گروه حوادث: ساعت ۳ بعد از ظهر دوشنبه ۲۶ آذر امسال مردی در تماس با ماموران کلانتری ۱۰۳ گاندی از کشته شدن عروس ۳۶ ساله اش خبر داد و تیمی از ماموران برای تحقیقات در محل حاضر شدند. ماموران با حضور در ساختمان وقتی وارد اتاق خواب شدند مشاهده کردند زن جوان با یک پیراهن استرچ به قتل رسیده است که در گام نخست از پدرشوهر این زن که در طبقه پایین محل جنایت زندگی میکند تحقیق شد.
اختلافات قدیمی
این مرد در حالی که ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران و بازپرس پرونده در قتلگاه عروسش حضور داشتند به ماموران گفت: ۱۲ سال قبل پسرم ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد که هم اکنون کلاس دوم و نهم هستند، اما از هفت ماه قبل بین پسرم و همسرش اختلافاتی پیش آمد که پس از دو ماه دخترم با وساطت توانست عروس مان را به خانه بازگرداند.
وی افزود: پسرم در اختلافاتشان ادعا میکرد که همسرش در غذایش قرص ریخته و قصد کشتن او را داشته است، پس از این که عروسمان به خانه بازگشت اختلافات کمتر شده بود تا این که ظهر امروز پسرم همراه فرزندانش از طبقه بالا به پایین آمدند و وقتی بچهها را تحویل ما داد ادعا کرد که همسرش را به قتل رسانده است و سپس برای خرید سیگار از خانه خارج شد.
بازداشت مرد همسرکش
در ادامه کارآگاهان که احتمال میدادند مرد ۴۲ ساله به خانه بازگردد، به گشت زنی در منطقه پرداختند و خیلی زود مرد همسرکش را یک کوچه پایینتر از محل زندگی اش شناسایی کردند؛ قاتل وقتی ماموران را دید سعی کرد با ماموران درگیر شود و پا به فرار بگذارد که در عملیات پلیسی دستگیر شد و به قتل همسرش اعتراف کرد.
گفتگو با مرد همسرکش
مرد ۴۲ ساله ادعا میکند که جنها دستور قتل همسرش را دادند و پس از مرگ همسرش دیگر جنها به او کاری ندارند و دیگر هیچ صدایی در ذهنش شنیده نمیشود.
سابقه داری؟
نه.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل همسرم.
چرا؟
جنها مرا اذیت میکردند و همیشه در ذهنم میگفتند برای نجات جان خودم باید همسرم را به قتل برسانم.
چرا باید همسرت را به قتل میرساندی؟
جنها به من گفته بودند که همسرم برای کشتن من در غذایم دارو میریزد و در این مدت من برای این که زنده بمانم از همسرم میخواستم اول از همه خودش غذا بخورد و بعد از آن من شروع به غذا خوردن میکردم.
شنیدم دو ماه با هم قهر بودید؟
بله، چون من شنیده بودم همسرم میخواهد مرا به قتل برساند با هم اختلاف پیدا کردیم که پس از دو ماه خواهرم وساطت کرد و همسرم به خانه بازگشت.
جنها را میدیدی؟
نه، یک صدا همیشه در ذهنم بود که میگفت زنم مرا میکشد.
هنوز صداها را میشنوی؟
نه، پس از قتل همسرم دیگر هیچ صدایی از جنها در ذهنم نیست.
ساعت چند همسرت را به قتل رساندی؟
ساعت ۶ صبح بود که با هم درگیر شدیم و ساعت ۷ صبح با یک پیراهن استرچ او را خفه کردم و تا ظهر با او در اتاق خواب بودم و نمیدانستم چه کار باید انجام دهم که بچهها را به خانه پدرم بردم و خودم برای خرید سیگار از ساختمان خارج شدم.
بنا بر این گزارش، مرد جوان با دستور بازپرس پرونده برای بررسی سلامت روحی و روانی در اختیار کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفت و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.