تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۰ ساعت ۰۹:۵۸
کد مطلب : ۱۹۳۷۱۴
قتل دختر جوان در درگیریِ خیابان اندرزگو
گروه حوادث: عصبانیت پسر جوان از رابطه دوستش با دختری جوان چنان خشم او را برانگیخت که دختر را با واردآوردن ضربات چاقو به قتل رساند. متهم در دادگاه ادعا کرد متوجه برخورد چاقو به مقتول نشده بود.
مردادماه دو سال قبل شهروندان منطقه اندرزگو با مأموران پلیس و اورژانس تماس گرفتند و اعلام کردند دختری جوان که به‌شدت خون‌ریزی دارد روی زمین افتاده است. وقتی تکنیسین‌های اورژانس بالای سر دختر رسیدند متوجه شدند ضربه چاقو به یکی از شاهرگ‌های او برخورد کرده است. آن‌ها با اینکه تلاش کردند خون‌ریزی را متوقف کنند، اما موفق نشدند و دختر جانش را از دست داد. سپس پلیس تحقیقات محلی خود را آغاز کرد.مأموران متوجه شدند درگیری بین این دختر با مرد جوانی بوده است.یکی از شاهدان به پلیس گفت: وقتی دختر هراسان از ماشین پیاده شد من شماره ماشین را برداشتم. با شماره‌ای که در اختیار پلیس قرار گرفت، مأموران موفق شدند راننده ضارب را پیدا کنند. این جوان اعتراف کرد دختر را با چاقو زده است. او گفت: من با مقتول رابطه‌ای نداشتم. کسی که با او رابطه داشت دوستم بود. من از کاری که آن‌ها کردند عصبانی و با رکسانا درگیر شدم و همین درگیری هم باعث شد او جانش را از دست بدهد. پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
با توجه به اینکه مادر مقتول در آمریکا زندگی می‌کرد، وکیل او در دادگاه حاضر شد و برای متهم درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت.او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. آنچه اتفاق افتاد یک درگیری ناخواسته بود. روز حادثه من از ورامین با دوستم به سمت اندرزگو رفتیم، رکسانا هم همراه ما بود. در آنجا شام خوردیم. بعد از شام دوستم سوئیچ ماشین را از من گرفت تا با رکسانا کمی صحبت کند.آن‌ها به داخل ماشین رفتند. یک ربع طول کشید. من به سراغ دوستم رفتم و گفتم کلافه شده‌ام، برویم، او گفت: برو من یک ربع دیگر می‌آیم، نیم‌ساعت طول کشید تا دوستم بیاید. وقتی آمد، سرووضعی آشفته داشت. آن‌قدر این موضوع من را عصبانی کرد که با دوستم جروبحث کردم، بعد سوئیچ را گرفتم و سوار ماشین شدم.
به رکسانا گفتم پیاده شود و خودش به خانه برود. قبول نکرد. او فحاشی کرد و درگیری ایجاد شد. کارد میوه‌خوری روی داشبورد بود، آن را برداشتم و حین درگیری یک ضربه به پایش خورد و به‌شدت خون‌ریزی کرد. من ترسیدم، گفتم صبر کن با هم به دکتر برویم، او هم وحشت کرده بود، پیاده شد و دوید و حین دویدن زمین خورد و من هم فرار کردم.در این هنگام قاضی گفت: شما مدعی هستید یک ضربه به پا زده‌اید و متوجه نشدید ضربه به سفید‌ران مقتول برخورد کرده،، اما پزشکی‌قانونی گفته ضربات دیگری به مقتول برخورد کرده است و این نشان می‌دهد که درگیری شما ادامه‌دار بوده و تو خودت به عمد او را زده‌ای. متهم این حرف‌ها را قبول نکرد و تکرار کرد که متوجه نشده ضربه به دختر جوان وارد شده است.قضات بعد از گفته‌های متهم و وکیلش برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند.
با توجه به اینکه مادر مقتول در آمریکا زندگی می‌کرد، وکیل او در دادگاه حاضر شد و برای متهم درخواست قصاص کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت.او گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. آنچه اتفاق افتاد یک درگیری ناخواسته بود. روز حادثه من از ورامین با دوستم به سمت اندرزگو رفتیم، رکسانا هم همراه ما بود. در آنجا شام خوردیم. بعد از شام دوستم سوئیچ ماشین را از من گرفت تا با رکسانا کمی صحبت کند.آن‌ها به داخل ماشین رفتند. یک ربع طول کشید. من به سراغ دوستم رفتم و گفتم کلافه شده‌ام، برویم، او گفت: برو من یک ربع دیگر می‌آیم، نیم‌ساعت طول کشید تا دوستم بیاید. وقتی آمد، سرووضعی آشفته داشت. آن‌قدر این موضوع من را عصبانی کرد که با دوستم جروبحث کردم، بعد سوئیچ را گرفتم و سوار ماشین شدم.
به رکسانا گفتم پیاده شود و خودش به خانه برود. قبول نکرد. او فحاشی کرد و درگیری ایجاد شد. کارد میوه‌خوری روی داشبورد بود، آن را برداشتم و حین درگیری یک ضربه به پایش خورد و به‌شدت خون‌ریزی کرد. من ترسیدم، گفتم صبر کن با هم به دکتر برویم، او هم وحشت کرده بود، پیاده شد و دوید و حین دویدن زمین خورد و من هم فرار کردم.در این هنگام قاضی گفت: شما مدعی هستید یک ضربه به پا زده‌اید و متوجه نشدید ضربه به سفید‌ران مقتول برخورد کرده،، اما پزشکی‌قانونی گفته ضربات دیگری به مقتول برخورد کرده است و این نشان می‌دهد که درگیری شما ادامه‌دار بوده و تو خودت به عمد او را زده‌ای. متهم این حرف‌ها را قبول نکرد و تکرار کرد که متوجه نشده ضربه به دختر جوان وارد شده است.قضات بعد از گفته‌های متهم و وکیلش برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند.
مرجع : شرق
