گروه فرهنگی: یک کارشناس ارشد مطالعات منطقه می گوید: ما باید عملا پرچمدار نوروز باشیم می گوید: چرا باید اینگونه منفعلانه اجازه دهیم کشورهای منطقه همه آداب و رسوم و فرهنگ و شخصیت های به نام ما را به نام خود ثبت کنند و خود را صاحب آن جا بزنند. من واقعا تعجب می کنم که ما چقدر در این زمینه ها بی تحرک هستیم. ما باید اعلام کنیم که نوروز یک روز بین المللی است.
سال 1398 با تمام تلخی های تلخش، به پایان رسید و سال 1399 امروز آغاز شد. این نو شدن تنها در کشور ما نیست. از آسیای میانه گرفته تا شبه قاره هند نوروز را گرامی می دارند و آیین ها و مراسم های باشکوه خود را برگزار می کنند.نوروزی که باید در راستای جهانی شدن آن کوشید. هفت سین آن را در سراسر جهان معنا و تعبیر کرد که هر "سین" بر سفره این سنت قدیمی چه مفهومی از زندگی را به انسان ها می بخشد.چرا باید کوشید که نوروز را جهانی کنیم تا یکی از ارکان اصلی دستگاه دیپلماسی قرار بگیرد تا با مفهومی به نام دیپلماسی نوروز اتحادی فرهنگی ایجاد کنیم و این اتحاد به چه کارمی آید؟ برای فهم این مساله باید پرسید "نوروز" چیست؟ به چه معناست؟ چرا نام او نوروز شد؟ و دیپلماسی نوروز به چه معناست؟ در اینباره دکتر بهرام امیراحمدیان به خبرآنلاین می گوید: «همه می گویند نوروز. حتی ترک ها فکر می کنند که "نوروز" یک کلمه ترکی است ، فارسی نیست ! از ترکیه تا سین کیانگ چین همه می گویند نوروز. منظور از دیپلماسی نوروز استفاده بهینه از این قابلیت ویژه برای گردآوردن و نزدیک کردن ملت ها به یکدیگر است. یک عنصری است که همه کشورها را به یکدیگر می چسباند به نام المپیک. مقوله المپیک چرا برای کشورها مهم است؟ چرا میلیاردها برای این مسابقات هزینه می شود؟ زیرا یک دلیل عمده آن همبستگی کشورها و رشد و تحرک اقتصادی هست. المپیک به اقتصاد به فرهنگ وبه سیاست تحرک می دهد. به نظر من نوروز کمی از المپیک ندارد و من گمان می کنم نوروز همه قابلیت های تبدیل شدن به یک دیپلماسی برای به تحرک در اوردن اقتصاد، فرهنگ و سیاست را داراست.
ما در راه گسترش و پاسداشت فرهنگ نوروز کوتاهی کرده ایم یعنی اصلا شاید کاری نکرده ایم. شما به کشورهای همسایه ما نگاه کنید. تقریبا همه آنها مراسم نوروز را بهتر از ما برگزار می کنند حال آنکه ریشه نوروز در کشور ماست و نوروز سوای از آمیختگی فرهنگی به باورهای دینی و مذهبی ما هم گره خورده است. از لحاظ فرهنگی آداب نوروز بخشی از مقوله دین محسوب می شود. آموزه های مذهبی و دینی کاملا در نوروز دخیل است، مانند صله رحم ، دید و بازدید عید ، احترام به بزرگان و تکریم کوچترها با عیدی دادن که نوعی انفاق و تمرین از خودگذشتگی و گذشت از مال است. وقتی اسلام به این مناطق آمد خیلی از آداب و رسومی که با شعائر دین مبین اسلام مغایرت داشت حذف شد اما آنهایی که مغایرت نداشت همه باقی ماندند . نمونه آن همین نوروز است که با آمدن اسلام به ایران نوروز از بین نرفت چرا؟ برای اینکه هیچ زمانی در این سرزمین بت پرستی نبود. این سرزمین وحدانی بود و در تمام اداب و رسومش از کهن تا به امروز نشان شرک و بت پرستی وجود نداشته است.»
در همین راستا استاد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران درباره سین های هفت سین می گوید: در سفره هفت سین عناصری را می چینیم به پاس یزدان. سفره هفت سین سفره شکر گذاری است به درگاه خداوند به خاطر نعماتی که به ما داده است ، زمین، آب، جانواران، غذا و گرما. این سفره از لحاظ آموزه های دینی رستاخیز را به ما یادآوری می کند. زمین مرده ای را که در این رستاخیز نوروز دوباره زنده می شود و جان می گیرد و گیاهان مرده می رویند. نوزایی طبیعت ، مانند انسان مرده ای که خداوند آن را زنده می کند ، طبیعت هم به همین منوال زنده می شود. در نوروز مانند خونی که در رگ انسان جریان دارد، گویی خونی در رگ برگ گیاهان جریان می گیرد و گیاهان و طبیعت دوباره زنده می شوند. خب همه این ها موید آموزه های دینی و قرآنی است. بی جهت نبوده است که امام جعفر صادق(ع) و دیگر ائمه معصومین(ع) درباره نوروز تاکید کرده اند و آن را گرامی داشته اند.حتی خانه تکانی پیش از سال نو، اهمیت دادن به زیبایی طبیعیت و زیبایی ظاهری، لباس نو پوشیدن قبل از وارد شدن به سال جدید، جشن های پیش از نوروز، 13 به در همه و همه آموزه های فرهنگی و قابل احترامی به همراه خود دارند. خانه تکانی مانند هجرت انسان است. به معنی تحول درون. یعنی همانگونه که طبیعت نو می شود، خانه ما نیز باید آراسته و نو باشد. وسایل اضافه را دور میریزند و یا برخی از آن را به نیازمندان می دهند. این خودش بخشی از آموزه های دینی است که سفارش می کند انفاق کنیم.
این در حالی است است که اهتمامی به گسترش و ترویج آنها و استفاده از ظرفیت های بالقوه داخلی، منطقه ای و بین المللی نوروز نمی شود. از سوی دیگر بعضا دیده می شود که اقداماتی در جهت تضعیف نوروز هم می شود که نمی دانم این ها با برنامه است یا توسط برخی افراد کم توجه صورت می گیرد که تعجب برانگیز است. این درحالی است که جنبه های فکری ، معنوی و فلسفی نوروز خیلی ارزش دارد و نوروز هیچ مغایرتی با افکار و اندیشه های اسلامی ندارد. مثلا در بیلبورد ها باید نوشته شود نوروز مبارک یا به استقبال نوروز برویم اما می نویسند به استقبال بهار برویم. این یا بی توجهی است یا کاری با برنامه برای کم اهمیت جلوه دادن نوروز است. نوروز بار معنایی خاصی دارد که فصل بهار آن را ندارد. نوروز پیش از بهار است و حتی می تواند منحصر به بهار نباشد. با این ویژگی های زیبای خودش معانی بی شماری را با خود به همراه دارد. جهان مسیحیت با تمام تفرق و با تمام گستردگی که دارد کریسمس را جشن می گیرد و این جشن ها اقتصاد و دین و ایین و فرهنگ آنها را متحول می کند. نوروز هم می تواند اقتصاد و فرهنگ ما را متحول کند. چرا مردم را ترغیب نمی کنیم که در همه جا بنویسیم نوروز مبارک، مردم به استقبال نوروز بروید، خانه تکانی کنید، قلب هایتان را باز کنید سبزه بیارایید؟
این کارشناس بین الملل با تاکید بر اینکه ما باید عملا پرچمدار نوروز باشیم می گوید: چرا باید اینگونه منفعلانه اجازه دهیم کشورهای منطقه همه آداب و رسوم و فرهنگ و شخصیت های به نام ما را به نام خود ثبت کنند و خود را صاحب آن جا بزنند. من واقعا تعجب می کنم که ما چقدر در این زمینه ها بی تحرک هستیم. ما باید اعلام کنیم که نوروز یک روز بین المللی است. از جنبه های خیلی زیاد دیگری که عرض کردم می توانیم نوروز را به عنوان یک عنصر مهم در دیپلماسی عمومی در نظر بگیریم و دیپلماسی فرهنگی را توسعه دهیم. با سرمایه گذاری در تلویزیون های مشترک، مانند پخش فیلم های مستند که همه بتوانند استفاده کنند. این قابلیت ها درون این حوزه موجود است. ما باید به نوروز اهمیت بدهیم مثلا اسم پارک یا یک میدان را نوروز نام گذاری کنیم . می توانیم جشن های نوروزی را در پارکی به نام نوروز برگزار کنیم. به آن تکیه بکنیم و بهش اهمیت بدهیم. جالب است که ما یک خیابان در تهران به نام نوروز نداریم. یک میدان یا یک سالن بزرگ به نام نوروز نداریم. در سمرقند خیابانی بود به نام ابولقاسم فردوسی، در آنجا هتلی بود به نام شاهنامه ، ما چرا در تهران از این گونه اسم ها نداریم؟ ما باید حس وطن دوستی را در درون فرزندانمان ایجاد کنیم. اشتباهاتی در این خصوص صورت می گیرد که تاوان آن را بعدا خواهیم پرداخت اگر حس وطن دوستی در نسل های ما دوانده نشود نسل آینده بی هویت می شود.
احساس غیرت و تعصب ملی را از دست می دهد. نسل های بعد باید هویت خودشان را بدانند با این کارهایی که انجام می دهیم با انتخاب اسامی خیابان ها و هتل ها و جشن هایی که میگیریم و اهمیتی که به نوروز باستانی می دهیم می توان این مهم را به دست آورد.آیا این درست است که هرچیزی را که باعث شادی مردم می شود از آن جلوگیری کنیم؟ چرا مدام سعی داریم مردم را از هم دور نگه داریم؟ و هرچیزی که مردم را به هم نزدیک می کند می خواهیم اهمیتش را کم کنیم و صورت این کار را هم مذهبی می کنیم ، در حالیکه اهمیت دادن به نوروز و مراسم ملی مربوط به آن هیچ خللی در مذهب و دین مردم ایران ایجاد نمی کند.چرا که مذهب و دین با گوشت و پوست مردم ایران آمیخته شده و این چیزها نمی تواند در آن خللی وارد کند.نوروز آیینی است کهن و ماندگار با تاریخی شکوهمند که در گسترة جغرافیایی جهان ایرانی از غرب چین تا آناتولی، از شبه قاره هند و افغانستان در شرق تا بینالنهرین در غرب و از سین کیانگ و آسیای مرکزی در شمال شرق تا دامنه های شمالی قفقاز بزرگ در شمال و آسیای صغیر در شمال غربی را شامل میشود که دورتا دور ایران زمین را به عنوان خاستگاه تمدن ایرانی در بر می گیرد. این آیین کهن و ارزشمند با جشن ها و مراسم ارزشمند علاوه بر ایران زمین در همه جمهوری های آسیای مرکزی و استان سین کیانگ در غرب چین با شکوه تمام برگزار می شود. ترکمنها، ازبکها، قره قالپاقها، قزاقها و قرقیزها، آذریها، ترکهای شمال قفقاز از جمله ترکهای دربند در داغستان، افغانها، تاجیکها و کردهای ترکیه، عراق و سوریه و تاتها و تالشها و بلوچهای آسیای مرکزی و قفقاز، و ترکهای آناتولی همه در باور به این آیین شکوهمند در برگزاری آن با هم سهیمند و از مراسم «میر نوروزی» در قزاقستان تا کردستان عراق، تا سبز کردن گندم در تمامی این گستره عظیم تا پختن سمنو در جای جای این قلمرو در پیشباز به نوروز باستانی و عید نوزایی طبیعت و دگرگونی جان و تن و نبات و جماد به هم می پیوندند و تازه میگردند. این ویژگی های رحمانی و الهی و فرهنگی و خدایی، راز ماندگاری این سنت از پیش از اسلام تا همین امروز و سالها و دهه ها و سده های آینده است که آیینها، سنتها، باورها و جشنهای آن سرشار از معنویت و نوع دوستی و شکران نعمات الهی و دوستی و مهربانی و احترام به هم نوع و زدودن کدورتها و پاک و تازه گردانیدن دلها و الهی شدن قلبهاست.
امیراحمدیان درباره جهانی شدن نوروز با تاکید بر اینکه نوروز یکی از عناصر فرهنگ ایرانی است که در چند دهه اخیر توانسته است بیش از هر زمانی در تاریخ گذشته به خارج از مرزهای سرزمین ایران بزرگ یا سرزمین های حوزه فرهنگ ایرانی - یعنی آسیای مرکزی، هند و کشورهای شبه قاره - گسترش یابد می گوید: این فرایند را می توان فرایند جهانی شدن مجدد نوروز نامید زیرا پیش از این نیز در دوره ای از تاریخ نوروز گستره جهانی داشته است. اگرچه نوروز از جهاتی، جشنی منطقه ای و سرزمینی شناخته می شود و بیش از هر چیز با نام سرزمین ایران پیوند خورده است اما در واقعیت همواره گستره ای بیش از ایران داشته است. از این منظر می توان دو مرحله اساسی در تاریخ نوروز را از هم تفکیک کرد. نخست، دوره باستانی که تقریباً در تمام جهان متداول بوده است. با رواج مسیحیت، ظهور اسلام و افول دین های ایرانی میترایسم و زرتشت، گستره نوروز محدود می شود. دوم، دوره اخیر که همگام با فرایند های جهانی شدن و مهاجرت اقوام ایرانی از ایران، افعانستان، تاجیکستان و آسیای مرکزی به کشورهای غربی و سراسر جهان، مجدداً آیین های نوروز نیز در سراسر جهان توسط این مهاجران برپا می شود(فاضلی، نوروز و جهانی شدن)
همان گونه که گفته شد نوروز از اهمیتی جهانی برخوردار است. علاوه بر دائره المعارفهای فارسی، در بیشتر دائره المعارفهای جهان مدخلی در باره نوروز وجود دارد. در دائره المعارف اسلام به زبان ترکی استانبولی مدخل بزرگی در باره نوروز به قلم آر لوی درج شده است(چاپ1964). در جلد 25 دائره المعارف ترک (چاپ 1977) علاوه بر مدخل عید نوروز در باره ترکیبات نوروز هم چون بیات نوروز، نوروز بوسه لیک، نوروز بزرگ، نوروز حجاز، نوروز حسینی، نوروز عراق، نوروز اصفهان، نوروز کوچک، نوروز نوا، نوروز پرده سی، نوروز رهاوی، نوروز صبا، نوروز عشاق، نوروز زنگوله، نوروز عجم، نوروز عرب، نوروز هارا، نوروز رومی (در فارسی نوروز آناتولی)، نوروز سلطانی و نوروز راست که همگی اصطلاحاتی در موسیقی ترک هستند، توضیحاتی ارائه داده است. هم چنین از نوروز راست در موسیقی عرب نام برده شده است. افزون بر آن از اصطلاح نوروزیه که در زمینه هدطه های نوروزی به بزرگان از سوی پادشاهان داده می شد و نیز قصایدی که شعرا در ایام بهار به نام نوروزیه می سرودند نام برده شده است. در سایت گوگل 108 هزار مدخل انگلیسی در باره نوروز به زبان انگلیسی 362000 مورد و در باره عید نوروز به زبان فارسی 1030000 مورد موجود است.
استاد مطالعات بین الملل و دیپلمات کشورمان درباره جشن نوروز در خارج از مرزهای ایران می گوید: بیرون از جغرافیای ایران کنونی که گستره و زادگاه و خاستگاه مادری نوروز است، و در بین همه اقوام ایرانی که آن را با شکوه تمام جشن می گیرند و در کنار دیگر عناصر اصلی و اساسی هویت ایرانی از جمله زبان فارسی، مذهب شیعه، خوراک و پوشاک ملی، زبان و ادبیات، موسیقی، هنر و معماری و عناصر دیگر فرهنگ ایرانی به بخش بزرگی از هویت ایرانی تبدیل شده است، در دیگر قلمروهای ایران فرهنگی از جمله تاجیکستان، و در میان تاجیکان ازبکستان در سمرقند و بخار و خوارزم، تشکیل دهنده و عنصر اصلی هویت آنان است. بنا به نوشته اصل بیگم منظر شاه آوا، از اندیشمندان تاجیکی برای نیاکان تاجیک نوروز معنای پیروزمندی عدالت و آغاز زندگی جدید را داشت. آنها اول بهار را که ایام برابری شب و روز و هنگام احیای طبیعت و موسم کشت و کار بود جشن میگرفتند. از نظر آنها جشن نوروز نسبت به دیگر جشنها اعتبار بیشتری داشت. مسلّم است که نوروز یکی از جشنهای ایرانیان بوده و رسم و سنتهای خوبی را تجسم میکند. در بدخشان هم که یکی از بخشهای ایران بوده عید نوروز را به شکل گستردهای برگزار میکنند. عید نوروز که برای بدخشانیان عید ملی اجدادی است به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات به شمار میرود و به اسم «خیدیر ایام» یعنی عید بزرگ معروف است.
معمولاً بدخشانیان به ویژه در محلات «روشان» و «شغنان» عید را «ایام» میخوانند و هر یـک از آنها سنـتهای خاصـی دارند، از جـمله این که در بعضی از مناطق نوروز را در نیمه دوم ماه فوریه یا همزمان با مراسم «خفت براران» (یعنی براوردن برزگاوان گاو نر) برای شدگار (شخم زدن) جشن میگیرند. اما معمولاً جشن عید نوروز هنگام برابری شب و روز به وقوع میپیوندد. چنان که از پیشینیان میراث مانده است هر خانواده چند روز قبل از نوروز برای برگزاری عید آماده میشود. خانه را پاک کرده، تمام ظرفهای خانه را تمیز میکند تا گردی از سال کهن باقی نماند. روز نوزدهم را خلیفه ده (خادم مذهبی) معین نموده به همه مردم اعلام میدارد. برابر رسم، دو روز قبل از نوروز کدبانوی خانه وقتی که خورشید به اندازه یک قد نیزه بالا آمد دو جارو را بسته آن را جایی راست میگذارد. میگویند که این جارو از جاروهای معمولی نیست رنگش سرخ است و آن را در فصل پاییز از کوه و پشته برای نوروز جمع کرده و تا جشن نوروز نگاه میدارند. این به آن خاطر است که رنگ سرخ برای بدخشانیان رمز نیکی و پیروزی است و جارو را هم در سر چوبی که ارتفاع آن به اندازه یک نیزه است با پارچه سرخ میبندند. کودکان،جوانان و کهنسالان با بیقراری منتظر فرا رسیدن نوروز هستند. با دمیدن صبح کاذب همه از خواب بلند میشوند که این نیز رمز خاصی دارد. یعنی تا پایان سال جسم و روح انسان پاک، سالم و نیرومند خواهند ماند(اصل بیگم منظر شاه آرا).
با توجه بر آنچه گذشت، آیینهای نوروزی در قلمرو وسیعی که معرفی شد، پابرجاست و گرامی داشته می شود. این قلمرو فرهنگی بر چندین منطقه همکاریهای اقتصادی نیز انطباق دارد که از آن جمله می توان به سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان همکاری شانگهای، بخش وسیعی از اوراسیا و سازمانهای مرتبط با آن، سازمان همکاریهای اقتصادی(اکو) و مهمتر از همه قلمرو سه کشور همزبان ایران، افغانستان و تاجیکستان اشاره داشت. توانمندیهای نهفته در جوهره نوروز برای جلب همکاری در چارچوب دیپلماسی فرهنگی برای ایران به عنوان خاستگاه نوروز بیش از همه و بیشتر از گذشته فراهم است. برگزاری نشستها و همایشهای مربوط به فرهنگ نوروز که در تهران برگزار شد، می تواند در بهره گیری از نوروز برای نزدیکتر کردن ملل منطقه و همگرایی ملل و اقوام حوزه نوروز یاری رسان باشد. برگزاری جشنواره های نوروزی و اشاعه فرهنگ نوروز از طریق تهیه فیلمهای مستند تلویزیونی و نمایش آن از شبکه های ماهواره ای، به ویژه آداب و رسوم و آئینهای زیبای آن در بین نواحی مختلف ایران و در میان اقوام ایرانی از جمله فارس زبانان، بلوچها، کردها، لرها، گیلکها، مازنیها و طبریها، خوزی ها و دیگر اقوام ایرانی از جمله آذریها(که ایرانی ترین اقوام ایرانی و از بازماندگان آتروپاتن کهن هستند) و ترکمنها، جاذبه های بسیاری برای نشان دادن همبستگی بین اقوام ایرانی و الگوی قابل تعمیم و توسعه آن به ملل منطقه دارد. اکنون که سازمانهای فرهنگی و رسانه ای دولتی و خصوصی ایران توانایی پرداختن بدان را دارا هستند، می توان با مدیریت و سازماندهی با همکاری سازمانهای مردم نهاد ایرانی و دیگر کشورهای منطقه نوروز و نهادهای بین المللی از جمله یونسکو از آن بهره گرفت و ان را بکار بست. سازمانهای مرتبط با مسائل فرهنگی کشور باید در راستای دیپلماسی فرهنگی و گفتمان بین اقوامی و بین فرهنگی و با توجه به استعدادهای ملل و اقوام حوزه نوروز گام بردارند و از این عنصر فرهنگی، آئینی و مذهبی و دینی برای گسترش نفوذ ایران و نشان دادن دوستی ملت ایران با ملل منطقه در همگرایی بهره گیرند. ملل منطقه اکنون بیش از هر زمان دیگری به وحدت و همگرایی فرهنگی نیاز دارند و برای دوری از نایره جنگ سردی دیگر، می خواهند با یکدیگر در ارتباط باشند و از فرصتهای همگرایی بهره مند شوند.
هنگامی که ملل منطقه متوجه شوند که دولت و ملت ایران در راستای همگرایی با آنان می خواهد سیاست فرهنگی پیش گیرد و در راستای هم افزایی فرهنگی و گفتمان بین فرهنگی گام بردارد بطور یقین نظر آنان در باره کج فهمی ایجاد شده از سوی رسانه های مغرض در باره ایران کاملا تغییر خواهد کرد. من در دیدار با گردشگران خارجی در سراسر ایران همیشه سعی کرده ام با گفت و گو با گردشگران خارجی تفاوت دیدگاه و نظر آنان را پیش و پس از آمدن به ایران جویا شوم. اغلب آنان اظهار داشته اند که هرگز فکر نمی کردند که مردم ایران اینگونه خوب و مهمان نواز باشند. آنان می گویند ایران برایشان بسیار جالب و صمیمی بوده و آرزو می کنند که باری دیگر به ایران بیایند. این موضوع می رساند که برای جلب و جذب ملتهای همسایه و اقوام حوزه نوروز برای رسیدن به همگرایی منطقه ای نوروز قابلیتهای زیادی دارد. هر گاه در زمان برگزاری آیین های نوروزی بتوانیم گردشگرانی را برای دیدار از کشور جلب کنیم می توانیم در این زمینه موفقیتهای بی شماری بدست آوریم. در این صورت نفوذ فرهنگی ایران در منطقه و در جهان افزایش می یابد. این دیپلماسی فرهنگی سبب خواهد شد که کشورهای حوزه نوروز به نوعی همگرایی فرهنگی دست یابند.
دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی در این زمینه انجام کارهایی را هم در راستایی همگرایی منطقه ای به واسطه نوروز پیشنهاد داده است :
- تاسیس سازمانی مردم نهاد به نام«سازمان فرهنگی نوروز» مرکب از فعالان فرهنگی کشورهای نوروز و ثبت بین المللی آن
- ترغیب کشورهای حوزه برای تولید فیلمهای تلویزیونی در باره نوروز و مبادله این فیلمها برای نمایش در تلویزیونهای کشورهای عضو
- برقراری تورهای گردشگری ارزان قیمت
- تسهیل در صدور روادید
- سیاست گزاری برای برگزاری جشنهای مشترک و دوره ای در کشورهای حوزه
- انتشار تمبر های مشترک یادبود نوروز
- برگزاری همایشهای مشترک فرهنگی در این زمینه
- گنجاندن مفاهیم و آداب نوروز در کشورهای نوروز در کتابهای درسی کشورهای حوزه
- تاسیس پایگاه اطلاع رسانی نوروز به زبانهای فارسی، انگلیسی از سوی مردم و سازمانهای مردم نهاد و تشویق ملتها به مبادله اطلاعات نوروزی
امیراحمدیان با تاکید بر اینکه برخی از این راهکارها در حال توسط رایزن های فرهنگی کشورمان در حال انجام است و در این زمینه بسیار بهتر از سال های گذشته پیشرفت های چشمگیری داشته ایم در نهایت گفت: در حوزه های همکاری منطقه ای، سازمان ملل به دلیل گستردگی و مسائل پیچیده جهان سعی می کند این وظایف جهانی را کوچک کند و در حوزه ها تقسیم کند که حاصل ان رشد سازمان های منطقه ای است. موجی که در اروپا اتفاق افتاد نمونه خوبیست و سالها تجربه پشت آن است. مهمترین بخش برای چسبندگی بین المللی ، پیوستگی جغرافیایی است. مردم کشورهایی که می خواهند بدون در نظر گرفتن پیوست های جغرافیایی در خارج از منظومه خودشون کار کنند با مشکلاتی روبه رو می شوند. مثلا فرض کنید در ونزوئلا کار کردیم به محض اینکه در آنجا حکومت تغییرکند بازگشت سرمایه ما با مشکل مواجه می شود. ولی در کشورهای پیرامون، پتانسیل خیلی زیادی نهفته است این پتانسیل ها موجود هست و باید به کار بگیریم. از تجربه سفرم به افغانستان این نکته را دریافتم که مردمان این خطه به ایرانی ها علاقه زیادی دارند و این برای ملت ما سودمند است و سوال این است که چرا دولت ایران از این مقوله استفاده نمی کند؟ دیپلماسی فرهنگی عنصر مهم نوروز است، آنها مراسم نوروزی زبان فارسی و بدیهیات مربوط به اشتراکات فرهنگی را می فهمند و رایزن های فرهنگی ما باید این ها را در کشورهای خارجی و خصوصا کشورهای پیرامون ترویج کنند. متاسفانه ما در این کشورها که عمدتا سنی مذهب هستند کارهایی می کنیم که آنها به جای نزدیک شدن به ما از ما دور می شوند و می ترسند که ما با زور بخواهیم مذهب و دین آنها را عوض کنیم. وقتی ما از نوروز حرف می زنیم آنها می فهمند و با ما تشریک مساعی می کنند اما برخی از مراسم مربوط به مذهب مانند عزاداری را درک نمی کنند. آنها مذهب و اندیشه های خودشان را دارند و همانطور که ما حاضر نیستیم از آداب و رسوم مذهبی خود دست بکشیم آنها هم مقاومت می کنند و اسلام خاص خودشان را دارند. ما نباید سعی کنیم کشورهای حوزه نوروز را همرنگ خودمان کنیم، این یک امر نشدنی است.
ما وظیفه نداریم سنی ها را شیعه کنیم به جای این کار می توانیم در این دیپلماسی از عناصر مشترک استفاده کنیم که یکی از آنها نوروز است. مساله دوم زبان فارسی است. اصلا شما حتی اگر بخواهید این سنی های آسیای مرکزی را به طور غیر مستقیم شیعه هم کنید یکی از راه هایش گسترش زبان و آداب و رسوم فارسی در میان آنها است. اگر به آنها زبان فارسی یاد دهید خوب آنها می آیند اثار فارسی میخوانند و با افکار و عقاید شیعه و فارس زبان ها آشنا می شوند و آنگاه خیلی محتمل تر است که شما به نتیجه برسید. ما وقتی که زبان فارسی را به مردمان منطقه یاد بدهیم در حقیقت نفوذ و دیپلماسی کشور را گسترش داده ایم. آنها می دانند که سرزمینی فارسی زبان وجود دارد. زبان فارسی را که یاد گرفتند حتما مولانا ، سعدی و خیلی از اثار کلاسیک سرزمین ما را مطالعه می کنند. آثاری که از اندیشه های ناب اسلامی و شیعه غنی هست. مساله مهم دیگر از نظر دیپلماسی فرهنگی می توانیم تصوف را مطرح کنیم. تصوف با تمام قدرت خودش در این مناطق حاکم است و هر بخشی از این اسیای مرکزی یکی از این صوفیان هستند. در ترکستان ، آسیای میانه ، بخارا و ازبکستان. هرکسی که این صوفیان را زیارت می کند بر این باور است که نصف ثواب حج را می برد. باور آنها ظاهری نیست عمیق است. من سر قبر هلوان پوریای ولی در خیوه بودم دیدم که غذا را دور قبر پوریا تبرک و احسان می کردند. ما از این باورها می توانیم بهره مند شویم و در جای مناسب استفاده کنیم. یا اینکه مثلا در دریای خزر یک سازمان همکاری تعریف کنیم در بخش اقتصاد. می شود در آن سازمان به مساله توریسم و گردشگری به ویژه نوروز صحبت کنیم و در بخش های هنری به ساختن فیلم ها و مستند هایی در زمینه اداب و رسوم نوروز بپردازیم.
نوروز اگر قابلیت جهانی شدن را نداشت که سازمان ملل آن را به عنوان روز جهانی اعلام نمی کرد. آنها این ظرفیت را درک کرده اند. آنها بیش از ما و حتی شاید پیش از ما به بهره برداری از قابلیت ها وظرفیت های نوروز دست یابند. با این همه این ما هستیم که باید به جهان و جهانیان نشان دهیم که نوروز برای همه جهان است و مرزی نمی شناسد و این مهم زمانی به سرانجام می رسد که ما به جای جلوگیری از آن درباره آشتی با نوروز صحبت کنیم. در آخر تاکید می کنم که درکتاب های درسی اهمیت و ویژگی های نوروز، سرشت و پاکی و فلسفه نوروز را باید درج کنیم. کما اینکه در تاجیکستان یه منطقه کهن هست که مردان کهن فلسفه نوروز را به فرزندانشان می اموزند. چون که این نوروز در یک بخش کره زمین است که ازاب در رنج است. در نوروز نماد های زندگی در سفره نهاده می شود و ما می توانیم به این جنبه های آن نیز بپردازیم. ما حکومت دینی داریم و از لحاظ دینی هم می توانیم بباورانیم به مقامات به مردم که نوروزهیچ مغایرتی با دین ندارد، اگر به خاستگاه نوروز چه در داخل و چه در خارج توجه نشود مانند نظامی گنجوی ، فارابی ، مولانا، خوارزمی و غیره توسط کشورهای این حوزه مصادره خواهد شد و ما آنگاه فقط حسرت خواهیم خورد.