان کار و خیابان و متکدیان و… را شامل میشد، اما با پیگیریهایی که انجام شد، بهمن همان سال طی نامهای موضوع کودکان خیابانی از آئین نامه اولیه جدا و موضوع جذب و شناسایی کودکان خیابانی از همان سال آغاز شد.رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه موضوع «جمع آوری» در حوزه کودکان کار و خیابان با ادبیات تخصصی حوزه اجتماعی هیچ قرابتی ندارد، تصریح کرد: در آئین نامه مذکور در این خصوص از عنوان جذب و شناسایی، توانمند سازی، نگهداری موقت و… استفاده شده است لذا اینکه میخواهیم کودکان را به سرعت جمع آوری کنیم و برخی مسئولان حتی از لفظ پاکسازی استفاده میکنند، اشتباه است. واژه پاکسازی در ادبیات حوزه اجتماعی جایی ندارد.
موسوی چلک با تاکید بر اینکه باید نسبت به عوامل زمینه ساز حضور کودکان در خیابان واقع بین باشیم، ادامه داد: باید این پرسش را مطرح کنیم که ما چه قدر میتوانیم این عوامل را مدیریت کنیم؟ بخش عمده زمینه ساز این مساله، فقر است.اگر کودکان را صرفاً از خیابان جمع کنیم در نهایت کار کودکان زیر زمینی شده و آنها به کارگاههای زیرزمینی و حوزه قاچاق کودکان به کشورهای همسایه و… منتقل میشوند. این درحالیست که خیابان حتی از خیلی از کارگاههای زیرزمینی امن تر است، چراکه حداقل نظارت عمومی در خیابان وجود دارد.وی در خصوص قوانین کار کودک نیز توضیح داد: در ماده ۷۹ قانون کار گفته شده که کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است، اما همین قانون کار کودک را در ماده ۸۰ به رسمیت شناخته است. در این ماده کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال رسماً به عنوان کارگر نوجوان به رسمیت نامیده میشوند و حتی میتوانند بیمه شوند. ماده ۸۴ نیز به شرایطی مانند اینکه کار به جسم و روح کودکان آسیب نزند، ساعت کار کمتر داشته باشد و… اشاره کرده است.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران افزود: در عین حال ایران در کنار سایر کشورها مقاوله نامهای را با سازمان بین المللی کار امضا کرده که دولتهای مذکور در آن متعهد شدهاند سن کار کودک را تعریف کرده و در بندی کارهایی که کودکان نباید انجام دهند را مشخص و اعلام کنند. از سوی دیگر آئین نامه ساماندهی کار کودکان کار و خیابان نیز وجود دارد، البته شخصاً با عنوان «ساماندهی» کودکان کار مخالف هستم چراکه معتقدم انسان شیء، کالا یا ابزار نیست که ساماندهی شود.موسوی چلک با بیان اینکه در این آئین نامه ۱۳ سازمان و شورا و کمیته مسئولیت دارند، اظهار کرد: باید این سوال را مطرح کرد که چند درصد آئین نامه اجرا شده است؟ معمولاً اکثر دستگاهها حتی خود سازمان برنامه و بودجه که باید منابع را پیش بینی کند، در اجرای این برنامه اهتمام لازم را ندارد و بار طرح عمدتاً بر دوش بهزیستی و شهرداری تهران است.وی در ادامه گفت: از آنجایی که امسال این موضوع مطرح شد که در اجرای طرح از ظرفیت مددکاران اجتماعی استفاده شده است، باید گفت که تنها یک کلینیک مددکاری طی قراردادی وارد این حوزه شده است. اینکه یک کلینیک وارد این حوزه شده به معنی پذیرش موضوع توسط جامعه مددکاری اجتماعی ایران نیست. اصول مددکاری اجتماعی با جمع آوری اجباری، کاملاً مغایر است. در این مدت انجمنهای مختلفی با روش جمع آوری کودکان مخالفت کردهاند.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه به دنبال مشکلات طرح امسال نباید دنبال تقصیر یک سازمان باشیم، افزود: مشکل اینجاست که آئین نامه طرح را درست اجرا نکردهایم. آئین نامه مربوط به شناسایی و جذب کودکان و نه ساماندهی کودکان است.موسوی چلک ادامه داد: نباید فراموش کنیم که اگر کودکان کار و خیابان زیاد شدهاند، این آسیب اجتماعی به دنبال شرایط اقتصادی است. نقش مددکاران اجتماعی این است که کودکان را شناسایی کنند و به سمت جذب، نه جمع آوری آنها بروند. جذب به معنی حضور اختیاری و معرفی ظرفیتها به کودکان کار است. حتی میتوانیم به بسیاری از کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله که کار میکند، در تسهیل وضعیت نامساعدشان کمک کنیم و دست کم مهارت ارتباطی، اجتماعی و تحصیلی را به آنها بیاموزیم.وی با انتقاد از اینکه این کودکان صرفاً به مراکز نگهداری رفته دوباره با یک تعهد به خیابان برمی گردند، تصریح کرد: آیا نظام تأمین اجتماعی ما اینقدر قوی است که از خانواده کودکان آنقدر حمایت کنیم که این حمایت، از پولی که در خیابان درمیآورند بیشتر باشد؟ ما باید خدمات اجتماعی را به جایی که بچهها هستند ببریم تا آنها کمتر آسیب ببینند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در ادامه پیشنهاداتی را برای رفع مشکلات اجرای این طرح مطرح کرد و گفت: الان حدود ۳۵ فعال سازمان غیر دولتی در حوزه کودکان فعال هستند. میتوانیم هر منطقه را به یک یا چند سازمانهای مردم نهاد بدهیم و آنها به جای نگهداری کودکان، به سمت خدمات روزانه به آنها بروند. این موضوع به معنای این نیست که بخواهیم به کار بچههای زیر ۱۵ سال مشروعیت بدهیم، اما این کودکان باید بتوانند با مراجعه به یک مرکز خدمات بگیرند. همچنین میتوانیم تیمهای سیاری را با محور مددکاران اجتماعی برای شناسایی بچهها راه بیندازیم تا با اعتماد سازی از این طریق به سراغ کودکان بروند و در مواردی که نیاز به حمایت ویژه وجود دارد آنها را به مراجع دولتی انتقال و ارجاع دهند.چلک ادامه داد: برای مثال ممکن است کودکی بد سرپرست باشد. این کودکان نیاز به حمایت شبانه روزی بهزیستی دارند. در واقع در این حالت سیستم غیر دولتی جذب و شناسایی را انجام داده است با حضور مددکاران اجتماعی و از طریق آنها خدمات اولیه ارائه شده است و سپس از ظرفتهای دولتی استفاده میکنیم.وی با اشاره به اینکه واقعیت این است که این کودکان کار خودشان قربانی هستند، ادامه داد: این کودکان قربانی شرایطی هستند که منجر به گسترش این پدیده، خانواده بی سامان یا معتاد، نبود نظام فراگیر تأمین اجتماعی و… شده است. در واقع آنها کودکانی هستند که کودکی را تجربه نمیکنند. باید اجازه دهیم مدیریت کار به عهده خود شبکههای مدافع کودکان و رویکرد به کار رفته در این خصوص نیز باید علمی حرفهای و همراه با اصول اخلاقی باشد. کسانی که حضور یک کلینیک را به معنای پذیرش جامعه مددکاری میدانند به نظر میرسد این روش چیزی جز ضربه زدن به حوزه را همراه نخواهد داشت.