گروه جامعه: فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از علت فوت 3 امدادگر میگوید.مختار و یاسین و بلال یکشنبه گذشته روی شانههای دوستان و آشنایان و فامیل تشییع شدند و رفتند پیش البرز زارعی و احسان عزیزی. آتش سوزی جنگلها دانه دانه دارد قربانی می گیرد، فعلا 5 نفر درعرض 10روز. فصل، فصل آتش سوزی است، آتش افروزان هم که دست برنمی دارند، کمبود نیرو و تجهیزات نیز که قرار نیست رفع شود، از پیشگیری هم که خبری نیست، پس باید گفت فعلا همین است که هست. این که این بار در بوزین و مره خیل کرمانشاه چه گذشت، بهانه گفتوگوی ما با فرمانده یگان حفاظت محیط زیست بود، جمشید محبت خانی که گفت از این مرگها متاسف است، ولی چون نیروهای مردمی بدون هماهنگی به دل آتش جنگلها می زنند، این عاقبت شان میشود.
خبرمحاصره شدن سه دوستدار طبیعت در آتش جنگل های بوزین و مرهخیل و بعد هم خبر مرگ آنها را چه زمانی شنیدید؟
یکشنبه غروب بود.
واکنشتان چه بود، چه دستوری دادید؟
بلافاصله که خبر را شنیدم با فرمانده یگان منطقه و مدیرکل محیط زیست استان تماس گرفتم و او نیز با فرمانداری و استانداری تماس گرفت تا برای کمک بسیج شوند. البته من وقتی از حادثه مطلع شدم که این افراد جانشان را از دست داده بودند.
پس اینقدر دیر به شما اطلاع دادند؟
این افراد بدون هماهنگی محیطبانهای محل وارد جنگل شدند، حتی محیط بانها به آنها گفتهاند از این مسیر نروید، ولی آنها توجهی نکردهاند.
یعنی علت دیر باخبر شدن شما این است؟
این افراد از سر دلسوزی برای مهار آتش رفتهاند و چون بدونخبر و بیهماهنگی رفتهاند خیلی دقیق نمیشود از وضعیتشان خبر گرفت.
شما مخالف دلسوزی برای جنگل و کمکهای مردمی هستید؟
مخالف نیستم، ولی مردمی که قصد کمک به اطفای حریق جنگل را دارند باید با محیطبانها هماهنگ باشند و از مسیرهایی بروند که آنها میگویند. مرگ این سه دوستدار طبیعت در واقع درس عبرتی است برای کسانی که میخواهند کمک کنند.
شاید این نیروها به دل آتش زده اند، چون دیدهاند سرعت اطفا کم است !
نه، اینطور نیست. با احساسات نمیشود با حریق مقابله کرد. نیروهای مردمی هر کاری که میکنند باید با هماهنگی محیطبانها باشد، چون باتجربهاند. حرفم این است که مردم نباید احساساتی شوند.
به هرحال عده ای هستند که به قول شما احساساتی می شوند و نمیتوانند تماشاچی باشند. نمیخواهید این نیروها را سرو سامان بدهید تا در مواقع لزوم کمک کارتان باشند؟
این افراد خودشان سرو سامان یافته اند و عضو سمن هستند. یکی از این افراد که فوت شده نیز رئیس انجمن زیست محیطی شهرستان بوده.
پس نمی توانیم بگوییم این افراد کار نابلد بوده اند!
اینها کاربلد حریق نیستند و آموزش ندیدهاند و بیشتر در حوزه پشتیبانی و مسائلی مانند آلودگی طبیعت فعالیت میکنند. نیروهای مردمی حتما باید کنار محیطبانها باشند،چون اینها آموزشهای عملی و تئوری اطفای حریق را دیدهاند. دلیل حرفم نیز این است که در دو سال اخیر هیچ محیطبان و جنگلبانی در حریق جانش را از دست نداده است.
در این دو سال چند نیروی مردمی کشته شدهاند؟
برای سال 99 تا این لحظه پنج نفر.سال قبل قربانی نداشتیم و سال 97 هم چهار نفر در آتش سوزی جنگل جان باختند.
فکر نمیکنید اگر در آتش سوزی اخیر یک بالگرد وجود داشت این سه دوستدار طبیعت حالا زنده بودند؟
پرواز بالگرد زمان دارد و در شب اصلا مجوز پرواز نمی دهند.
یعنی اگر بالگرد هم بود، باز اتفاقی نمی افتاد!
اجازه بدهید اخبار تکمیلتر شود تا ببینیم آن لحظه که محیطبانها و یگان حفاظت از حادثه خبردار شدهاند،آیا این افراد هنوز جان داشتهاند یا فوت شده بودند. پاسخ این نکات در قضاوت بسیار مهم است.