روایت یک زوج پرستار در قلب بخش قرنطینه
11 فروردين 1399 ساعت 18:49
گروه جامعه: زوج جوان پرستار بیمارستان بوعلی قزوین که هردو جزو اولین فعالیتکنندگان در بخش قرنطینهٔ کرونا بودند، مراسم ازدواج خود را بهدلیل خدمترسانی به بیماران کرونایی و جهاد در خط مقدم مدافعان سلامت به تعویق انداختند تا از لحظه لحظهٔ این ایام بحرانی برای نجات جان بیماران کرونایی استفاده کنند.
به گزارش فارس، سجاد آقاوردی برزگر و مهدیه شهپرست دو پرستار جوان قزوینی بیمارستان بوعلی هستند که دوران نامزدی خود را سپری میکنند. آنها اکنون در بخش قرنطینهٔ بیمارستان که مخصوص بیماران کرونایی است فعالیت میکنند و با جان و دل به بیمارانی که با مرگ دستوپنجه نرم میکنند خدمترسانی میکنند. این زوج پرستار که قرار بود طبق برنامهریزیهای از پیش تعیین شده، پس از ایام نوروز جشن ازدواج خود را برگزار کنند، ناگزیر جشن عروسی خود را به تأخیر انداختهاند و ترجیح دادند به جای به تن کردن لباس سفید عروسی و کتوشلوار دامادی، لباسهای بخش قرنطینه را به تن کنند و شیلد و ماسک را جایگزین تاج عروسی و لباس دامادی کنند. داستان این زوج پرستار قزوینی شنیدنی است.سجاد آقاوردی برزگر متولد سال 1374 است. پرستار جوانی که از سال 96 فعالیت خود را در بیمارستان بوعلی قزوین آغاز کرده است. به محض اینکه نخستین بخش کرونا در اوایل اسفند در بیمارستان بوعلی بهعنوان مرکز رسیدگی به بیماران کرونایی افتتاح شد، برزگر در این بخش مشغول به خدمت به بیمارانی شد که ریهٔ آنها با ویروسی موذی به نام کووید ۱۹ درگیر بود و هر لحظه ممکن بود جان خود را از دست دهند. این پرستار جوان و فداکار در گفتوگو با خبرگزاری فارس در قزوین میگوید: در حال حاضر بیشتر بخشهای بیمارستان بوعلی مخصوص بیماران کرونا است و بنده جزو اولین نیروهایی بودم که در بخش قرنطینهٔ مربوط به کرونا مشغول خدمترسانی به بیماران شدم.
کاری که با عشق انجام نشود تأثیر ندارد
این پرستار جوان اظهار میکند: بنده نیز با جان و دل وارد شغل پرستاری شدم، چون معتقدم کاری که با عشق انجام نشود، تأثیرگذاری لازم را ندارد. اکنون نیز با توجه به شرایط خاصی که بهدلیل این ویروس در بیمارستانها حاکم است، چیزی از عشق من به پرستاری کم نشده است.
مردم بیماری را جدی بگیرند
این پرستار جوان در رابطه با وضعیت بیماران کرونا و لزوم جدی گرفتن این بیماری توسط مردم میگوید: اکنون صحنههای بسیار ناراحتکنندهای در بیمارستانها مشاهده میشود، برای مثال مریض جوانی را میبینیم که بدون بیماری زمینهای و تنها با سرفههای خفیف به بیمارستان میآید و بستری میشود، پس از چند روز وضعیتش حاد میشود و سپس فوت میکند؛ یا سالمندانی که با پای خودشان به بیمارستان میآیند و پس از چند روز از دنیا میروند. دیدن این صحنهها واقعاً تأثیر بدی روی کادر درمان میگذارد، برخی از اعضای کادر درمان در چنین شرایطی به اتاقها میروند و در خفا گریه میکنند، برخی نیز این ناراحتیها را درون خود میریزند و بغض خود را فرو میخورند.
ما تا لحظهٔ آخر در بیمارستان میمانیم، مردم نیز در خانه بمانند
پرستار جوان بیمارستان بوعلی قزوین نگران مردم سرزمین خویش است و به آنها این اطمینان را میدهد که کادر درمانی تا لحظهٔ آخر در بیمارستانها میمانند و از جان هموطنان حفاظت میکنند. او از مردم میخواهد به پویش در خانه ماندن بپیوندند و آنان را یاری کنند. وی بیان میکند: ما تا لحظهای که جان در بدن داریم در بیمارستان میمانیم و کار میکنیم و از ابتلای احتمالی به این ویروس هم نمیترسیم، اما انتظار داریم مردم نیز با همکاری کنند و با در خانه ماندن به شیوع این بیماری دامن نزنند. ما بیش از یکماه است که حسرت نشستن در کنار اعضای خانواده و آرامش یافتن را داریم و روحمان بهشدت تحت فشار است، امیدواریم مردم این را درک کنند و ما را یاری کنند. البته از طرفی هم واقعاً نگران مردم هستیم، زیرا همهٔ مشاغل به مشکل خوردهاند و جامعه از منظر اقتصادی به مشکل خورده است و این واقعاً نگرانکننده و ناراحتکننده است.
برای مراسم جشن همیشه فرصت هست، اما نجات جان بیماران به ثانیهها بستگی دارد
جذابترین قسمت داستان زندگی این زوج جوان پرستار این است که با وجود اینکه برنامهریزی آنها برای برگزاری جشن ازدواج برای بعد از ایام نوروز بوده است، اکنون و در این شرایط تصمیم گرفتهاند مراسم ازدواج خود را بهخاطر خدمت به بیماران کرونایی به تعویق بیندازند تا شرایط بیمارستانها تا حدودی بهحالت عادی بازگردد. برزگر در رابطه با این موضوع میگوید: قرار بود مراسم ازدواج ما پس از ایام نوروز باشد، اما اکنون شرایط بهگونهای است که بنده و همسرم ترجیح میدهیم در خدمت بیماران کرونایی باشیم و در این عرصه خدمترسانی کنیم. برای برگزاری مراسم شادی و جشن همیشه فرصت هست، اما برای نجات جان بیماران حتی ثانیهها نیز حائز اهمیت هستند و لازم است از تکتک لحظات برای حفظ جان هموطنان عزیز استفاده کنیم تا شرمندهٔ این عزیزان نباشیم.
پوشیدن لباسهای بخش قرنطینه یکی از زجرآورترین کارها است!
پرستار جوان میگوید: یکی از عواملی که باعث ایجاد خستگی در ما میشود پوشیدن لباسهای مخصوص بخش قرنطینه است، پوشیدن این لباسها بهقدری طاقتفرسا و زجرآور است که کل بدن را عرقسوز کرده و خستگی شیفت را چند برابر میکند، از طرف دیگر استفاده از شیلد و ماسک N95 باعث میشود رد ماسک و شیلد روی صورت بماند و صورتمان کبود شود. از سویی نیز استفاده از شیلد به سر فشار میآورد و باعث سردردهای مداوم میشود، استفادهٔ مداوم از ماسک نیز باعث میشود به میزان کافی اکسیژن به خون نرسد. زمانیکه لباسهای قرنطینه را به تن میکنیم نه میتوانیم چیزی بخوریم و نه حتی میتوانیم به سرویس بهداشتی برویم و پا از بخش بیرون بگذاریم. همهٔ اینها دستبهدست هم میدهند تا حتی در مواقع استراحت، از سوزش پوست بدن و صورت نتوانیم استراحت کنیم.
از هموطنانم میخواهم در حق کادر درمان جفا نکنند
این پرستار جوان میگوید: بنده بهعنوان یکی از اعضای کادر درمانی تمام موارد بهداشتی لازم را رعایت میکنم، اما استرسی از ابتلا به بیماری کرونا ندارم، تنها کاری که از دست من برمیآید همین رعایت موارد بهداشتی است، باقی را به خدا میسپارم، زیرا هر چه از خدا بیاید، خوش آمده است. تنها ترسی که دارم این است که خدای ناکرده ناقل باشم و خانواده و اطرافیان را مبتلا کنم. لازم است همهٔ ما موارد بهداشتی و توصیههای وزارت بهداشت را رعایت کنیم و نسبت به قطع زنجیرهٔ انتقال کوشا باشیم، هر کس بنشیند و بگوید من مبتلا نمیشوم، در حق خود، کادر درمان و همهٔ هموطنان جفا کرده است. کسانیکه اکنون در جادهها و در سفر به سر میبرند، به مردم کشور خود خیانت کردهاند و باید پاسخگو باشند.
عروس جوان میگوید از ابتدای پرستاریاش در بخش عفونی بوده
مهدیه شهپرست، پرستار 24 سالهٔ بیمارستان بوعلی قزوین، همسر آقای آقاوردی برزگر است. شهپرست در گفتوگو با خبرگزاری فارس در قزوین میگوید: بنده و همسرم در بیمارستان با هم آشنا شدیم. از همان ابتدا که استان قزوین درگیر ویروس کرونا شد، من و همسرم در بخش قرنطینه مشغول به فعالیت شدیم. البته بنده از ابتدای فعالیت پرستاری در بخش بیماریهای عفونی و خطرناک بودم، در حال حاضر نیز در بخش بیماران کرونا مشغول به خدمت هستم، از نظر من مهم خدمت است، حال فرقی نمیکند در کدام بخش باشیم، مهم این است در هر بخشی که هستیم بتوانیم به نحو احسن خدمترسانی کنیم.
دیدن ناراحتی هموطنانمان ما را آزار میدهد
شهپرست، نوعروس از خودگذشتهای است که بهعنوان یکی از مدافعان سلامت در خدمت هموطنان قزوینی است و از این شرایط بحرانی که کشور به آن دچار شده رنج میبرد. او میگوید: زمانیکه هموطنان عزیزمان را میبینیم که در شرایط سختی بهسر میبرند و بدحال هستند، در شرایط روحی بدی قرار میگیریم، چون همهٔ ما مانند یک خانواده هستیم و هر کدام از هموطنان ما که به این بیماری مبتلا شوند گویا اعضایی از خانوادهٔ ما درگیر شدهاند، از طرف دیگر وقتی میبینیم که همکارانمان هفتهها است خانواده و فرزندان خود را بهخاطر قرنطینه ندیدهاند، ناراحتیمان مضاعف میشود. از سویی نیز تلاش میکنیم با همهٔ شرایط روحی بدی که داریم، به بیماران بدحال دلداری دهیم که قوی باشند تا بتوانند این لحظات سخت را بگذرانند و کرونا را شکست دهند.
با دیدن تصاویر هموطنان در خیابانها و جادهها افسوس میخوریم
در این ایام تمام تلاش کادر درمانی و مسؤولین بر این است که اوضاع کشور را از وضعیت قرمز نجات داده و به ثبات برسانند. رسیدن به وضعیت مناسب جز با همکاری مردم و در خانه ماندن آنها امکانپذیر نخواهد بود، اما متأسفانه در رسانهها و در فضای مجازی شاهد دیدن تصاویر برخی هموطنان در مراکز خرید و یا در جادهها هستیم که این امر بر روحیهٔ کادر درمانی تأثیر منفی خواهد گذاشت. شهپرست در اینباره اظهار میکند: همکاران ما با نهایت توانی که دارند جان خود را کف دست گرفتهاند تا جان هموطنان عزیز در امان بماند، از سویی در تصاویر و ویدئوها در فضای مجازی مشاهده میکنیم که خیابانها و جادهها مملو از جمعیت است و برخی از مردم بیتوجه به این اوضاع خطرناک، مشغول خریدهای غیرضروری و مسافرت هستند، دیدن این تصاویر برای ما واقعاً ناراحتکننده است افسوس میخوریم.
ما در بحث بهبود یافتگان کرونا، جزو کشورهای پیشتاز هستیم
شیوع کرونا موجب شد دست برخی کشورهای اروپایی و به اصطلاح پیشرفته برای عدم احترام به مردم کشور خود و رها کردن آنها در سالن بیمارستانها و یا حتی رها کردن سالمندان خود جهت مواجهه با مرگ رو شود و طبل تو خالی آنها مبنی بر پیشرفته بودن پاره شود. شهپرست، پرستار جوان قزوینی، پزشکان و کادر درمانی کشور را بسیار توانمند و بینظیر میخواند و بیان میکند: ما نه تنها نسبت به کشورهای دیگر چیزی کم نداریم، بلکه کادر درمانی ما بسیار توانمند هستند و بسیار ماهرانهتر توانستهاند با این بیماری مقابله کنند و جان بیماران ناشی از این ویروس را نجات دهند. تنها مشکلی که وجود دارد در زمینهٔ تحریمهای دارویی است که البته در حال حاضر داروی خاصی برای این بیماری ساخته نشده است.
آرزوی در آغوش کشیدن خانوادهام را دارم
گاهی اوقات در برخی شرایط کوچکترین چیزها برای انسان تبدیل به آرزو میشوند، این باعث میشود انسان بیشتر قدر داشتههای خود را بداند و شکرگذار نعمتهای پروردگار باشد. شهپرست بیان میکند: بیش از یکماه است که در آغوش کشیدن پدر و مادرم برایم تبدیل به یک آرزو شده است، اما مجبورم در منزل در یک اتاق قرنطینه باشم و به خانوادهام نزدیک نشوم. کاش مردمی که در جادهها هستند قدری به فکر ما هم باشند. زوج پرستار قزوینی با از خودگذشتگی ترجیح دادهاند شیرینترین مراسم زندگی خود را به تعویق بیندازند تا بتوانند در شرایط بحرانی در خدمت مردم این مرز و بوم باشند و گام مثبتی برای بهبود شرایط موجود بردارند. خوب است با ماندن در خانه، به خود، خانواده، کادر درمان و دیگر هموطنان کمک کنیم.
کد مطلب: 207608