گروه جامعه: هر چند برخی از افراد جامعه چندهمسری را یک پدیده موثر در کاهش مشکلات تجرد زنان در کشور عنوان میکنند، ولی برخی کارشناسان نیز بر این باور هستند که ترویج چند همسری نه تنها در دوره کنونی کارایی ندارد بلکه باعث بروز مفاسد و مشکلات بزرگتری برای کشورمان خواهد شد.
پدیده چند همسری در واقع برخلاف تصور برخی از افراد که به آن توصیه دارند، در جامعه امروزی کارکرد خود را از دست داده است و ترویج آن نه تنها با استقبال مردم همراه نیست بلکه با توجه به ارتقای آگاهی جامعه فعلی و ثبات شخصیت زن، صرفاً نوعی توهین به جایگاه زن و کوچک شمردن آن محسوب میشود. از طرفی با توجه به حمایت دولت، قوانین و اقشار مختلف از تساوی حقوق زن و مرد در کشورمان این نوع پدیدهها نمیتوانند تاثیری در این اصل داشته باشند.رشد پدیده طلاق و مجرد ماندن دختران در جامعه مقولهای است که به عنوان عامل اصلی روی آوردن به پدیده چندهمسری مطرح میشود اما با در نظر گرفتن افزایش سن ازدواج در دختران و پسران صرفاً این مشکل مختص زنان نیست و با توجه دلایل متعدد دیگری که در این زمینه وجود دارد، باید تدابیر جامعتری اندیشیده شود.
نگاهی جامعه شناسانه به این پدیده با توجه به درگیر شدن اجتماع اهمیت زیادی دارد، از این رو به سراغ «احمد طالبی» معاون امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد رفتیم. او در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به این که چند همسری کارکرد خود را در دوره فعلی از دست داده است، اظهار میکند: پدیدههای اجتماعی در پاسخ به نیازهای اجتماعی شکل میگیرد و برهمین اساس شاید در یک دوره از تاریخ، پدیده چند همسری کارکرد میداشت اما در حال حاضر این کارکرد را از دست داده و از بین رفته است.وی در این رابطه تصریح میکند: زن در گذشته شخصیت درون خانهای داشته و حتی نگاه به او در آن زمان محترمانه نبوده است به طوری که یک مرد متناسب با جایگاه خود در آن زمان، قادر به گرفتن چند همسر بوده ولی امروز زن دارای جایگاهی اجتماعی و شخصیتی کامل برابر با شخصیت مرد است.
این فعال اجتماعی اضافه میکند: شاید نگاه به زن در گذشته، نوعی نگاه کالایی بوده اما در شرایط فعلی با در نظر گفتن شخصیت زن در جامعه، آنها نمیتوانند بپذیرند که زن دوم باشند یا همسرشان با زن دیگری ازدواج کند لذا توصیه به چند همسری به معنای نادیده گرفتن شخصیت زن و موجب مفاسد زیادی در جامعه خواهد بود.وی با اشاره به یک سری توجهیات مطرح شده در رابطه با شایع کردن پدیده چند همسری، تصریح میکند: یکی از موارد مطرح شده در این مورد این است که دختران زیادی امروزه شانس ازدواج را از دست میدهند و با این پدیده، میتوانند این شانس را به دست بیاورند ولی این توجیه در کشورمان با در نظر گرفتن نسبت جمعیتی مردان و زنان، همخوانی ندارد.طالبی نسبت جمعیت زنان به مردان در کشور را 103 به 105 نفر میخواند و میگوید: در برخی از شهرهای یزد به دلیل مهاجرت به ازای هر 103 زن، 120 مرد وجود دارد لذا جمعیت دختران نمیتواند توجیهی منطقی برای ترویج پدیده چند همسری باشد.
وی با غیرمنطقی خواندن ترویج این پدیده برای مقابله با بیتمایلی جوانان به ازدواج، دیگر توجیه احتمالی برخی افراد در مورد این پدیده را رجعت به صدر اسلام عنوان میکند و میگوید: در نگاه مذهبی ممکن است این مسئله در نظر گرفته شود که در آن دوران مردانی با چند همسر بودند اما رفتار مشابه در دوره حاضر در واقع نادیدهگرفتن کارکرد این موضوع و جایگاه زن و مرد در دوره کنونی محسوب میشود و بازسازی این پدیده در دوران فعلی، بسیار مشکلساز خواهد بود.بدون در نظر گرفتن آسیبهای چند همسری و تنها با در نظر گرفتن تعریف این پدیده در جامعه امروزی متوجه خواهیم شد که خیانت اولین و بیشترین عامل شناخته شده در بین طلاقهای امروزی است و شایع شدن چند همسری منجر به تزلزل کانون خانوادههای زیادی در کشور شده و از عوامل افزایش آمار طلاق به شمار میرود.البته آسیبهای بسیار بیشتری پشت عنوان «چند همسری» وجود دارد که سلامت خانوادهها را تهدید میکند و از آن جمله میتوان به افسردگی، آسیبهای اجتماعی و مشکلات پس از طلاق نیز اشاره کرد.
قانونمندی مهمترین ویژگی ازدواج
دکتر «مهدی خان آبادی» مدیر دپارتمان خانواده و ازدواج کلینیک اعصاب و روان بهمن یزد در این رابطه در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با بیان این که مهمترین ویژگی ازدواج قانونمندی آن است، میگوید: ازدواج در هر جامعه و فرهنگی که باشد، قوام و دوام آن بر اساس یک سری قوانین عرفی، شرعی و مدنی خواهد بود.وی در رابطه با قوانین حقوق عرفی ازدواج، تصریح میکند: قوانین عرفی بخشی از قوانینی است که ریشه در عرف داشته و بر اساس فرهنگ جامعه کم کم و طی سالها شکل گرفته و در برابر تغییر به شدت مقاومت میکند چرا که با گوشت و پوست و استخوان مردم آن جامعه عجین شده است.این مشاور خانواده اضافه میکند: دور زدن قوانین عرفی و عدم پیروی از آنها، تنبیههایی را از جانب گروه اجتماعی متعلق به آن مانند طرد شدن از گروه اجتماعی یا محروم کردن فرد از برخی امتیازات اجتماعی در برخواهد داشت.
وی با بیان این که قوانین شرعی در دین و آیین پذیرفته شده در هر جامعه ریشه دارد، خاطرنشان میکند: این قوانین جهانبینی خاصی مبتنی بر پاسخ به یک سری از پرسشها را در اختیار اعضای آن جامعه قرار میدهد و راه و روش زندگی را به آنها نشان میدهد.خانآبادی قوانین مدنی در جامعه را مرتبط و عجین شده با قوانین عرفی و شرعی موجود عنوان میکند و میگوید: این قوانین که با توجه به فرهنگ جامعه وضع میشود، در طول زمان و به موازات تحول و گسترش نهادهای جامعه انعطافپذیر و قابل تغییر است.وی ازدواج را به عنوان اصل و اساس و مقدمه تشکیل خانواده میداند و میگوید: ازدواج نهادی است که ریشه در فرهنگ، شرع و قانون هر جامعه دارد و نمیتواند جدای از آن تصور شده یا تحقق یابد.
این دکترای مشاوره خانواده و مدرس دانشگاه با بیان این که در دورانی زندگی فعلی، تغییراتی در سطوح فردی، زوجی، خانوادگی و اجتماعی در مواجهه با چالش ازدواج به وجود آمده آست، میگوید: رفع چالشهای ازدواج نیازمند اقدامات موثر و برنامه ریزی مدون، هماهنگ با فرهنگ، بلندمدت، اصولی، عالمانه و مشخص برای مواجهه موثر با تغییرات از سوی نهادهای دولتی و غیردولتی است که تاکنون نسبت به آن اقدامات چشمگیر و ملموسی حداقل در حوزه مشاوره و آموزش به زوجها و خانوادهها انجام نشده است.وی اضافه میکند: تغییرات اجتماعی در تعامل با مخاطرات دوران کنونی که بسیار بیشتر از گذشته ثبات نهاد خانواده را تهدید میکند، درگیر پیامدهایی مانند بالا رفتن سن ازدواج، افزایش آمار طلاقهای قانونی، بالا رفتن سن باروری اول در زنان و نیز افزایش آمار دختران مجرد قطعی و پدیدههای مشابه میشود.
چند همسری مصداق پیمان شکنی
خانآبادی با اشاره به ضرورت تدابیری مبتنی بر دانش تخصصی برای مدیریت این پدیدههای اجتماعی، تصریح میکند: باید نگاهی چندبعدی، جامع، عالمانه و مبتنی بر همان سه دسته قوانین عرفی، شرعی و مدنی داشته باشیم.به اعتقاد وی، پدیده چندهمسری که در قرون گذشته توسط برخی مذاهب به رسمیت شناخته می شد، در حال حاضر در بسیاری از نقاط دنیا امری معمول شناخته نمیشود که از دو منظر قابل بررسی است.این مشاور خانواده به دو دیدگاه مبتنی بر علم روان شناسی و مشاوره خانواده و دیدگاه دینی و اخلاقی پدیده چند همسری اشاره و تصریح میکند: از دیدگاه مشاوره خانواده، چندهمسری مصداقی از پیمانشکنی است چرا که مطابق با تعریف متداول پیمان شکنی، هر نوع رفتار پنهان یا آشکار ناقض پیمان نوشته یا نانوشته ازدواج، مصداقی از پیمانشکنی در ازدواج محسوب میشود.
وی اضافه میکند: پیمان نوشته شده ازدواج برگرفته از قوانین شرعی، مدنی و پیمان نانوشته آن نیز برگرفته از قوانین عرفی جامعه و فرهنگ آن مرز و بوم است لذا چندهمسری با توجه به قوانین عرفی، شرعی و مدنی حال حاضر، نمونهای از پیمان شکنی است.وی با اشاره به دیدگاه دینی پدیده چند همسری خاطرنشان میکند: از جنبه دینی، این پدیده گناه نیست و مردی که به چنین کاری اقدام میکند، در صورت رعایت اصول شرع مقدس، مرتکب گناه نشده است.این مشاور خانواده در رابطه با دلایل پیمان شکنی در ازدواج (از نوع شرعی یا غیرشرعی) اظهار میکند: به دلایل متعدد فردی، زوجی، خانوادگی و اجتماعی ممکن است اپیمان شکنی رخ دهد که ضمن آسیب به بنیان ازدواج و خانواده، برای هر فرد یا زوج باید منحصر به فرد بررسی شود.
وی ادامه میدهد: عواملی مانند ابتلا به اختلال شخصیت مرزی و ضداجتماعی، زن بارگی یا مردبارگی، عدم برآورده شدن نیازهای روان شناختی در ازدواج همچون صمیمیت، دلگرمی و شادکامی نوعی حق فردی برای خود قائل شدن(خودخواهی) و تنوع خواهی در ارتباطات منجر به پیمان شکنی در ازدواج میشود.وی جلب توجه همسر، نیاز به دوست و همدم، نیاز به تایید شدن توسط دیگران، تحت تاثیر قرار گرفتن به وسیله فرد یا افرادی که چنین روابطی دارند، مقابله به مثل با همسر، کنجکاوی و هیجان خواهی، نارضایتی از رابطه جنسی و افزایش کاذب عزت نفس و احساس ارزشمندی را نیز از دیگر عوامل فردی و زوجی پیمان شکنی در ازدواج عنوان میکند.
سوالات بیجواب پدیده چند همسری
خانآبادی با اشاره به مجرد ماندن قطعی برخی دختران بعلت بالا رفتن سن ازدواج به عنوان دلیلی برای تایید چند همسری میگوید: سوالات فعلی این است که اگر فرضا این پدیده اجتماعی با این روش یعنی رواج چندهمسری مهار و مدیریت شود، با آسیبهای وارد شده از طریق پیمانشکنی بر بنیان خانواده که تحقیقات داخلی انجام شده توسط پژوهشگران دانشگاهی نیز آنها را تایید می کند چه باید کرد؟ با تاثیراتی که بر بنیان رابطه زن و شوهری و رابطه عاشقانه آنها گذاشته میشود چه باید کرد؟ با تاثیر این پدیده بر فرزندان چه باید کرد؟ و آیا زن امروز، انتظارش از ازدواج همان است که نسلهای گذشته به عنوان داشتن سرپناه و سایه بالا سر داشتند؟ یا این انتظارات افزایش یافته و دختران و زنان تحصیل کرده امروزی این استدلال ضعیف را نمیپذیرند و اجازه نخواهند داد که شوهرشان را با زن دیگری شریک شوند تا زن دوم برای کمک به کارها در منزل با او همکاری کند.
وی سوالاتش را اضافه میکند و میگوید: با ترس دختران مجرد از این که با کسی ازدواج کنند که طرفدار چندهمسری باشد چه باید کرد؟ و دهها سوال دیگر که در این حوزه میتوان مطرح کرد لذا چنانچه قرار است پدیدههای اجتماعی همچون عدم ازدواج دختران در سن تجرد قطعی را مدیریت کنیم، بهتر است راهکارها و استراتژیهای اصولی، عالمانه و مبتنی بر تدبیر و دوراندیشی به کار ببندیم به گونه ای که ثبات مهم ترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده نیز نه تنها به خطر نیافتد، بلکه بیش از پیش مستحکم تر شود.به نظر میآید که این پدیده که اخیراً نیز از سوی برخی از افراد با دیدگاههای مثبتی در این رابطه، به صورت برگزاری دورههایی به ویژه در پایتخت توصیه میشود، نه تنها نمیتواند توجیه مناسبی داشته و برای کشور منفعتی داشته باشد بلکه زمینهساز مشکلات بیشتری برای کشورمان خواهد بود.