وحشتناکترین راز جنگل جنوب تهران چه بود؟
رکنا , 3 بهمن 1398 ساعت 11:09
گروه حوادث: مرد جوانی که پنج سال قبل با همدستی دو نفر از دوستانش، دست به قتل زده بود، پول ندارد از زندان آزاد شود.
رسیدگی به این پرونده از شانزدهم اردیبهشت سال ۹۳ به دنبال پیدا شدن جسد خونین یک مرد ۳۰ ساله به نام مهران در گودالی در حوالی جنگل های جعفرآباد در جنوب تهران آغاز شد .شواهد نشان میداد این مرد با ضربه های چاقو کشته شده است .پلیس به تحقیق پرداخت و در نخستین گام از بررسی ها، به درگیری های دنباله دار قربانی با یک جوانی به نام عباس پیبرد.به این ترتیب عباس که صاحب یک کارگاه در جنوب تهران بود، ردیابی و بازداشت شد و به مشارکت در قتل با همدستی دو نفر از کارگران کارگاهش به نام های کریم و احمد اعتراف کرد.متهمان نیز بازداشت شدند و همگی پای میز محاکمه ایستادند اما در دادگاه جرمشان را گردن یکدیگر انداختند .آن ها هر یک مدعی شدند دیگری ضربه های مرگبار را به قربانی زده است.در پایان جلسه، قضات با توجه به این که روشن نبود کدام یک از متهمان ضربه مرگبار را به قربانی زده است، هر یک از آن ها را مطابق ماده ۴۷۹ قانون مجازات اسلامی به پرداخت یک سوم دیه انسان کامل محکوم کرد. حکم صادر شده در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد اما کریم به خاطر ناتوانی در پرداخت دیه پنج سال در زندان ماند.وی طی نامهای از قضات دادگاه کمک خواست و درخواست اعسار را مطرح کرد .
این متهم پای میز محاکمه ایستاد و به قضات گفت: من اصلاً مهران را نمی شناختم .من و دوستم احمد چند ماه بود در کارگاه عباس مشغول کار شده بودیم .ما در محل کار بودیم که عباس با ما تماس گرفت و از ما خواست به جنگلهای جعفرآباد برویم .وقتی آن جا رفتیم با جسد مهران روبه رو شدیم .عباس می گفت او را به خاطر مسائل ناموسی کشته بود. او از ما خواست تا جسد را داخل گودال بیندازیم. ما هم قبول کردیم .وی ادامه داد: من هیچ ضربه ای به مقتول نزده بودم اما به پرداخت یک سوم دیه محکوم شدم. حالا هم توان پرداخت دیه را ندارم و پنج سال است در زندان ماندهام.این متهم گفت : در مدتی که در زندان هستم همسر و فرزندم به سختی زندگی شان را می گذرانند .حالا تقاضا دارم تا قضات دادگاه با تقسیط دیه موافقت کنند .من در صورتی که آزاد شوم کار می کنم و دیه را قسطی به اولیای دم میپردازم.در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
کد مطلب: 196298