گروه فرهنگ وادب: تبعیض جنسی یکی از دلایل اصلی مهاجرت نویسندگان مطرح زن بوده است/ انگار نمیخواهند یک نویسندهی زن خیلی مطرح شود/ نویسندگان زن، به دلیل موقعیت جنسی-اجتماعی خود نمیتوانند ماجراجویی کنند.
فریبا منتظرظهور در اين باره میگوید اگرچه در گذر زمان زنان توانستهاند در جامعه حضور داشته و بر مشکلات تبعیضآمیز و مردسالانه تا حدودی فایق آیند، اما نویسندگان زن همچنان با دشواریها و مشکلات بسیاری روبرو هستند.دراینباره اظهار داشت: به اعتقاد من؛ کار نویسندگان زن همین امروز نیز مشکلات و سختیهای خاص خودش را دارد و اگر شاهد افزایش تعداد انتشار رمانها و مجموعهداستان از نویسندگان زن هستیم، به این معنی نیست که هیچ مشکلی برای نویسندگان زن وجود ندارد.
این نویسنده ادامه داد: درست است که نویسندگان زن در قدم اول میتوانند بدون مشکل به دنیای نویسندگی و نشر کتاب وارد شوند اما در گامهای بعدی دچار مشکلات عدیدهای میشوند. به عبارت دیگر اگرچه جامعه و اهالی نشر و ادبیات از گام اول یک نویسندهی زن استقبال میکنند اما در ادامهی راه نه تنها این استقبال وجود ندارد بلکه موانع متعددی را پیش پای نویسندگان زن ایجاد میکنند. بنابراین نویسندگان زنی که برای ادامهی کار استقامت میکنند، برای انتشار کتابهای بعدی واقعا با مشکل مواجه میشوند.
منتظرظهور در شرح این موقعیت گفت: برای یک نویسنده، بازتاب داشتن کتابش بسیار مهم است و این منتقدان، رسانهها و مطبوعات هستند که باید این مهم را به شیوهی احسن انجام دهند. اما متاسفانه نویسندگان زن از این امکان بهرهمند نمیشوند. مثلا رمان "هیاهوی کوهسار" من، تنها رمان نشر چشمه در سال 90 بود اما از روزی که منتشر شده تا به امروز حتی یک نقد روی این کتاب نوشته نشده است و به جز یکی دو پاراگراف معرفی کتاب، هیچ بازتابی نداشت. این وضعیت حتی برای کتاب "آنیش" هم وجود داشت. چطور میشود که مطبوعات و رسانهها هیچ بازتابی از این دو کتاب ارائه نکرده باشند؟وی ادامه داد: به نظر من این مساله خود یک تبعیض علیه نویسندگان زن است که نزد محافل نقد ادبی به وجود آمده. انگار نمیخواهند یک نویسندهی زن خیلی هم مطرح شود. اما امکان بازتاب رسانهای برای نویسندگان مرد کاملا وجود دارد. خصوصا که به دلیل رابطهها و دوستیهایی که بین بسیاری از آنها وجود دارد، به راحتی میتوانند برای یک کتاب جوی را ایجاد کنند که دیده شود. اما ما نویسندگان زن، به دلیل موقعیت جنسی-اجتماعی خود نمیتوانیم این روابط رانتگونه را داشته باشیم. البته این مساله به روحیهی خود نویسنده هم مربوط میشود؛ یعنی شاید مثلا یک نویسندهی مرد هم اهل رابطه و رانت نباشد اما قطعا کار برای او آسانتر از نویسندگان زن است.
این نویسنده ضمن بیان این مطلب که تبعیضهایی از این دست، یکی از دلایل اصلی مهاجرت نویسندگان مطرح زن طی دورههای مختلف از کشور بوده است، اظهار داشت: یکی دیگر از مشکلات ما نویسندگان زن این است که معمولا با نقدهای غیرمنصفانه و دفعی روبرو میشویم. عمدتا یکی دو اصطلاح مثل زنانهنویسی و عامهپسند بودن را بهانه میکنند و در همان بدو کار، اثر را میکوبند که مثلا چرا این رمان در مورد زنان در خانه و... است. این نوع جهتگیریها باعث شده که در نقدهای محدودی هم که روی آثار نویسندگان زن نوشته میشود، به لایههای عمقی آثار توجهی نداشته باشند.منتظرظهور ادامه داد: این واکنشهای سخت و کوبنده به خودی خود میتواید یکی از دلایل مهاجرت برای نویسندگان زن باشد که بعداز مدتی ترجیح میدهند در کشور دیگر و با آرامش خاطر بیشتر و به دور از هجمههای داخلی کار کنند. به عنوان مثال من با خانم زویا پیرزاد در ارتباط هستم و میدانم که با چنین انگیزهای مهاجرت کرده است.
وی گفت: یکی دیگر از محدودیتهای نویسندگان زن در کشور ما این است که تجربه زیستی اجتماعی زیادی ندارند، یعنی نمیتوانند داشته باشند زیرا قوانین اجتماعی و عرف رایج در جامعه این اجازه را نمیدهد؛ مثلا امکان سفر کردن و ماجراجویی! این دست نویسندگان را میبندد و دقیقا این مساله هم میتواند یکی از دلایل مهم نویسندگان زن برای مهاجرت به کشورهای خارجی باشد. زیرا آنها در کشورهای خارجی از امکانات و آزادیهای بیشتری برخوردارند.این نویسنده در پاسخ به این سوال که "آیا مهاجرت بر کیفیت کار یک نویسنده تاثیر منفی نخواهد گذاشت؟" افزود: به نظر من اینگونه است. زیرا نوشتن به زبان ربط دارد و وقتی یک نویسنده از حوزهی زبانی خود فاصله بگیرد، قطعا در ایجاد ارتباط با مخاطب خود با مشکل روبرو میشود. بنابراین جدا شدن از فرهنگ وزبان به کار نویسنده ضربه میزند به همین دلیل من سفر را به مهاجرت ترجیح میدهم.
وی همچنین درمورد تاثیر بازگشت نویسندگان زن مهاجرت کرده به کشور نیز گفت: به نظر من این اتفاق میتواند حرکتهای خوبی را در ادبیات داستانی کشور ایجاد کند. ادبیات یک حرکت فردی نیست و نویسندگان بر یکدیگر تاثیر میگذارند. بنابراین نویسندگان مهاجر اگر تجربیات ارزشمند خود را به کشور بازگردانند، قطعا موجب تحولاتی در ادبیات داستانی خواهند شد.