در نقل قول بالا، به جای کلمه «تکنولوژی» واژه «گوگل» را بنشانید تا معنایی را که پشت حرف لری پیج پنهان شده، دریابید و زنگ ها برای تان به صدا در آیند و شاید بخواهید ادامه این مطلب نه چندان بلند را بخوانید.فصل به فصل تحلیلگران از آقای پیج می خواهند درباره پیشرفت پروژه های جاه طلبانه گوگل، نظیر خودروهای بدون راننده، فایبر، گلس و ... صحبت کند و پاسخ همیشه یکسان است. خودروی بی راننده «تازه در روزهای اول کار است» و گوگل فایبر «به نظرم تازه روزهای آغازینش است، ما تازه شروع کرده ایم.» و الی آخر.
چنین محصولاتی، پس از عبور از روزهای اولیه توسعه، تازه اثر خود را بر دنیا و زندگی روزمره مردم خواهند گذاشت. ولی قولی که بر پیشانی آینده شان حک شده، شاید بتواند لحظاتی توجه شما را از تغییری که امروزه گوگل با آوردن دنیای وب به موبایل ها به وجود آورده، دور کند.گوگل شرکتی است که همه را به هم وصل می کند. مردم را به اطلاعات، مردم را به مردم، مردم را به شرکت ها، شرکت ها را به مردم، و ... اما در این میان چیزی که درآمدهای میلیاردی گوگل را رقم می زند، فروش تبلیغات است. ۳ درصد کل تبلیغات جهان در دست گوگل است، این یعنی جای ۹۷ درصد پیشرفت وجود دارد؛ زیرا بلندپروازی و توانمندی گوگل، سرمایه گذاران را دیوانه فتح سهم بیشتری نسبت به آن ۳ درصد کرده.
یک جورهایی گوگل اکنون بسیار تحسین بر انگیزتر از فیسبوک است و نزدیک تر به آن آینده ای که همه فکر می کردیم زاکو و یارانش رقم خواهند زد. شاید میلیون ها نفر از مردم با فیسبوک و اپلیکیشن موبایلش روز را به سر کنند ولی گوگل هوشمندانه تر از فیسبوک، خودش را مثل یک گربه ملوس در زندگی ها جا کرده است .گوگل در یک کلام موثرتر از فیسبوک است. یک هفته در فیسبوک نباشید، دنیا به آخر می رسد؟ اصلا چند تا از دوستان فیسبوکی تان را از نزدیک دیده اید؟ فیسبوک بیشتر دریچه ای است برای سرک کشیدن در زندگی دیگران. اما این طرف، یک روز از گوگل دور باشید، نفس کشیدن اینترنتی برای تان سخت می شود. انسان در اینترنت اما دور از گوگل، مثل خرگوشی است که از کلاه یک تردست بیرون آمده، آخرش باید برگردد پیش او.
تلاش سخت گوگل برای آوردن عده بیشتری از کاربران به گوگل پلاس، در راستای جبران فاصله در تنها زمینه ای است که این شرکت از فیسبوک عقب مانده. کروم بوک ها روز به روز بیشتر خودشان را در بین مردم -به خصوص دانشجویان- جا می کنند، موتورولا هنوز یک زنگوله پای تابوت است، ولی اکنون زود است، صبر کنید، شاید آخرش مقام خوبی دست و پا کرد.می گویند استیو جابز در آخرین دیدار به لری پیج نصیحت کرد که انرژی و تمرکز شرکتش را بر روی محصولات معدودی نگه دارد، نه اینکه به هر شاخه ای آویزان شود. ولی پیج درست به راه بر عکس رفت.
گوگل آنقدر محصول و خدمت خوب دارد که شما اگر از این یکی استفاده نکنید، آخرش از آن یکی بهره می برید، یا شاید از یک چیز سوم یا چهارم. این درست بر عکس فیسبوک است، راه رسیدن به فیسبوک فقط یکی است؛ یک اپلیکیشن، یک سایت. ولی راه های رسیدن به گوگل بسیار است؛ گوگل پلاس، جیمیل، یوتوب، هنگ اوتس، والت، فاینانس. وآو (این فقط آوایی برای ابزار تعجب است، نه یک محصول!)، اندروید و ...
بله در بیرون از حوزه جستجو، یوتوب و اندروید، به نظر نمی رسد گوگل سلطه ای داشته باشد. بوکس، نیوز، ارث (نه آن ارث)، و ... همه عالی هستند ولی نه سلطان بازار خود. اما مقیاس تغییر در بلند مدت، چیزی است که گوگل را از همه متمایز کرده. گوگل ریشه های مختلفی می دواند و فقط یک محصول نیست. کروم را نگاه کنید که چطور به درون سیستم عامل های مختلف نفوذ کرده و آنها را گوگلی تر از هر زمان دیگری می کند.تازه ما به سرمایه گذاری گوگل در شرکت های دیگر و پیله هایی که در انتظار بیرون آمدن کرم ابریشم هستند، اشاره نمی کنیم اما به جای آن به ستاره ای کم رو ولی بسیار مهم اشاره می کنیم. یک ساز اگر سیم های ناکوکی داشته باشد، ساز نیست، وسیله شکنجه روانی است. گوگل را در آینده چه چیزی کوک خواهد کرد؟ گوگل پلاس؟ نه، Google Now!
به طور خلاصه، گوگل در تلاش است رابط کاربری آنی (زنده یا real time) زندگی های ما شود. می خواهد از کادر جستجو بیرون بزند، جاه طلبانه از تجربه زندگی دیجیتال ما آویزان و تبدیل به خود آن تجربه شود! و ابزار انجام این کار Google Now است.خلاصه مطلب اینکه، آنچه گوگل برای بلندمدت در نظر دارد را دست کم نگیرید. ما انسان ها روزگاری با بازوهای بلند موتورهای جستجوی اینترنتی زندگی می کردیم، بعد پا به قلمروی شبکه های اجتماعی گذاشتیم، و در حالی که مارک زاکربرگ مشغول گراف سرچ کم فایده اش است، گوگل با نقشه دانش و Google Now به دنبال رقم زدن یک تجربه رفته؛ کدهای گوگل زیر پوست تجربه زندگی روزمره ما قرار دارند.