گروه جامعه: یک روانشناس درباره موانع ازدواج و راهکار برای رفع آنها، توضیحاتی داد.
فرشته سادات شجاعى روانشناس و مشاور اظهار کرد: سلامت جامعه در سلامت خانواده است.وی بیان کرد: تامین سلامت خانواده، بستگی به معیارهای درست در انتخاب وتشکیل اولیه هسته آن یعنی معیارهای صحیح انتخاب همسر دارد.این روانشناس درباره مزایای ازدواج تشریح کرد: ازدواج سلامت جسم و روان جوانان راتضمین میکند، سلامت جامعه متکی به داشتن خانواده سالم است، ازدواج راهی برای گریز از مشکلات روحی و جسمی و تکامل شخصیت است و دوام زندگی مشترک بستگی به انتخاب صحیح همسردارد.شجاعی با بیان اینکه امروزه آمار ازدواج به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، گفت: برخی ازدواج را آنقدر به تاخیر میاندازند که شور و طراوت جوانی تقریبا از میان رفته و بهترین فرصت طبیعی ازدواج پایان یافته است.وی افزود: اکثر جوانان جامعه ما برای ازدواج با مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی مواجه هستند که ازدحام جمعیت، کمبود امکانات و منابع، مسکن و ... از دلایل این مشکلات است که این موانع باید با گذشت زمان و از طریق برنامهریزیهای میان مدت و بلند مدت برطرف شود. ولی یکسری دیگر از مشکلات، مشکلاتی هستند که متاسفانه پندارهای غلط و اغراق آمیز، عادات و رسوم عادی از واقعیت موجود در جامعه، آنها را به جوانان و خانوادههای آنها تحمیل کرده است و نمونههای آن در جامعه ما کم نیست.این روانشناس ادامه داد: مهریه سنگین و شیربها، جهیزیههای سنگین و چشم هم چشمی، تشریفات زیاد در مراسم عقد و عروسی، ترس از فقر و نبودن افق روشن و نداشتن امید به اداره زندگی در آینده، طولانی شدن دوران تحصیل، امکان ارتباطهای نامشروع، عدم اعتماد پسران و دختران جوان نسبت به یکدیگر، یکی دیگر از موانع ازدواج برتری طلبی و اشکالتراشی در مورد انتخاب همسر است.
شجاعی با اشاره به اینکه دیانت و فضائل اخلاقی و حریت و آزادی در انتخاب همسر از اصول ازدواج به شمار میرود، تصریح کرد: شاید باید بخشی از این مساله را در تغییرات فرهنگی و اجتماعی جستجو کرد. تغییراتی که گاهی تبدیل به موانع میشوند. بگذارید این طور بگوییم، تغییر نگاه جوانهای امروزی به زندگی مشترک، تحصیلات بیشتر و رفاه بالاتر به خودی خود تغییر نگاه مثبتی است، اما وقتی مانع از یک هدف بزرگ به نام ازدواج شود، تبدیل به تغییری آسیب زا میشود که باید آن را مدیریت کرد. مدیریت کردن، به معنی حذف یک نگرش یا ایده آل نیست. بلکه باید طوری آن را به کار بست که به اهداف دیگر صدمه نزند.وی افزود: خانواده نقش مهم و تعیین کنندهای در امر ازدواج جوانان دارند. آنها میتوانند با راهنماییها و کمک هایشان گره گشای بسیاری از مشکلات پیش روی جوانان باشند.این روانشناس اضافه کرد: گاهی والدین آرزوهای بر باد رفته خود را در هنگام ازدواج به فرزندانشان تحمیل میکنند و با بهانه تراشی و گذاشتن شرط و شروطهای سختگیرانه آنچنانی، ازدواج را از مسیر طبیعی آن خارج میکنند.شجاعی ادامه داد: تفاوت سطح فرهنگی خانواده ها، افزایش سطح توقع خانوادهها در انتخاب همسر، کفیل یا سرپرست خانواده بودن پسر، بیماری والدین، آسیبهای اجتماعی خانواده مثل فوت، طلاق، اختلاف والدین، اعتیاد و سوء سابقه. در این مورد، باید گفت که مساله به گونهای نیست که به سادگی از کنار آن بگذرید. مشکلات خانوادگی به طور جدی میتوانند روی زندگی مشترک سایه بیندازند و روابط زوجها را بحرانی کند.
وی گفت: مطمئناً پدر و مادرها به دلیل علاقه مندی که نسبت به فرزندانشان دارند و همچنین شناخت مناسب از آنان میتوانند بهترین مشاور و یاور فرزندانشان در امر ازدواج باشند.
این روانشناس با بیان اینکه معیارها مرتبا به روز میشوند و دیگر کسی به دنبال شخص مناسب نیست، افزود: همه بهترین را میخواهند. پسرانی که به ۴۰ سالگی رسیده اند، برای ازدواج دنبال دخترانی که سن متناسب با آنها داشته باشد نمیگردند. بلکه هنوز زنی بیست و چند ساله را انتخاب میکنند. پسرانی که تحصیلات عالیه ندارند، به دنبال زنانی تحصیل کرده، اجتماعی و موفق میگردند. دخترانی که وضع مالی خانواده شان متوسط بود، انتظار دارند خواستگار ثروتمندی از راه برسد و رفاهی را برای آنها فراهم کند که پدرشان بعد از سالها تلاش و کار نتوانسته برایشان فراهم کند و این یعنی معیارها جا به جا شده و افراد بدون توجه به تناسب، انتخابهای سختگیرانه و رویایی دارند، انتخابهایی که شاید به سادگی محقق نشود و سن ازدواج را بالا ببرد.این روانشناس تشریح کرد: انصراف از ازدواج با عواملی همچون افزایش سطح تحصیلات و... مرتبط است. نتایج بررسی در ایران نشان میدهد که گرایش به تحصیلات صرفاً ۲ تا ۳ سال به افزایش میانگین سن ازدواج منجر میشود. اما تحصیل و ازدواج، هیچ کدام مانع دیگری نیست، بلکه نوع انتخاب مانع است. پس با انتخاب صحیح فردی که تمایل دارد، همسرش تحصیلات بالا کسب کند و درک شرایط موجود در زمان تحصیل از قبیل بیکاری، شغل پاره وقت، کم بودن اوقات فراغت و ... از جانب همسر و خانواده او و نهایتاً پایین آوردن توقعات مادی و معنوی طرفین، میتوان در زمان مناسب به ازدواجی پایدار دست یافت.شجاعی ادامه داد: همچنین در دختران با تحصیلات بالا احتمال ازدواج با پسران هم ردیف از لحاظ تحصیلی پایین میآید و در صورت رعایت نکردن تناسب تحصیلی در انتخاب، ممکن است به تفاوت فکری و تفاهم کمتر در زندگی بینجامد. ازدواجهای دانشجویی و ترغیب جوانان به ازدواج در دوران تحصیل، با تأکید بر تعدیل خواستهها و توقعات فرد و خانواده از زندگی مشترک و اتخاذ تدابیر خاص میتواند به حل عمده این مشکل بینجامد.