معمای اردشیر زاهدی؛ یک بام و دو هوا؛ «مَنْ قَال»َ یا «مَا قَال»َ؟؟
8 ارديبهشت 1399 ساعت 15:07
گروه سیاسی: در حالیكه فعالان رسانهای طیف اصولگرا و بخشی از افراد صاحبمقام سابق معاصر مقیم خارج (همچون عطاالله مهاجرانی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی كه سالهاست ساكن لندن است) از اظهارات داماد شاه سابق ایران در حمایت از جمهوری اسلامی ایران بسیار خرسند شده و از او حمایت تمامقد میكنند و حتی از مقامات كشور خواستهاند او را به سان یك قهرمان ملی به ایران دعوت و از وی همچون یك سرباز وطن! تجلیل و تقدیر نمایند، طیفی از منتقدان سیاسی اصلاحطلب از آنان میپرسند چگونه وقتی نوبت به اردشیر زاهدی رسید، پس از چند دهه هیچ اشارهای به سابقه و پیشینه سیاسی او نمیكنید؟
گفتنی اینكه یکی از معروفترین جملات امیرمومنان علی(ع) این عبارت است: «اُنْظُرْ الی مَا قَالَ، و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ»؛ به گفته بنگر نه به گوینده. (غررالحکم، ص361) در حالیكه طی چند دهه اخیر بر خلاف این روایت، هرگونه واكنشی به «گفتهها و اظهارات» افراد، بلافاصله به سوابق و پیشینه «گوینده» بوده است و از این طریق، توجه به اظهارنظرها، خیلی سریع بایكوت میشد. اما درباره اردشیر زاهدی به دلیل حمایت بسیار غلیظ و افراطگونهاش از همه عملكرد مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، این سنت كاملا تغییر كرده و تمجیدكنندگان از او كمترین اشارهای به پیشینه و سوابق سیاسی او و پدرش نمیكنند زیرا در چنین صورتی، تا حدود زیادی اظهاراتش تحتالشعاع قرار میگیرد.
اردشیر زاهدی «فرزند تیمسار فضلالله زاهدی، عامل کودتا علیه مصدق» است كه در سابقه اجتماعی، همسری خواهر محمدرضا شاه پهلوی، و در سابقه سیاسی خود سفیری ایران در آمریكا و انگلیس و همچنین برای مدتی وزیری خارجه را در كارنامهاش دارد. او دانشآموخته مهندسی کشاورزی دانشگاه ایالتی یوتا و در حال حاضر 93 سال سن دارد. زاهدی با ازدواج با شهناز پهلوی بیش از پیش به محمدرضا شاه نزدیک شد اما به دلیل اختلافات پس از مدتی به خواست شهناز از او جدا شد اما همچنان از افراد نزدیک به شاه بود. او از شهناز پهلوی دختری به نام مهناز دارد و بعد از جدائی از شهناز دیگر ازدواج نکرد. او مدتی هم وزیر امور خارجه کابینه امیرعباس هویدا بود. اردشیر تنها مقام رسمی حکومت پهلوی بود که در زمان بیماری محمدرضا شاه در تبعید با او بود و برای اقامت محمدرضا پهلوی درآ مریکا خیلی تلاش کرد. همچنین وی زمانی سفیر ایران در بریتانیا بود. سه دهه پیش، خاطراتی از مادر فرح دیبا (همسر محمدرضا پهلوی) منتشر شد كه به شدت علیه اردشیر زاهدی موضعگیری نموده و او را فردی بسیار فاسد ارزیابی كرده بود.
کتابی به نام خاطرات اردشیر زاهدی بیان گر خاطرات وی از دوران کودکی تا زمان استعفای فضلالله زاهدی از نخستوزیری توسط نشر کتابسرا در ایران چاپ و انتشار یافت. اردشیر زاهدی هماکنون بازنشسته است و در شهر لوزان سوییس زندگی میکند و طی سالهای اخیر به شدت از مقامات و عملكرد نظام جمهوری اسلامی دفاع كرده و همه مخالفان و منتقدان را بی شرافت، وابسته به اجنیی و مزدور خطاب میكند. شبكه بی بی سی فارسی دو شب پیش مجددا با زاهدی مصاحبه كرده و او گفت از اینكه از عملكرد مقامات جمهوری اسلامی ایران تمام قد دفاع میكند، افتخار میكند. وی تقریبا از همه عملكرد اقتصادی، سیاسی، بینالمللی و فرهنگی كشور پس از دوره سلطنی دفاع كرده، از سیاست اتمی ایران، افتخارآمیز میداند و در مورد ترور سردار سلیمانی در مصاحبه با بی بی سی فارسی هم گفت: «قاسم سلیمانی سرباز وطن پرستی بود که و شرافتمند و بچهی ایران بود.» (چكیده اظهاراتش را در ادامه این گزارش میخوانید)
معمای اردشیر زاهدی!
در همین زمینه، احمد زیدآبادی فعال سیاسی در یادداشتی در كانال تلگرامی خود با تیتر «معمای اردشیر زاهدی!» نوشت: اردشیر زاهدی در مصاحبه با تلویزیون بی بی سی بار دیگر مواضعی را مطرح کرده که به شدت مورد استقبال جناح اصولگرا در ایران قرار گرفته است.
اردشیر زاهدی فرزند سپهبد فضلالله زاهدی از عوامل اصلی سقوط دولت دکتر محمد مصدق و از نزدیکترین و وفادارترین افراد به شاه سابق ایران است. او مدتها در مقام وزیر خارجه و سفیر ایران در آمریکا و بریتانیا در کابینۀ امیرعباس هویدا، نخستِ وزیر دولت شاهنشاهی خدمت کرده است.
اینک انسانی با این سوابق، با لحنی از وضعیت بینالمللی و قدرت نظامی جمهوری اسلامی و فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران ستایش میکند که بیشتر از زبان جناح اصولگرا در داخل ایران شنیده میشود. او با تأکید بر اینکه از متهم شدن به حمایت از نظام جمهوری اسلامی هراسی ندارد، در اشارهای تلویحی به سیاست آمریکا و اپوزیسیون برانداز خارج از کشور میگوید: "غلط میکنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت میدانند."
بیان این نوع سخنان از طرف داماد سابق محمدرضا شاه، به واقع آن دسته از هواخواهان سلطنت پهلوی را که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، به دردسر انداخته است به طوری که بعضاً میکوشند تا او را نادیده بگیرند. با این حال، زاهدی هر از چندی بر صفحۀ تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور ظاهر میشود و نظرات خود را با تندی و صراحتی بیش از پیش بیان میکند.
درحقیقت، مسئله این است که چرا اردشیر زاهدی به این نقطه نظرات رسیده است؟ آیا او با همراهان سابق خود اختلاف شخصی پیدا کرده و صرفاً برای جریحهدار کردن آنان چنین مواضعی را میگیرد؟ یا اینکه مکنونات قلبی خود را علنی میکند؟ اگر زاهدی مکنونات قلبی خود را بروز میدهد، باز پرسش این است که به چه علت به این مواضع رسیده است؟ آیا از تأثیر رفتار برخی نیروهای برانداز خارجی و حامیان خارجی آنها بر سرنوشت ایران واقعاً نگران است؟ یا علل و عوامل دیگری در میان است؟ اگر منشأ مواضع او نگرانی از طیفی از جمعیت برانداز و سیاست آمریکا و متحدان منطقهای آن باشد، صرفنظر از به جا یا نابجا بودن آن، زاهدی علاقمند است خود را به عنوان شخصیتی "ملیگرا" و "وطندوست" به نمایش بگذارد و هزینهاش را نیز بپردازد.
در این میان، استقبال اصولگرایان از مواضع زاهدی نیز معنایی جز اذعان به وطندوستی او ندارد! حال آیا اذعان به وطندستی فردی با کارنامه و سابقه و خلق و خوی اردشیر زاهدی از سوی اصولگرایان، امری بدون تناقض است؟ اصولگرایان تا کنون تمامیت حکومت پهلوی و نیروهای مؤثر در آن را به وابستگی، وطنفروشی و نوکری اجانب متهم کردهاند، حال چگونه است که مواضع فردی در سطح اردشیر زاهدی را به نوعی وطندوستی و ملیگرایی تعبیر میکنند و با استقبال از آن، در سطح وسیعی منتشر میکنند! لابد خواهند گفت که "میزان حال فعلی افراد است" اما مگر زاهدی نسبت به وفاداریاش به شاه پشیمان شده است؟
شرافت!
مهدی محمودیان (فعال سیاسی اصلاحطلب) به اظهارنظر (محمود رضوی) تهیهکننده سینمایی طیف اصولگرا كه از مواضع زاهدی دفاع میكند، چنین واكنش نشان داد:
یک بام و دو هوا
میلاد عظیمی (استاد دانشگاه و نویسنده) هم در یادداشتی نوشت: اردشیر زاهدی با بیبیسی فارسی مصاحبه کردهاست و سخنانی گفته که به مذاق دوستداران جمهوری اسلامی سخت خوش آمده است. کسانی که دیروز به نام زاهدی کتاب خاطرات جعل کردند و هزار دروغ و دونگ به او بستند حالا او را حلوا حلوا میکنند. من اردشیر زاهدی را مردی ایراندوست و آزاده و شجاع میدانم. او را تحسین میکنم چون جرأت دارد از غوغا و دشنام نهراسد و نظرش را دلیرانه ابراز کند و آنچه را حق میپندارد و به نفع ایران و مردم میداند، فارغ از حب و بغضهای شخصی، بیان کند. اینکه آنقدر منصف و آزادمرد است که میکوشد در ارزیابی کار و کارنامه کسانی که موجب رانده شدنش از ایران شدند، نیز منصف و جوانمرد باشد. درستی و نادرستی نظر زاهدی سخن دیگر است و میتواند در بوته نقد و بحث گذاشته شود و لابد هر کسی بر حسب فهم گمانی دارد. اما سخنی با برخی هواخواهان جمهوری اسلامی!
شما که اردشیر زاهدی را به سبب این سخنانش آزاده و شریف و منصف میدانید خودتان چرا در قبال مخالفان از این آزادگی و شرف و انصاف بهره ندارید. چرا در داوریهای سیاسیتان این همه بیاخلاق و بیانصاف و بیتقوا هستید؟ چهل سال درباره سلسله پهلوی گفتید و نوشتید و فیلم ساختید. آیا در کارنامه بیش از پنجاه سال حکمرانی سلسله پهلوی یک نقطه روشن وجود ندارد؟ چرا صداوسیمای بیپرنسیب بیانصافتان هیچ خدمتی در کارنامه سلسله پهلوی ندیده و نمیبیند و فقط از سیاهی و تباهی و خفت و خیانت دوران پهلوی میگوید؟ چرا به دروغ برای وابستگان و رجال پهلوی کتاب خاطرات جعل کردید و بر مبنای آن دروغ های مفتضح و ناجوانمردانه سریالهای میلیاردی مزخرف ساختید و تاریخی وارونه و کاریکاتوری به خورد مردم دادید؟
چرا به مخالفان و دشمنانتان بهتان میزنید و لجنمالشان میکنید؟ دیگران را به نیکی و عدل و انصاف و ادب و آزادگی و شرف و اخلاق دعوت میکنید و خودتان را از یاد میبرید؟ طرفه اینکه این همه دروغ و بی تقوایی فایده هم ندارد. زمانه نشسته پی داوری است و خوب و بد و خدمت و خیانت آشکار میشود و ما دوره میکنیم شب را و روز را و هنوز را
بخشهایی از صحبتهای اردشیر زاهدی را میخوانید:
* در پاسخ به این سوال که: مخالفت شما با تحریم، نتیجهای جز تقویت جمهوری اسلامی ندارد و نوعی حمایت از جمهوری اسلامی تلقی میشود آیا شما از جمهوری اسلامی حمایت میکنید گفت: راجع به دولت و جمهوری اسلامی هیچ وقت صحبت نکردم و نمیکنم، در این موضوع عقیدهام بوده و هست درحالی که ما در اینجا [خارج]خوش میگذرانیم و خوب میخوریم، دلم با ایرانیهایی است که در ایران شرایط اقتصادی مساعد و حتی دارو ندارند. آنها را برادران و خواهران خودم میخوانم.
* دیپلماتهای ایران الحق و الانصاف ۵ سال زحمت کشیدند و توافقنامهای را امضا کردند، اما رئیس جمهور آمریکا [ترامپ]آمد گفت، چون رئیسجمهور قبلی [اوباما]که امضا کرده سیاه پوست من آن را قبول ندارم؛ این چیزها در دنیای امروز قابل قبول نیست.
* ایرانیهایی که در خارج میگویند بروید آنجا بمب بیاندازید، به نظرم آنها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند و از خارج پول بگیرند.
* من به قدرت ارتش ایران که برای مملکت خودش قسم خورده افتخار میکنم، به همین دلیل با یک ژنرالش بد بودند آن برخلاف قوانین بینالمللی چه کردند؟ بعد به سایرین میگویند شما تروریست هستید تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور میکنند و بعد میگویند افتخار میکنیم که ترور کردیم.
* درپاسخ به این سوال که آیا حمایت شما از آقای سلیمانی به این معنا نیست که شما به سمت حمایت جمهوری اسلامی کشیده شده اید؟ بگذارید هرکسی هرچیزی دلش میخواهد بگوید این سربازان و افسران و به بالا [فرماندهان]به قرآن و مملکتشان قسم خوردند و برای مملکتشان مقابل اسرائیل جنگیدند و از مملکتشان دفاع کردند.
* من به او [ قاسم سلیمانی]افتخار میکردم، افتخار میکنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد نه کسانی که خودشان را به پول فروختهاند.
* ۶۰ میلیون از جمعیت امروز ایرانی سواد دارند و ۴۰ میلیون آنها مدرسه و دانشگاه رفته و یا دکتر و مهندس هستند ۲۰ میلیون از این جمعیت خانمها هستند و این سرمایهای است که بسیاری از کشورها آن را ندارند. من به منابع انسانی ایران افتخار میکنم.
* آینده ایران در اختیار کسانی است که اراده دارند و میتوانند خودشان دولت را بیاورند و ببرند و ما در خارج چنین حقی را نداریم.
* غلط میکنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت میدانند.
* آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آنها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رای دادند عمل میکنند.
* اگر میخواهید علیه مردم ایران زور بگوید، من طرفدار هرکسی [ جمهوری اسلامی]میخواهید بگویید هستم.
* دولت ایران امروز مال مردم ایران است. آن جوانان هستند که برای خودشان تصمیم میگیرند. ما کسانی که از ایران رفتیم پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است.
* ایران بیدی نیست که با این بادها بلرزد.
* ما چندین میلیارد پول برای خرید طیاره (هواپیما) و ... دادیم، اما امروز ایران خودش هواپیما و زیردریایی میسازد، من به آنها افتخار میکنم.
* وزیر خارجه آمریکا غلط میکند که از خلیج ع. ر. ب.ی به جای خلیج فارس استفاده میکند، کجا خوانده؟ او بچه بوده.
* من صریح بگویم آینده ایران برای جوانان ایران است. من به این جوانها سر تعظیم فرود میآورم، من به آنها حسادت نمیکنم چرا که بیشتر از من میفهمند و مناسبات زندگی امروزی را هم رعایت میکنند حتی در مساجد ما هم امروزه کامپیوتر است.
* من نمیخواهم کسی از خارج برای ما تصمیم بگیرد.
کد مطلب: 212703