گلههای یک هنرمند از وجود خط قرمزها؛
یک انیمیشنساز:مدیران ما اکثرا بیسوادند
ايسنا , 1 آذر 1392 ساعت 15:34
گروه فرهنگ و هنر: یک انیمیشنساز از خط قرمزهای حوزه انیمیشن به ویژه برای خردسالان گله کرد و گفت: مدیران جلوی خلاقیتها را میگیرند، میخواهند کاراکتر ما پاستوریزه باشد؛ در حالی که کاراکتری مثل «کلاه قرمزی» به خاطر شیطون بودنش مورد توجه بچهها قرار گرفته است.
مسعود اشجعی بیان کرد: مدیران ما اکثرا بیسواد هستند، سلیقههای نازل دارند و جلوی خلاقیت را میگیرند، ممیزیهای عجیب و غریب وجود دارد، نگاه مدیران در «فرشته کوچولو» این بود که حتما باید مثل پری مهربان پینوکیو باشد و این خیلی بد است که جلوی خلاقیت هنرمندان را میگیرند. وی افزود: ما همه به چارچوبهای پخش آگاه هستیم اما یکسری خطوط قرمز نامرئی وجود دارد، ما انیمیشنسازان معتقدیم مثلا یک داستان باید حداقل پنج تا هفت دقیقه باشد تا بتوان داستان را قوام داد و یک داستانک را شکل داد اما اصرار مدیران بر سه دقیقه بودن داستان به کار لطمه میزند.
این کارگردان خاطرنشان کرد: ما دوست داریم مدلهایمان فانتزیتر باشد، کاراکتری که پاستوریزه است کاراکتری نیست که بچههای امروز بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ در حالی که مدیران فیلمنامههای ما را میبرند به سمتی که همه چیز پاستوریزه باشد؛ «کلاهقرمزی» به این دلیل مورد توجه بچهها قرار میگیرد که بچه شیطونی است، ما این شیطنت را میبینیم و با آن همذاتپنداری میکنیم.وی ادامه داد: متأسفانه در تلویزیون اگر شخصیت ما شیطون باشد جزو ممیزیها قرار میگیرد در حالی که شیطنت بخشی از شیرینی بچه است، معضل ما بیشتر این است که خلاقیت هنرمندان در یک دایره تنگ است؛ خوشبختانه «فرشته کوچولو» با وجود همه این مشکلات جزو کارهای نسبتا خوب تلویزیون قرار گرفته ولی میتوانست خیلی بهتر باشد.
اشجعی با اشاره به اینکه «فرشته کوچولو» برای مخاطب خردسال سه تا پنج سال ساخته شده است، دربارهی اینکه چگونه میتوان مخاطب خردسال را پای برنامه نگه داشت، گفت: ما میدانیم چطور میشود یک بچه سه تا پنج ساله را بدون تخطی از خط قرمزها پای تلویزیون نشاند اما دستمان بسته است، شخصیتها باید فانتزی باشند و فیلمنامه باید به گونهای باشد که حس همذاتپنداری را در یک خردسال ایجاد کند.او خاطرنشان کرد: من سالها پیش در گروه کودک و نوجوان فعالیت میکردم، آن زمان مجریان ما دو خردسال بودند و مدیران از این قضیه استقبال میکردند در حالی که من بارها گفتم که یک کودک هفت، هشت ساله نمیتواند به عنوان مجری با مخاطب ارتباط برقرار کند، ما از کودکی عادت داریم زود بزرگ شویم و با بزرگترها همراه شویم به همین دلیل از قدیم مادربزرگها و پدربزرگها به ما قصه میگفتند نه بچهها.
کد مطلب: 22329