به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۰:۴۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۴ ساعت ۱۰:۰۰
کد مطلب : ۱۹۲۵۸۳

راغفر: یارانه بنزین، ریختن سم به حلقوم مردم است

راغفر: یارانه بنزین، ریختن سم به حلقوم مردم است
گروه اقتصادی_ رسانه ها: روزنامه «آرمان ملی» را با دکتر حسین راغفر، تحلیلگر اقتصادی درباره طرح اصلاح قیمت بنزین گفتگو کرده است که بخش از آن را  می‌خوانید.

جنس اعتراضات اخير در کشور اقتصادي بود يا اجتماعي؟ آيا تنها طبقه پايين جامعه در اين اعتراضات حضور داشتند؟
اعتراضات اخير اغلب در مناطق حاشيه‌اي و فقيرنشين شهرهاي بزرگ و شهرهاي کوچک رخ داد. در اعتراضات اخير طبقه ضعيف جامعه احساس مي‌کرد قرباني سياست‌هاي اقتصادي شده و هيچ‌گوش شنوايي نيز براي شنيدن صداي اعتراض آنها وجود ندارد. تصميمات اخير درباره افزايش قيمت بنزين فضاي جامعه را ويروسي کرده و شرايط را براي مانور گروه‌هاي معاند و ضدانقلاب فراهم کرد. به همين دليل بنده ريشه و جنس اين اعتراضات را اقتصادي مي‌دانم. با اين وجود تاثير اعتراضاتي که در گذشته در کشور اتفاق افتاده نيز در اعتراضات اخير خود را بروز داده است. هر کدام از اعتراضاتي که در گذشته رخ داده يک نقطه در حيات اجتماعي و سياسي جامعه ايران بوده است.

به همين دليل اگر به اين اعتراضات پاسخ مناسبي داده نشود روي همديگر انباشته مي‌شوند و در آينده به اعتراضات گسترده‌تر و عميق‌تري تبديل مي‌شوند. از سوي ديگر اعتراضات اخير از نوع برخورد نظام سياسي و تصميم‌گيري ما با اعتراضات گذشته تغذيه شده است. اعتراضات مخرب اخير محصول بي‌توجهي به اعتراضات گذشته است. نمي‌توان اين اعتراضات را از تصميمات اشتباه دولت‌هاي گذشته جدا کرد. در نتيجه اعتراضات اخير به نوعي تجميع اعتراضات گذشته بوده است. نوع اعتراضات در تهران مدني‌تر از شهرهاي ديگر بود.به‌عنوان مثال راهبندان‌هايي که در روزهاي ابتدايي اعتراضات در تهران رخ داد از جمله اين اعتراض‌هاي مدني بود. اين در حالي است که در شهرهاي ديگر کشور وضعيت به اين شکل نبود و اعتراضات شکل مخربي به خود گرفت. شکل اعتراض در مناطق مختلف کشور متفاوت بوده اما همه اين اعتراضات با توجه به سابقه قبلي شکل گرفته‌اند. مسئولان بايد از اعتراضات گذشته درس‌هاي لازم را مي‌گرفتند.اين در حالي است که به‌نظر مي‌رسد اين اتفاق رخ نداده و مسئولان از اعتراضات گذشته درس‌هاي لازم را نگرفته‌اند.

چرا شکل اعتراضات در مناطق مختلف کشور متفاوت بود؟ چرا اعتراضات در تهران شکل مدني‌تري داشت؟
دليل اين مساله را بايد در اتفاقات سال‌هاي قبل جست‌وجو کرد. قبلا بخش اصلي اعتراضات در تهران متمرکز بود و تجربه پرهزينه‌اي نيز به شمار مي‌رفت. به‌همين دليل طبقه متوسط در تهران براي حضور در اعتراضات خياباني خوشبين نبود. در نتيجه از شيوه‌هاي مدني مانند خاموش کردن اتومبيل در بزرگراه‌ها استفاده شد. با اين وجود بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که تهران از نظر اقتصادي و اجتماعي يک شهر نابرابر است.تهران به سه بخش فقيرنشين، مرفه‌نشين و بخش مرکزي براي طبقه متوسط تقسيم مي‌شود. در اعتراضات اخير در بخش مرفه نشين تهران اعتراضات وجود نداشت اما در مناطق فقيرنشين اعتراضات وجود داشته که در برخي مناطق شکل مخربي هم به خود گرفت. در نتيجه يکي از دلايل اصلي واکنش مدني‌تر تهران نسبت به ساير مناطق کشور نابرابري‌هاي عميقي است که در اين شهر وجود دارد.

مسئولان از وضعيت زندگي مردم مطلع بودند و بارها در اظهارات خود به اين مساله اشاره مي‌کردند. چرا مسئولان با علم به شرايط زندگي مردم در مقطع کنوني چنين تصميمي گرفتند؟ آيا مسئولان احتمال واکنش‌هاي اجتماعي نسبت به افزايش قيمت سوخت را ناديده گرفته بودند؟
اين تصميم هيچ‌توجيه منطقي ندارد. در شرايط کنوني کشورهاي همسايه مانند عراق و لبنان با اعتراضات خياباني با محوريت مسائل اقتصادي مواجه هستند. اين در حالي است که سرريز هيجانات اين کشورها به شکل‌هاي مختلف به جامعه ايران منتقل مي‌شود. برخي واکنش‌هاي داخلي مانند آنچه در استاديوم تبريز يا اهواز رخ داد نيز به همين دليل بود. اگر مسئولان اجرايي تصميم‌گير در اين زمينه، حساسيت شرايط منطقه و احتمال واکنش‌هاي اجتماعي را تشخيص نداده‌اند، فاقد صلاحيت سياسي لازم هستند.

دولت عنوان مي‌کند مابه‌ازاي افزايش قيمت بنزين به طبقات پايين جامعه تعلق خواهد گرفت و به همين منظور بسته‌هاي حمايتي براي اقشار ضعيف جامعه درنظر گرفته شده است. آيا در شرايطي که دولت همواره با چالش شناسايي اقشار کم‌درآمد و پردرآمد مواجه بوده اين راه‌حل به نتيجه خواهد رسيد؟
تصميم‌گيري درباره افزايش قيمت بنزين کاملا شتاب زده بود. هدف اصلي افزايش قيمت بنزين تامين کسري بودجه دولت بوده است. در نتيجه توجيهات بعدي که در اين زمينه مطرح مي‌شود غيرعلمي است. نکته ديگر اينکه پرداخت يارانه نقدي مانند ريختن سم به حلقوم جامعه است. اين اتفاقي است که در دولت آقاي احمدي‌نژاد نيز رخ داد. در همان زمان کارشناسان اين هشدار را به دولت دادند که اگر شما قصد داريد يارانه به مردم پرداخت کنيد اولين قرباني اين سياست مردمي هستند که يارانه دريافت مي‌کنند. اين وضعيت به‌خصوص درباره طبقات پايين جامعه صدق مي‌کند. احمدي‌نژاد با پرداخت يارانه مي‌خواست کام تلخ مردم را نسبت به اتفاقات سال88 شيرين کند. در نتيجه اين يک تصميم سياسي بود. به همين دليل نيز به همه مردم پرداخت شد.

مساله حائز اهميت اين است که دولت يازدهم و دولت‌هاي بعدي قادر به تصحيح اين تصميم اشتباه نبودند. تاکنون بالغ بر320 هزار ‌ميليارد تومان در قالب اين طرح به مردم پرداخت شده است. بدون شک اگر اين سرمايه براي ايجاد اشتغال براي جوانان در نظر گرفته مي‌شد نتايج بهتري به همراه داشت و چالش‌هاي اجتماعي جامعه را کاهش مي‌داد.اجراي اين طرح از يکسو فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري در کشور را از بين برد و از سوي ديگر کسري بودجه دولت را افزايش داد. نکته ديگر اينکه پرداخت يارانه انتظارات مردم از دولت و جامعه را بالا برد به شکلي که توان پاسخگويي به اين انتظارات از بين رفت. در نتيجه پرداخت يارانه به جامعه از ابتدا يک خطاي استراتژيک مديريتي بود.