باهنر: احمدینژاد عامل تفرقه ميان جریان اصولگرا بود
من حقوقدانم نیش زدن به خیلیها است
27 مهر 1392 ساعت 12:34
گروه سياسي: نائب رئیس مجلس به تشریح تحولات و وقایع انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم،پرداخت.
محمدرضا باهنر در گفتوگو با خانه ملت در پاسخ به این سوال که چه زمانی دریافتید اصولگرایان برنده انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیستند، پروسه انتخابات ریاست جمهوری اخیر را یک پروسه نسبتا طولانی دانست و گفت: مجموعه عوامل زیادی جمع شد تا نتیجه انتخابات اینگونه رقم خورد، برخی از مسائل شاید برای بعضی مردم عادی و مسئولان کشور غیر مترقبه بود، اینکه اول سال رهبر معظم انقلاب حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی را طلب کرده بودند، بعضیها که دلسوز نظام بودند نگرانی داشتند که این مطالبه واقع میشود یا خیر، از طرف دیگر فشارهای اقتصادی و سیاست خارجی زیاد شده بود. این عضو فراکسیون رهروان ولایت در پاسخ به این سوال که چه زمانی دریافتید که یک گزینه غیر اصولگرا رأی می آورد، گفت: اصلا نمیشد حدس زد، ما حدس ميزدیم که دکتر روحانی به مرحله دوم انتخابات میرود اما تصور اینکه در دور اول رأی میآورد را نداشتیم من فکرمی کنم اگر کسی ادعا داشته باشد که میدانستم که دکتر روحانی 7 دهم درصد بیش از حد نصاب رأی میآورد و انتخاب میشود اغراق کرده است زیرا نه گروههای نظرسنجی علمی به این دقیقی داریم و نه شخصیتهای که اینگونه باشند.
به گفته وی، اصولا تا یک سازو کار حزبی در جریانات کشور حاکم نشود اینگونه خواهد بود، در کشور طرفداران ساختار دو حزبی یا سه حزبی و یا چهار حزبی وجود دارند و اگرچه با بودن بیش از چهار حزب در کشور وضعیت مثل اوضاع قبل میشود، البته چهار حزبی که گفته می شود برخی تحلیل نکنند که بیش از چهار حزب ممنوع است شاید همانند برخی کشورها که 50 یا 60 حزب وجود دارد اما احزابی که مطرح هستند و می توانند اکثریت را در پارلمان و ریاست جمهوری به دست آورند اینها حداکثر می توانند چهار حزب باشند و تا زمانی که در کشور خودمان چهار حزب نداشته باشیم، مواضع همه جریانات شناور است، آرایی که با یک موضع گیری یا مناظره تلویزیونی یا گاف یا تندروی طرفداران یک گروه، جا به جا می شوند. در زمان انتخابات هم یک گروه سه نفره تشکیل شد که دیدیم در مناظرات تلویزیونی آنها اختلافات عمیقی با هم دارند. اگرچه اختلاف اشکال ندارد اما اختلافات باید سازو کاری داشته باشد که مشخص شود چه کسی حق دارد و چه کسی حق ندارد.
وی با بیان اینکه اگرچه سال 84 احمدینژاد کاندیدای ما نبود، در عین حال گفت: احمدینژاد کاندیدای ما نبود اما زمانی که انتخابات شد ما ناراضی نبودیم زیرا از جریان اصولگرایی فردی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد امروز هم ما می گوییم یکی از عقلای کشور سکاندار ریاست جمهوری کشور شده است که فردی سیاستمدار و متین است.
به گفته وی، بر این اساس جریان پایداری اولین گروهی نبود که به سمت تفرقه گام بردارد، قبل از آن احمدینژاد تفرقه را ایجاد کرد، حتی پیش از او نیز گروه های دیگر تفرقه را در جریان اصولگرایی کلید زدند و باعث این پاشیدگی شدند.
باهنر در خصوص تحلیلی مبنی بر اینکه احمدینژاد فکر میکرد که در جریان انتخابات تنها اطرافیان دولت یارای مقابله با جریان هاشمی رفسنجانی را دارند و با چنین تحلیلی مشایی را مطرح کرد و اعتقاد داشت حذف مشایی به نوعی به اصولگرایی ضربه وارد می کند و باعث می شود طیف هاشمی رفسنجانی رأی بیاورد، گفت: من این تحلیل را قبول ندارم، که احمدینژاد فقط هاشمی را قبول نداشت اینگونه نبود، اگر هاشمی رفسنجانی هم نبود آن وقت لاریجانی میشد به جای هاشمی، اگر لاریجانی هم نبود ولایتی جایگزین میشد، احمدینژاد دو دوره انتخابات را که پیروز شد در یک دوره دو قطبی کردن شدید اجتماع برد و دنبال این دو قطبی کردن بود، اصلاً مهم نبود که طرف مقابلش کیست، حتی اگر هاشمی هم ثبت نام نمیکرد برای خود رقیب میتراشید. به گفته این عضو فراکسیون رهروان ولایت، احمدینژاد اگر هاشمی و روحانی ثبت نام نمیکردند رقیبش میشد لاریجانی یا ولایتی، همان طور که دو سال قبل از انتخابات شروع کرد و موضوعاتی را درباره برادران لاریجانی مطرح کرد، اگر آنها هم نبودند ممکن بود این رقیب باهنر باشد. طیف احمدینژاد بردن انتخابات را در دو قطبی کردن انتخابات به نام فرشته و دیو میدیدند که در دوران 8 ساله احمدینژاد همیشه دولت فکر می کرد انتخابات است به محض اینکه گروهی یا شخصی کمی در جامعه مطرح میشد تلاش در حذف آنها میشد. حتی او به وزرای خودش هم رحم نمیکرد.
به اعتقاد باهنر، اگر مشایی وارد عرصه انتخابات میشد، طرفداران روحانی بیشتر میشدند، در آن زمان ولایتی و قالیباف ساکت نمیماندند که مشایی برنده انتخابات شود اگر قرار بود به زور با هم تفاهم کنند، تفاهم میکردند اگر مشایی میآمد اتحاد اصولگرایان بیشتر میشد و عرصه انتخابات به مخالفان مشایی با او تبدیل میشد یا احمدینژاد و مخالفان او تبدیل میشد.اگر این اتفاق رخ می داد من احتمال میدهم حتی رئیس جمهور با 70 درصد رأی انتخاب میشد، درست برعکس آن چیزی که احمدینژاد فکر میکرد، رخ میداد.
وی در مورد ورود سعید جلیلی به انتخابات اظهار داشت: در مورد سعید جلیلی چند اتفاق غیر مترقبه افتاد اول آنکه او در زمان ثبت نام خیلی غیر مترقبه وارد شد، تا سه روز قبل از ثبت نام جلیلی اعلام کرده بود توانمندی و شرایط رئیس جمهور شدن را ندارد، پیش از انتخابات کسی اینگونه حرف نمیزند، شاید بگوید مصلحت نیست و اشخاص بهتر از من وجود دارد و تعارف کند اما شخصی بگوید به دلایلی توانمندی و شرایط انجام وظایف ریاست جمهوری را ندارم بحثی دیگر است، جلیلی این صداقت را داشت واین مباحث را مطرح کرد، تا روز پایانی ثبت نام هم، همگان اعتقاد بر عدم ثبت نام او داشتند اما در ساعت پایانی او رفت و ثبت نام کرد. وی افزود: اتفاق دوم سهوا یا عمدا این بود که در مذاکرات ایران با گروه 1+5 در آلماتی ما دیدیم که صدا و سیما خیلی مفصل و مبسوط به ایشان پرداخت، نکته سوم غیر مترقبه درباره جلیلی این بود که او صلاحیتش احراز شد.
باهنر برگزاری مناظرهها در رسانه ملی را در آرای ولایتی بسیار موثر دانست و گفت: مباحثی که آقای ولایتی مطرح کرد خوب بود، در هر صورت نمیخواهم بگویم این بحثها حق است یا ناحق اما در این مناظرات یک سری جملات تند و تیز بیشتر اثرگذار است تا اینکه یک شخص همیشه نرم و مثبت صحبت کند و بحثهای 100 درصد عقلایی مطرح کند. دکتر روحانی ضمن اینکه مباحث عقلایی مطرح میکرد مباحثی مثل من سرهنگ نیستم و حقوقدان هستم را مطرح کرد که تأثیرگذاری خوبی داشت. این مباحث در ظاهر نیش زدن به خیلیها است و پیامهای زیادی دارد. وی با تایید این نکته که ولایتی راه نقد کردن جلیلی در مناظرات را بازکرد، در عین حال نوع طرح و بیان مسئله را بیشتر از طرح آن موثر دانست.
کد مطلب: 18403