دخترم را جلوی چشمانم از طبقه یازدهم پرت کرد
رکنا , 25 خرداد 1399 ساعت 8:52
گروه حوادث: سقوط مرگبار فاطمه 16 ساله از پنجره اتاقش در شهر پرند راز های پنهانی دارد که مادرش به رازگشایی از آن پرداخت.
مدت زیادی از ماجرای رومینا اشرفی که در یک سناریوی عشقی توسط پدرش به کام مرگ کشیده شد، خبر خودکشی فاطمه به دلیل علاقه به یک مرد دومرتبه افکار عمومی را جریحه دار کرد. اما این پرونده خیلی پیچیده تر از آن چیزی که فکر می کنید است. فاطمه نه به برادر شوهر دوم مادرش علاقه مند شده و به گفته مادرش نه خودکشی کرده است. او به قتل رسیده و قاتلش 14 روز بعد با قرار وثیقه آزاد شده است.چندی پیش خبر خودکشی مرموز دختر 16 ساله ای به نام "فاطمه قضاتی" در فضای مجازی منتشر شد.
واقعیت ماجرا چه بود؟
اینطور که در خبرها آمده، "دختر 16 ساله" در رفت و آمدهای خانوادگی عاشق پسر عموی ناتنی خود شده بود و یک روز به خاطر وی خود را از طبقه یازدهم شهرک آسمان پرند به پایین پرتاب می کند.ساعاتی پس از انتشار این خبر، خانواده فاطمه قضاتی از واقعیت هایی پرده برداشتند که باعث شد به ملاقات خانواده فاطمه رفته و گفتگویی را با چاشنی تصاویر دوربین مداربسته انجام دهیم.مدارکی خانواده "فاطمه قضاتی" نشان می دهد متهم با عصبانیت وارد خانه آنها شده بود و حتی جای کوبیده شدن سر فاطمه به دیوار کنار پنجره اتاقش هم مشخص است. نکته های دیگری هم در این پرونده وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم.
گفتگو با رهنما مادر فاطمه
ابتدا به موضوع نسبت متهم با دخترتان اشاره کنید ؟
متهم برادر همسر دوم من است و فاطمه حاصل ازدواج من و شوهر اولم است. فاطمه و مجتبی هیچ نسبتی بایکدیگر نداشتند که اگر هم بخواهیم نسبتی به آنها بدهیم در واقع می شود گفت مجتبی عموی ناتنی فاطمه بود. جالب است او با وثیقه یک میلیاردی در ظرف 14 روز آزاد شده است. مگر می شود، دزد تخمه را حداقل 2 هفته نگه می دارند، یعنی دختر من اندازه یک تخمه ارزش ندارد که قاتل را رها کرده اند.
مجتبی مگر "قاتل" است؟
او "قاتل" است اما آزاد برای خودش می چرخد!
شما چه مدرکی دارید که ثابت کند مجتبی قاتل است؟ به گفته پلیس هنگام حادثه هیچ کس به غیر از فاطمه، مجتبی و نامزدش در خانه نبودند.
خیر، اینطور نیست. این اتفاق در 2 مرحله رخ داد. مجتبی پس از مدت ها با من تماس گرفت و گفت که برادرش که در زندان است را دیده و می خواهد کمک مان کند. آدرس خانه ام را به او دادم و مجتبی چند مرتبه به خانه مان آمد. روز حادثه مجتبی با دوست دخترش به اینجا آمد، چند دقیقه ای گذشت که فاطمه آمد و با همه احوالپرسی کرد، "فاطمه" وقتی به نامزد مجتبی رسید به او گفت: سلام خاله و آن دختر هم جوابش را داد اما در این لحظه مجتبی فاطمه را میمون صدا کرد و دختر من هم همان توهین را به خود او برگرداند.دعوای لفظی آنها شروع شد. من فاطمه را خیلی زود فرستادم خانه همسایه مان و به دست و پای مجتبی افتادم او می گفت من از یک بچه حرف نمی شنوم و باید او را ادب کنم. از شانس بد من همسایه مان خانه نبود و فاطمه به خانه بازگشت. هنگامی که مجتبی او را دید نتوانست خشم خود را کنترل کند و تا جایی که انرژی در بدنش بود جگر گوشه ام را زیر مشت ولگد گرفت. برگه پزشکی قانونی هم موجود است که ضرب و شتم فاطمه توسط مجتبی را تایید می کند. او سر فاطمه را به دیوار کوبید و دست دخترم را هم شکست. فاطمه و من از حال رفته بودیم که با بدبختی مجتبی راضی شد خانه مان را ترک کند.
"فاطمه" توسط مجتبی از پنجره بیرون پرتاب شد
"مادر فاطمه" در ادامه صحبت هایش گفت: فاطمه پیامکی با محتوای نفرین و توهین برای مجتبی ارسال کرد که همین پیامک لعنتی باعث شد دخترم پرپر شود. فیلمش موجود است که مجتبی با حالت عصبانیت به خانه مان برگشت. او آپارتمان را روی سرش گذاشت که فاطمه کجاست باید ببینتش، من و دوستم که خانه مان حضور داشت دوباره به دست و پای مجتبی افتادیم و التماسش کردیم.اما این قاتل لگدش را نثار ما کرد و ناسزای خیلی مبتذلی روانه فاطمه کرد. فاطمه وقتی این ناسزا را شنید دوام نیاورد و از اتاقش خارج شد و به مجتبی گفت که هرچه گفتی لیاقت خودت است. مجتبی وقتی فاطمه را که دید به سمتش دوید. دختر من هم در را بست و در اتاقش پناه گرفت. در اتاق فاطمه چوبی است و خیلی زود می شکند. مجتبی قصد شکستن در را داشت که من گفتم کلید دست من است.مجبورم کرد در را باز کنم، باور کنید نمی گذاشت به پلیس زنگ بزنیم و اصلا به فکرم نرسید که او می خواهد فاطمه را به قتل برساند تا در را باز کردم هیچ فرصتی به فاطمه نداد، او دخترم را با دستان پر قدرتش بلند و به پایین پرتاب کرد. آن بی رحم فرصت این را نداد که فاطمه کنار پنجره را بگیرد تا ما بتوانیم کمکش کنیم. من این صحنه را که دیدم شوکه شده بودم و اصلا در خودم نبودم.
به جز خودتان چه کسی شاهد "قتل" فاطمه است؟
دختر دوستم که در خانه مان حضور داشت این اتفاق را دید که متاسفانه پرپر شدن فرزندم آنقدر سریع رخ داد که مابقی افرادی که در خانه حضور داشتند به جز دختر دوستم نتوانستند شاهد ماجرا باشند.
گلایه های مادر داغدیده فاطمه
"مادر فاطمه" در ادامه گفت: فاطمه چرا باید خودکشی می کرد من با چشمان خودم دیدم مجتبی دخترم را به قتل رساند. فقط قصاص می خواهم و دیگر هیچ؛ فردای شب حادثه قرار بود برای دخترم خواستگار بیاید. او هیچ نارضایتی نداشت و با من خیلی راحت بود، اگر چند نفر از مردهای ساختمان مان به کمک می آمدند الان فاطمه در کنارم بود. در خبرها به نقل از پلیس آمده که من و دخترم شاهد ماجرا بودیم که این مطلب درست نیست. دختر دوستم شاهد ماجرا است و بقیه افرادی که در خانه حضور داشتند تا به اتاق فاطمه برسند کار از کار گذشته بود. وقتی پلیس این همه اطلاعات غلط از پرونده در اختیار رسانه ها گذاشته است چرا پس قاتل با وثیقه آزاد شده است. آنها هنوز اطلاعات کافی ندارند و با آزاد کردن قاتل دخترم، جان 2 فرزند دیگرم هم در خطر است.
پس از سقوط فاطمه در شهرک آسمان چه اتفاقاتی رخ داد؟
مردم از صدای جیغ و فریادهای دلخراش یک مادر و خواهر بیرون آمدند و جسد دختر آشنایی را که غرق در خون است را مشاهده کردند.مادر داغدیده می گوید: فاطمه هنگام سقوط از طبقه یازدهم به پنجره طبقات پنجم و ششم برخورد می کند که این حادثه باعث شکسته شدن شیشه های آن 2 خانه شده است.
قتل یا خودکشی!
دایی فاطمه هم می گوید: من در تعجب هستم این شخص چرا آزاد شده است.او ادامه داد: می گوییم قتل است شاهد داریم می گویند خودکشی است! درست است که مجتبی دقایق نخست حادثه فرار نکرد اما پس از نیم ساعت که اورژانس مرگ فاطمه را تایید کرد مجتبی در حال فرار با خودرویش توسط پلیس دستگیر شد.دایی داغدیده فاطمه با اشک های خشک شده از "آیت الله رئیسی رئیس قوه قضاییه کشور" درخواست کرد، دستور ویژه ای در خصوص پیگیری این جنایت صادر شود.عموی واقعی فاطمه هم از روند پرونده راضی نیست به این خاطر که مجتبی خیلی زود آزاد شده و آنها امنیت جانی ندارند.او گفت: مجتبی در پلیس آگاهی و هم در دادگاه و حتی همین حالا که آزاد است خواهر و اطرافیانش را تهدید می کند او در کلانتری شاهدان ما را با علامت چشم و دست تهدید می کرد. شاهدان ما با اینکه ترسیده اند اما در دادگاه حضور خواهند یافت تا خون فاطمه پایمال نشود.عموی فاطمه افزود: پس از قتل و دستگیری مجتبی او را به میله های کنار شهرک بسته بودند که دوست دخترش به او گفت که این چه کاری بود کردی، مجتبی گفت نگران نباش همه چیز حل می شود.
پدر فاطمه چه گفت؟!
پدر فاطمه که در تبریز زندگی می کند در این خصوص گفت: فاطمه در دوران قرنطینه کرونایی به خانه ام آمد و 2 هفته در کنار من زندگی کرد برخلاف شایعات در این 2 هفته اصلا ندیدم فاطمه به جز مادرش با تلفنش صحبت کند. بین فاطمه و مجتبی هیچ ارتباطی نبود، مجتبی برادر همسر زن سابقم است و برخلاف مطالبی که در فضای مجازی منتشر شده او هیچ ارتباطی با من ندارد.بنابه این گزارش؛ بررسی های پرونده از سوی مقام قضایی و پلیس ادامه دارد!برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
کد مطلب: 218862