کوچ اجباری
همین چند سال پیش همه از شلوغ بودن تهران و مهاجرتهای بیسروسامان به این شهر میگفتند تا آنجا که سال ۸۹ و در دولت گذشته طرحی با عنوان انتقال کارمندان دولت از کلانشهرها به مناطق کمتر توسعه یافته تصویب شد. این طرح که مهرآفرین نام داشت با هدف کوچکسازی دولت در شهرهای بزرگ و کاهش جمعیت در این مناطق مطرح شد. به کارمندانی که مقدمات انتقال خود را فراهم کردند هم قرار شد تسهیلاتی اعطا شود که از جمله آنها افزایش ۲۰ درصدی حقوق بود. گفته میشود این طرح که در سالهای پایانی دولت محمود احمدینژاد به تصویب رسید، به منظور فشار بار مالی به دولت بعد مصوب شده است. طرح انتقال کارمندان دولت در نهایت در مرداد ماه سال ۹۲ و با روی کار آمدن دولت حسن روحانی بهدلیل هزینههای فراوانی که بر دوش دولت گذاشته بود، متوقف شد. این که تا چه اندازه طرح مهرآفرین در کمکردن جمعیت شهر تهران موفق بوده، موضوع این گزارش نیست زیرا این طرح کارمندان دولت را به همراه خانواده، برای زندگی و کار به شهر دیگری منتقل میکرد. اما از سال ۹۷ کوچ اجباری نه برای کارمندان دولت بلکه برای آنها که با گران شدن قیمت اجارهبها دیگر توانی برای پرداخت کرایه خانه نداشتند آغاز شد. این کوچ که به شهرها و شهرکهای اطراف تهران رخ داده است، فقط تغییر محل اقامت را شامل میشود و آنها که مجبور به این نقل مکان شدهاند هنوز در تهران کار میکنند و به اجبار هر روز حد فاصل بین محل زندگیشان که خارج از تهران است تا تهران را در حال رفتوآمد هستند. گران شدن دلار و در پی آن بالا رفتن اجارهبها و قیمت مسکن باعث شده تا بخشی از ساکنین شهر تهران بیخون و خونریزی و تصویب طرحهای محیرالعقول به شهرها و شهرکهای اطراف مهاجرت کنند.
آن که میخندد هنوز خبر بد را نشنیده است
آیا خبر هجرت تهرانیها به شهرها و شهرکهای اطراف این کلانشهر خبر خوشی است؟ مدیرعامل سازمان نوسازی شهر تهران نه فقط این خبر را خوش نمیداند بلکه مشکلاتی را طی این مهاجرت عنوان میکند. حاجیعلیاکبری افزایش جمعیت در مناطق حومه تهران را نتیجه گران شدن مسکن میداند و میگوید: «برخی از گروههای اجتماعی و اقتصادی شاغل در تهران در پی افزایش اجارهبها و قیمت مسکن ناگزیر به سکونتگاههای پیرامون شهر رفتهاند.»
او درباره آسیبشناسی این اتفاق هم عنوان میکند: «افزایش رشد جمعیت در سکونتگاههای حاشیه شهر تهران حاکی از پدیده مسکننایابی و انتقال ناگزیر این افراد است که تاثیر بسزایی در بحث حملونقل و ترافیک، آلودگی هوا، اتلاف وقت و ایجاد سایر پیامدهای اجتماعی و اقتصادی دارد.»
آنها که محل کارشان شهر تهران است، حالا به دلیل ناتوانی در خرید و اجاره مسکن مجبور به اسبابکشی به شهرها و شهرکهای اطراف شدهاند و مجبورند هر روز مسیر طولانی را از محل اقامت تا تهران در حال تردد باشند. در جدول زیر فاصله شهرهایی که حاجیعلیاکبری از آنها نام برده تا تهران عنوان شده است. زمانی که هر شخص صرف آمدوشد به این کلانشهر خواهد کرد هم به طور تقریبی محاسبه شده. لازم به ذکر است که مجموع زمان تردد هر فرد تا ابتدای شهر تهران و سپس حداقل تا مرکز شهر و برعکس حساب شده و این زمان بدون در نظر گرفتن ترافیک سنگین در ساعتهای پرترافیک به دست آمده است؛
بر اساس این آمار فردی که از شهرک اندیشه، نزدیکترین شهری که حاجیعلیاکبری نام برده در طول روز حداقل حدود ۲ ساعت و ۲۰ دقیقه را صرف تردد خواهد کرد. در طولانیترین مسیر هم که به شهر آبیک تعلق دارد هر فردی که از این شهر برای کار به تهران میآید هر روز باید حداقل سه ساعت و ده دقیقه در راه باشد و به صورت ماهیانه آنها که از آبیک به تهران میآیند، بدون محاسبه کردن روزهای پنجشنبه و جمعه باید حدود ۶۶۰۰ دقیقه در حال تردد باشند. این وقت هم زمانی است که فرد در تردد است و هم وقتی است که اعضای خانواده نمیتوانند در کنار هم باشند. در واقع کوچ از تهران به شهرهای نزدیک، خانهها را بیشتر به خوابگاه تبدیل کرده است. مهاجرت معکوس در این مورد شاید بیش از آن که مزایایی برای تمرکززدایی داشته باشد، عیبهایی دارد که با گذشت زمان چهره منفی آن بیشتر نمایان خواهد شد.
حاشیهنشینی قانونی در شهرکها
حاشیهنشینی یکی از معضلات دنیای مدرن است که در پی آن آسیبهای اجتماعی فراوانی به وجود میآید. شهرکسازیهای اطراف تهران با عنوان مسکن مهر عاملی برای بهوجودآمدن حاشیهنشینیهای مدرن شده، خانههای ارزانقیمت برای کمدرآمدها و برخوردار نبودن این شهرکها از کمترین امکانات زیرساختی مانند شهربازی، پارک و مکانهای تفریحی باعث شده تا شهرکی مانند مسکن مهر پرند به یکی از مراکز جرمخیز اطراف تهران تبدیل شود. نزدیکی پرند به تهران نسبت به دیگر شهرهای حومه باعث شده تا یکی از مناطقی باشد که بیشترین مهاجرپذیری از تهران را داشته باشد. احداث فازهای مختلف این شهرک نشان از تقاضای فراوان مردم برای خرید و اجاره مسکن در این منطقه را دارد. با این تفاسیر به نظر میرسد که پرند یکی از سکونتگاههایی باشد که با افزایش مهاجرت به آن احتمال وقوع جرمهای مختلف در آن افزایش یابد. تیرماه سال ۹۵ بود که خبری مبنی بر خودکشی ۱۳ دانشآموز در یکی از دبیرستانهای شهر پرند رسانهای شد... این یکی از اتفاقاتی است که در شهرکهای تازه تاسیس که نظارت بر آنها کم است و زیرساختهای اجتماعی برای رفاه ساکنین در آن رعایت نشده، میتواند رخ دهد.
حال خبر شوم این که در یک سال گذشته جمعیت این مناطق افزایش هم پیدا کرده است.
مسکن در برهوت
یکی از راههایی که میتواند از مهاجرت اجباری افرادی که محل کار آنها در تهران است، جلوگیری کند ایجاد تسهیلاتی برای بالا بردن توانایی مالی در جهت اجاره یا تملیک ملک است. سال ۹۵ طرحی در هیات وزیران با عنوان مسکن اجتماعی رونمایی شد اما به دلیل نبود بودجه هیچ گاه عملیاتی نشد. با این حال از سال ۹۷ و گرانشدن مسکن دوباره اجرایی شدن این طرح شکل جدیتری به خود گرفت. اما به نظر میرسد که محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی تصمیم ندارد به ساخت مسکن اجتماعی تن دهد، او در حاشیه پنجمین جلسه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران ضمن مخالفت با طرح مسکن اجتماعی گفته است: «طرح احداث مسکن در برهوت و در مناطقی که فاقد زیربناها و تاسیسات زیرساختی است، انجام نمیشود. مسکن اجتماعی در هر کجای دنیا رواج پیدا کرده به مراکزی برای فقر و انواع معضلات و مشکلات اجتماعی تبدیل شده است.»
او البته ضمن مخالفت با تولید مسکن در برهوت یکی از راههای ایجاد سرپناه را تولید مسکن در شهرهای جدید عنوان کرده است. شهرهایی مانند پرند در برهوت واقع شدهاند.