به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۰:۳۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۷ ساعت ۱۰:۴۳
کد مطلب : ۱۹۹۰۲۴

زن‌ها مستقل‌ترشده‌اند اماجامعه هنوزمردسالار است

گروه فرهنگی: کارگردان فیلم «سه‌کام‌حبس» می‌گوید: این روزها زن‌ها قدرتمندتر، مدیرتر و مستقل‌تر شده‌اند اما به هر حال ما به شکل تاریخی در یک جامعه مردسالار زندگی می‌کنیم که در آن زن‌ها در تلاش برای گرفتن حقوق خودشان هستند که برخی از آنها به نحوی موفق شده و برخی دیگر موفق نمی‌شوند.
زن‌ها مستقل‌ترشده‌اند اماجامعه هنوزمردسالار است
به گزارش ایلنا، فیلم «سه‌کام‌حبس» یکی از آثار حاضر در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر بود که تاکنون نسبت به آن نظرات دوگانه‌ای مطرح شده است. برخی این اثر را فیلمی تاثیرگذار و لازم برای جامعه کنونی معرفی می‌کنند و برخی دیگر آن را اثری می‌نامند که در پی سیاه‌نمایی بوده و ناامیدی را ترویج می‌دهد. داستان «سه‌کام‌حبس» در رابطه با موضوع مواد مخدر است و به درگیری خانواده‌ای متوسط با این معضل اجتماعی می‌پردازد. با سامان سالور که کارگردانی فیلم «سه‌کام‌حبس» را برعهده دارد، گفتگو کرده‌ایم.
 در فیلم «سه کام حبس» جامعه به شدت ملتهبی تصویر می‌شود که در آن اکثر آدم‌ها به نوعی با مواد مخدر درگیر شده‌اند. حتی شخصیت پیرزنی داریم که ادعا می‌کند ۳۰ سال در زمینه آموزش به بچه‌ها تلاش کرده اما حالا به دنبال تهیه مواد مخدر برای پسر خود است. چه اتفاقی رخ داده که امروز جامعه ما به چنین جایگاهی رسیده؟من فیلمسازم و نمی‌توانم به مسائل اجتماعی پاسخ بدهم و بگویم چرا جامعه به امروز رسیده و این حجم از تلخی و حال بد وجود دارد؟ چرا ما به جایی رسیدیم که هیچ چیز به غیر خود و اطرافیان برایمان مهم نیست؟ چرا ما به محیط زیست توجه نمی‌کنیم؟ چرا ما به قانون احترام نمی‌گذاریم؟ چرا اختلاس، رشوه، فساد و فحشا وجود دارد؟ من نمی‌توانم به این سوالات پاسخ دهم، من به عنوان فیلمساز می‌توانم بگویم که بله ما با مسائل و مشکلات زیادی مواجه هستیم و این موضوعات اکنون حتی به قشر فرهنگی که در واقع خودشان اصحاب تربیت هستند نیز راه پیدا کرده است. نمونه‌های بسیاری به شکل مستند می‌توان مثال زد که در واقع پدر و مادر فرهنگی دارند اما متاسفانه خانواده درگیر مسائل مختلفی ازجمله مسائل ملتهب اجتماعی که این روزها کم نیستند، شده است.

اگر به عنوان فیلمساز در «سه کام حبس» موفق شده باشم که آینه‌ای را در مقابل واقعیات جامعه امروز ایران بگذارم و با تعریف کردن داستانی که مانند بقیه زندگی‌ها تلخی و شیرینی دارد، مسائل را نقد کنم و به این صورت بتوانم با فیلمم حتی روی یک نفر تاثیر بگذارم که این راه ناثواب را نرود، به وظیفه و آن رسالتی که ممکن است به عنوان فیلمساز برعهده من باشد، عمل کرده‌ام.به نوعی باید بگویم فیلمساز نمی‌تواند وظایف آدم‌های دیگر را به دوش بکشد؛ فیلمساز مصلح اجتماعی و تصمیم‌گیرنده دولتی نیست؛ فیلمساز آرتیست و هنرمندی است که در برشی از یک قصه ممکن است به مسائلی اشاره کند که اگر این مسائل به هر شکلی بتواند تاثیر درستی را روی جامعه بگذارد، کار خود را درست انجام داده است.احساس می‌کنم در فیلم «سه کام حبس» چه گروه بازیگران در جلوی دوربین و چه گروه تکنیکال ساخت فیلم باتوجه به جزئیات و زمان گذاشتن برای ساخت اثری استاندارد، مستقل و داستانی در پشت دوربین تمام سعی‌مان را برای تولید اثری تاثیرگذار انجام داده‌ایم. درنهایت امیدوارم مخاطبان بعد از دیدن فیلم با من هم نظر باشند.
در فیلم سه زن را می‌بینیم که هر کدام به نحوی قربانی جامعه هستند. به‌طور کل با نگاه معصومانه‌ای به خانم‌ها طرف هستیم. آیا زنان در شکل گیری جامعه‌ای که در فیلم نشان می‌دهید، هیچ نقشی ندارند؟
من در هیچ قسمتی از این فیلم نگفته‌ام که خانم‌ها معصوم هستند. این روزها زن‌ها قدرتمندتر، مدیرتر و مستقل‌تر شده‌اند اما به هر حال ما به شکل تاریخی در یک جامعه مردسالار زندگی می‌کنیم که در آن زن‌ها در تلاش برای گرفتن حقوق خودشان هستند که برخی از آنها به نحوی موفق شده و برخی دیگر موفق نمی‌شوند.
جدا از سه زنی که شما به آنها اشاره کردید، در قصه؛ زن دیگری هم هست که شخصیت آن را خانم ستوده بازی می‌کند. این زن یک مدیر در بیمارستان است که می‌گوید من به وظیفه‌ام عمل می‌کنم و اتفاقا در حال عمل به وظیفه خود است.  زنی که خانم ایزدیار نقش آن را بازی می‌کند نیز، اتفاقا تمام تلاش خود را می‌کند که قدرشناس باشد و حتی در جاهایی می‌فهمد این کار با وجود تمام تلخی‌ها، سختی‌ها و ریسکش در جهت خانواده انجام شده و به خاطر خانواده و بچه‌اش می‌ایستد و سعی می‌کند که ماجرا را ختم به خیر کند ولی از جایی به بعد احساس می‌کنیم که دیگر توانایی ادامه دادن ندارد و به نوعی سکانس پایانی فیلم شروع جدیدی برای زندگی اوست.
آیا این پایان که شما از آن به عنوان شروع جدیدی برای زندگی زن یاد می‌کنید، به معنی از بین رفتن عشق در این جامعه نیست؟
من با مفهوم جدا شدن و از بین رفتن عشق موافق نیستم. فکر می‌کنم پایان فیلم نگاه جدیدی به زندگی، عشق و خانواده است و ما سعی کرده‌ایم که پایان فیلم‌مان هم مثل خود فیلم واقعی باشد. به نوعی نه امید واهی بدهد و نه به ناامیدی ختم شود. یک پایان واقعی و رئال در جهت اینکه بیننده نهایتا تاثیر فیلم را با خودش بعد از عنوان‌بندی نهایی فیلم نیز داشته باشد.
با توجه به مسائل و مشکلاتی که برای شخصیت اصلی داستان رخ می‌دهد، وقتی به قسمت پایانی فیلم می‌رسیم، نمی‌توان دنیایی را برای پریناز ایزد یار متصور بود. خودتان به عنوان کارگردان دنیای بعد از پایان فیلم شخصیت زن داستان را چطور می‌بینید؟
قرار نیست که ما فکر کنیم شخصیت نسیم بعد از پایان داستان فیلم به کجا می‌رسد. به نظر من نگاه جدید و عملی که در حال انجام است اهمیت دارد. یعنی ما با شخصیت کنش‌مندی طرف هستیم، با شخصیتی که یکسری چیزها را می‌پذیرد و قبول می‌کند و حتی در جاهایی هم برای زندگی و نجات دادن آدمی که احساس می‌کند خطایی کرده، تصمیم می‌گیرد کارهای پ ریسک و پرخطری هم انجام دهد، هرچند که این کارها اشتباه باشد. یعنی به نوعی خود این شخصیت هم ممکن است در جایی اشتباه کند. ولی نگاه جدید به زندگی از نظر من مفهومش ناامیدی نیست. البته شما می‌توانید این مفهوم را تصور کنید. به نظر من به تعداد بینندگان این فیلم می‌توان از آن مفهوم‌های مستقل را برداشت کرد. به هر حال اصراری ندارم که بگویم پایان فیلم امیدوارکننده است ولی می‌گویم پایان‌مان؛ پایانی واقعی است.