گروه ورزشی: کارشناس فوتبال کشورمان درباره مسائل مختلف توضیحاتی داد.
مجید جلالی کارشناس فوتبال کشورمان در خصوص انتخاب مربیان خارجی در تیمهای ایرانی اظهار داشت: این موضوع مبحث بسیار عمیقی است. اگر در یک کشور اقتصاد به صورت مونتاژ باشد، هر چقدر هم که آن اقتصاد پیشرفت داشته باشد، قابل بالیدن نیست. در حوزه نظامی هم اگر تولید ما از یک کشور دیگر گرفته شده باشد، اگر آن کشور چیزی به شما ندهد، دیگر حرفی برای گفتن نخواهید داشت. در فوتبال هم به همین شکل است. اگر یک کشوری از خودش نتواند مربی تولید کند، عقب افتاده و شکست خورده خواهد بود.
فوتبال ایران دچار عقبافتادگی شده است
او گفت: حدود ۲۰ سال میشود که مدام میبینم گفته میشود در ایران مربی نداریم و باید از خارج بیاوریم. باید بپرسیم دلیل این که بعد از این همه سال و قدمتی که فوتبال ما دارد، وقتی میگوییم مربی نداریم، آیا این موضوع عقب افتادگی نیست؟ حالا بگوییم ۵ بار به جام جهانی رفتیم، اما باز هم در فوتبال عقب مانده هستیم. بالاترین سرمایههای نیروی انسانی در فوتبال به هدر میرود. منابع مالی را هم مثل همین پرونده اخیر مارک ویلموتس به هدر داده ایم.
فرآیند یادگیری برای مربیان ایرانی وجود ندارد
جلالی گفت: برای بهبود منابع انسانی خودمان، حتی یک ریال هم هزینه نمیکنیم. از دید من، ظرفیت فوتبال ایران در بحث حوزه انسانی بسیار قوی است. اگر در خصوص این جمله کسی تردید داشته باشد ۲ حالت به وجود میآید. اول اینکه ما تبلیغات منفی کردیم که چنین باوری به وجود بیاید که این تبلیغات به نظر من از ۲۰ سال پیش مهندسی شده است. دلیل دوم هم این است که یک مربی دوست دارد برای یاد دادن، ابتدا یاد بگیرد. اما فرآیند این موضوع در کشور وجود ندارد.
۱۰ سال دیگر هم میگوییم مربی ایرانی نداریم
سرمربی تیم فوتبال گلگهر سیرجان گفت: آیا کشور هزینهای برای مربیان کرده است؟ راهی که در حال طی کردن آن هستیم، باعث شده به چنین مشکلاتی بخوریم و مطمئن باشید ۱۰ سال آینده هم میگوییم که مربی نداریم و از مربیان درجه چندم دنیا باید استفاده کنیم. به نظر من چنین نگرشی اشتباه است و ما مربیان بسیار خوبی در کشور داریم.
دایی و قلعهنویی با نخستین شکست برکنار شدند
جلالی گفت: از نظر آماری، بحثی نمیکنم که آیا مربی خارجی بهتر است یا مربی داخلی. برخی دلایلی برای خودشان دارند که مربی خارجی بهتر است و من هم دلایل خودم را برای بهتر بودن مربیان داخلی دارم. از نظر من محمد مایلیکهن بهترین عملکرد را داشته است. مایلیکهن در زمان خودش کاری کرد که ۵ سال بعد از او، از اقداماتش استفاده شد. در حالی که هیچ مربی خارجی چنین عملکردی نداشته است. برخی از مربیان خارجی با وجود چندین شکست باز هم حاشیه امنیت داشتند، اما علی دایی با نخستین شکست برکنار شد. قلعه نویی هم به همین صورت.
هیچ کسی به آموزش مربیان ایرانی در فرانسه کمکی نکرد
او گفت: چند سال پیش راهی فرانسه شدم و با فدراسیون فوتبال این کشور مذاکره کردم که حدود ۱۰۰ مربی ایرانی در ۲ گروه راهی این کشور شوند و آموزشهای لازم را ببینند. برای چنین کاری نیاز به ۵۰۰ هزار دلار پول داشتیم و وقتی به ایران برگشتم، پیش هر کسی که صاحب منصب و مال بود رفتم، اما کمکی دریافت نکردم. اگر این کار صورت میگرفت حداقل این افراد میتوانستند صاحب دیدگاه شوند و حداقل متوجه میشدند که چیزی از فوتبال نمیدانند.
در فوتبالِ ایران به کسی که نمیشناسیم، باور پیدا میکنیم؛ این یعنی بحران شناخت!
سرمربی تیم فوتبال گلگهر سیرجان اظهار داشت: رکود وضعیت مربیگری در ایران، فقط مربوط به یک دلیل نمیشود. مثلاً رسانهها طبق فضای عمومی جامعه در خصوص این موضوع صحبت میکنند، اما در فرهنگ ما ریشهای وجود دارد که به خارجیها باور بیشتری داریم و این موضوع فقط در فوتبال نیست. البته در خصوص فوتبال باید بگویم که بحران شناخت باعث چنین دیدگاهی در فوتبال بین اذهان عمومی شده است. یعنی چیزی را که بیشتر نمیشناسیم، بیشتر به آن باور داریم. البته در ایران یک رقابت منفی بین مربیان ایرانی وجود دارد که این موضوع هم به مربیان ما لطمه وارد کرده است. یعنی علیه همدیگر حرف زدیم و یکدیگر را مسخره و سرزنش کردیم. همینها باعث تغییر نگرش جامعه به مربیان ایرانی شد.
فلان مدیر در هیچ حوزهای سِمت پیدا نمیکرد، وارد فوتبال میشد
جلالی ادامه داد: مدیرانی که سالیان سال در حوزه مدیریت فوتبال حضور داشتهاند، مقصر هستند. افرادی که ورزش را در درجه چندم میدیدند و وقتی که یک مدیری که هیچ سمتی در دیگر بخشها پیدا نمیکرد را وارد فوتبال میکردند، مقصر هستند. مربیان جوان ایرانی زیادی داریم که استعداد دارند.
باید افکار عمومی را قانع کنیم
جلالی گفت: گاهی مدیران دانش کافی ندارند و سپس افرادی هم دور او را میگیرند و سرش کلاه میگذارند. این یک چرخهای است که سالیان سال با آن روبرو شده ایم. برخی از مباحث کاملاً تخصصی هستند. مثلاً به کشور شما حمله شده و شما میخواهید بجنگید. آیا باید منتظر رفراندوم برای دفاع کردن باشیم؟ خیر اما به جای این کار افکار عمومی را برای دفاع کردن باید راضی کنید. در فوتبال هم چنین کارهایی صورت گرفته است و افکار عمومی شکل پیدا کرده است. فوتبال موضوعی کاملاً تخصصی است. برای فوتبال باید جایگاه قائل شویم. برای فوتبال فقط افکار عمومی نباید تصمیم بگیرد. اما اگر افکار عمومی را قانع کنیم که برنامهای داریم و با آن برنامه ۱۰ سال دیگر قدرتی در دنیا خواهید شد، آنوقت افکار عمومی حرف شما را میپذیرد.