گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در یادداشتی در كانال تلگرامی خود نوشت: دیشب دوست گرامی مهندس عباس عبدی در تلویزیون فارسی بی بی سی به دفاع از اشغال سفارت آمریکا در سال 58 پرداخت.
البته من هم مانند آقای عبدی معتقدم که هر رخدادی را باید در چارچوب تاریخی و منطق زمان خودش مورد قضاوت قرار داد، اما پدیدار شدن مجموعۀ پیامدهای یک رخداد در مدت زمانی بعد، همان چیزی است که قضاوت تاریخ نام گرفته است و قضاوت تاریخ در بارۀ اشغال سفارت کاملاً منفی است.
عبدی در عین حال، اشغال سفارت را "تجربۀ یک ملت" نامید و خواهان احترام به آن شد. بله، من هم به یاد دارم که اشغال سفارت چه شور و شوق غریبی در میان جمعیت فعال و سیاسی آن روز از طیفهای گوناگون پدید آورد، اما واقعیت این است که لزوم احترام به همۀ تجارب ملتها منطق استواری ندارد چرا که اگر این اصل را به طور مطلق و فارغ از نتایج مترتب بر آن بپذیریم، باید به تجارب تلخ ومصیبتبار بسیاری از ملتها در تاریخ نیز احترام بگذاریم!
نهایتاً اینکه مهندس عبدی انگیزۀ اشغال سفارت را به دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد ربط داد که به نظرم نوعی منطقیسازی پسینی است! منظورم از منطقیسازی پسینی این است که عوامل یک رخداد، منطقی را به آن نسبت میدهند که در زمان وقوعش مطرح نبوده و بعدها به ذهن آنان رسیده است!
تا آنجا که من به یاد دارم، تسخیر کنندگان سفارت آمریکا، نه ارادتی به مرحوم دکتر مصدق نشان میدادند و نه ماجرای کودتای 28 مرداد را چندان پررنگ میکردند. از قضا آنها باقیماندۀ یاران و هواداران دکتر مصدق را در نهضت آزادی و جبهۀ ملی به عنوان عناصری سازشکار و لیبرال معرفی میکردند که باید به حاشیه میرفتند.
در واقع ظهور موج ضد مصدقی در سطح رسمی سیاست ایران بعد از اشغال سفارت و اظهارات مرحوم آیتالله خمینی مبنی بر اینکه "مصدق باید سیلی میخورد و سرانجام خورد" به روشنی نشانگر آن است که بحث دولت ملی مصدق و کودتا علیه آن، تا چه اندازه خارج از متن حوادث مربوط به اشغال سفارت بوده است.