به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۷ - ۰۲:۱۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۸ ساعت ۱۴:۱۵
کد مطلب : ۲۱۲۶۷۳
هر نوع اصلاح رویکردی باید در راستای احیاء سرمایه‌ اجتماعی باشد

اصرار بر حضور در قدرت به هر قیمتی، از دستور کار اصلاح‌طلبان خارج شود

اصرار بر حضور در قدرت به هر قیمتی، از دستور کار اصلاح‌طلبان خارج شود
گروه سیاسی: آذر منصوری قائم مقام حزب اتحاد ملت ایران و عضو شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان است. در پی استعفای نائب رییس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و بحث های مطرح شده پیرامون بازسازی جریان اصلاحات،  نظرات وی را در این ارتباط جویا شدیم که در ادامه می‌خوانید.
در پی استعفای آقای موسوی لاری از شورای عالی اصلاح طلبان بحث‌هایی در فضای مجازی مطرح شده است مبنی بر ضرورت بازسازی اصلاحات . ایشان در نامه خود به آقای عارف تاکید کردند این استعفا می‌تواند آغازی بر تغییر ساختار و سازوکارهای نهادهای اجتماعی و پررنگ شدن نقش احزاب و تشکل‌ها باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟ چه آسیبی در شورای سیاستگذرای وجود داشته که این موضع‌گیری را به دنبال داشته است؟
  شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان یک نهاد اجماع ساز بین اصلاح طلبان بود که بنا بر اقتضائات زمانی ایجاد شد و دو هدف عمده مد نظر داشت.  اول ایجاد انسجام بین اصلاح طلبان و دوم  اثر گذاری در انتخابات که در سه انتخابات گذشته این دو هدف تقریبا محقق شده است. با توجه به آنچه در انتخابات گذشته اتفاق افتاد به نظرم مقدم بر اینکه اصلاح طلبان در انتخابات اینده چه خواهند کرد، یا شورای عالی سیاستگذاری چه خواهد شد، نوع سیاست ورزی اصلاح طلبان است. اینکه در چهار انتخابات گذشته اصلاح طلبان توانستند به اهداف خود در پیشا انتخابات برسند، به معنی تحقق اهداف در پسا انتخابات نبوده است. در واقع اگر راهبرد مطالبات حداقلی به مشارکت حداکثری انجامید، اما این راهبرد نه تنها باعث نشد که جایگاه نهادهای انتخابی ارتقاء پیدا کند و دوقطبی موجود در کشور  خاتمه پیدا کند، بلکه به کاهش سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان نیز ختم شد. به عبارت دیگر تقلیل جایگاه و اثر گذاری نهادهای انتخابی در مناسبات قدرت با این رویکرد موجب کاهش اعتماد مردم به انتخابات و صندوق رای هم شد.به نظرم مقدم بر ساز و‌کار اجماعی اصلاح طلبان این است که به این دو سؤال پاسخ داده شود که ۱: جایگاه نهادهای انتخابی در ساختار حقیقی و‌حقوقی قدرت چیست؟ً  ۲: چنانچه روند حذفی شورای نگهبان در انتخابات اینده ادامه داشته باشد آیا  اصلاح طلبان همچنان می خواهند با تکیه بر حداقل ها سیاست ورزی کنند؟به نظرم  باید قبل از اینکه مجددا بخواهیم راجع به ساختار جبهه ای آینده اصلاح طلبان صحبت کنیم به این سوالات پاسخ داده شود.
  در پی نتایج انتخابات مجلس یازدهم بسیاری معتقدند جریان اصلاحات نیاز به بازسازی  و تغییر رویکردها دارد تا بتواند مجدد به قدرت بازگردد. نظر شما چیست؟  آیا ضرورت این موضوع احساس می‌شود و یا جریان اصلاحات باید مطالبات خود را بدون حضور در قدرت دنبال کند؟
 نباید فراموش شود که ما در چهار انتخابات گذشته در شرایط ناگزیر و مقدورات حداقلی در انتخابات شرکت کردیم. حالا باید ببینیم این تلاش حداکثری بر مبنای مقدورات حداقلی چه نتیجه‌ای برای کشور و اصلاح طلبان داشته است؟ تا چه حد توانسته اصلاحات را در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت جریان‌سازی کند و این تلاش حداکثری تا چه حد بر ایمان و اعتماد مردم بر ممکن بودن اصلاحات اثر گذار بوده است؟در انتخابات اسفند ۹۸ما شاهد برگزاری یکی از یک دست ترین انتخاباتی بودیم که برگزار شد. در بیش از ۳/۴ حوزه های انتخابیه امکانی برای رقابت اصلاح طلبان وجود نداشت و همین مسئله باعث شد مشارکت مردم به پایین ترین میزان خود در انتخابات برسد. به نظرم موضوع روشن است حضور و اصرار اصلاح طلبان با اتکاء به حداقل‌ها هیچ تاثیری در مناسبات قدرت به جای نگذاشته است. حذف حداکثری اصلاح طلبان در انتخابات پیام روشنی به این نوع سیاست ورزی اصلاح طلبان بود. به دلیل معتقدم اصلاح‌طلبان نباید به هر قیمتی بخواهند در قدرت حضور پیدا کنند. بلکه هر نوع اصلاح رویکردی باید در راستای احیاء سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان باشد. وقتی مقاومت در برابر حضور اصلاح طلبان در قدرت بالاست و تکیه بر حداقل ها هم عملا به جریانسازی اصلاحات دمکراتیک در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت نیانجامیده است و موجب سرمایه سوزی اصلاحات نیز شده است، به طور قطع باید در نوع سیاست‌ورزی اصلاح طلبانه تجدید نظر جدی صورت گیرد و اصرار بر حضور در قدرت به هر قیمتی از دستور کار اصلاح‌طلبان خارج شود.

شما به عنوان چهره شاخص جریان اصلاحات چه پیش بینی از آینده فعالیت‌های اصلاح طلبان دارید و با توجه به همه هزینه هائی که وجود دارد چه اقداماتی برای بازگرداندن امید به بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان باید در نظر گرفته شود؟
منصوری : اگر تمرکز اصلی این جریان  احیاء سرمایه اجتماعی خود باشد می توان امید‌وار بود که اصلاح طلبان می توانند در مناسبات قدرت هم اثر گذار باشند، اما وقتی این پشتوانه و‌ گرانیگاه اصلی قدرت اصلاح طلبان از آنها گرفته شود، عملا تاثیری هم در مناسبات قدرت نخواهند داشت. از طرف دیگر بحران کرونا همه مسائل کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است و هیچ چشم انداز روشنی هم وجود ندارد که بگوییم در چه مقطعی می توان از دوران پساکرونا سخن گفت.در هر حال تحولات داخلی و خارجی در دوران پسا کرونا بر کنش و نوع سیاست ورزی اصلاح طلبان اثر گذار خواهد بود. از طرفی با شروع مجلس یازدهم نیز قطعا اعمال محدودیت بیشتر برای اصلاح طلبان محتمل خواهد بود.اگر اصلاح طلبان احیاء سرمایه اجتماعی را هدف اصلی فعالیت های خود قرار دهند علی القاعده هم باید به تقویت جامعه مدنی بپردازند و هم زبان گویای قاطبه مردم ایران باشند و‌هم کمک کنند شاخص های حکمرانی خوب در کشور تقویت شود.تلاش برای حضور در قدرت هم با این رویکرد نتیجه بخش خواهد بود.باز هم تاکید می کنم تلاش برای حضور در قدرت اگر بدون پاسخ به پرسش های مطرح باشد، نتیجه ای جز سرمایه سوزی برای اصلاح طلبان به دنبال نخواهد داشت. خاصه آنکه دو عامل مهم با قدرت بیشتر در برابر اصلاحات  مقاومت می کنند. اول دولت موازی و دوم نظارت استصوابی.قبل از برنامه ریزی برای هر نوع تلاش جهت  حضور در انتخابات باید به این سوال نیز پاسخ داد که راهکار و سازوکار موثر اصلاح طلبان برای مواجهه با چالش دولت موازی و نظارت استصوابی چیست؟

 
مرجع : خبر فوری