گروه سیاسی:عباس عبدي در روزنامه اعتماد نوشت: آقاي رييسجمهور براساس گزارش معاونت تحقيقات وزارت بهداشت گفته است كه بهطور تخميني تاكنون ۲۵ ميليون ايراني به كرونا مبتلا شدند و ۱۴ هزار نفر جان خود را از دست دادند. حدود ۱۵۰ روز، بيش از ۲۰۰ هزار نفر در بيمارستان بستري شدند. طبق برآوردها احتمالا تا ۳۵ ميليون نفر ديگر نيز در معرض ابتلا به كرونا قرار دارند.از هر هزار نفري كه مبتلا به كرونا ميشوند ۵۰۰ نفر علامتي ندارند و حدود ۳۵۰ نفر علايم خفيف دارند و نياز به بستري شدن ندارند. ۱۵۰ نفر از هزار نفر نياز به بستري شدن دارد. اين خبر در صورت صحت خبر خوبي است، حدود يك ماه و اندي پيش نيز اين رقم 15 ميليون نفر اعلام شده بود. ولي به نظر ميرسد كه ابهام يا ايرادي در آن باشد.پيش از توضيح ابهام و ايراد آن بايد گفت كه در صورت صحت اين ادعا، لازم است كه تعداد تستها به شدت افزايش پيدا كند، در حالي كه به نظر ميرسد با شيوع بيشتر بيماري اين تعداد همچنان محدود مانده است، اين ادعا را ميتوان از نسبت تستهاي مثبت به بيماران بستري شده دريافت. براي مثال حدود 2 ماه پيش در روز اول خرداد تعداد كل مبتلايان، 2400 نفر و تعداد بستريها 420 نفر بود. يعني حدود يك ششم مبتلايان بستري ميشدند. در حالي كه اكنون قضيه متفاوت است با همان تعداد مبتلا در دو روز پيش، تعداد بستريها به حدود 1900 نفر رسيده است. معناي اين تفاوت زياد چيست؟ يا بايد بگوييم كه اكنون ويروس خطرناكتر شده؟ يا بايد بگوييم افراد ضعيفتر را مبتلا كرده؟ يا اينكه تست فقط از افراد بدحال گرفته ميشود كه اكثريت آنان نيز بستري ميشوند. ظاهرا مورد اخير معقولتر است و اين به معناي كاهش تستگيري است.
عوارض اين سياست از آنجاست كه بسياري از افراد مبتلا هستند، ولي رسما شناختهشده نيستند، در نتيجه خود را در وضعيت قرنطينه قرار نميدهند. اگر قرار بود شرايط امروز مثل همان ابتداي خرداد باشد، بايد آمار مبتلايان شناسايي شده حدود 11000 نفر ميبودند و نه حدود 2400 نفر و 8600 نفر بقيه شناسايي و قرنطينه ميشدند تا موجب سرايت بيماري نشوند. اين ضعف جدي در سياست مقابله با كرونا است كه نيازمند پاسخگويي و رفع ابهام است. ولي به نظر ميرسد كه آمار ابتلاي 25 ميليون نفر نيز دقيق نباشد.
هر چند پيشتر گمان ميرفت كه آمار 15 ميليون نفر درست باشد ولي اتفاقات بعدي حاكي از غير معتبر بودن اين آمار است. چرا؟ 25 ميليون نفر يعني حدود يك سوم جمعيت تحت خطر كشور. اگر اين رقم درست باشد، به معناي آن است كه در برخي مناطق مثل گلستان، و اصفهان و مازندران بايد درصد جمعيت مبتلا بسيار بالاتر باشد يعني بالاي 70 و 80 درصد جمعيت مبتلا شده باشند.اگر چنين بود، در اين مناطق ايمني جمعي رخ ميداد. بنابراين قرمز و هشداري شدن وضعيت برخي از اين مناطق بيمعنا است. اگر 70 درصد جامعهاي مبتلا و ايمن شوند، عملا احتمال ابتلا بسيار كم خواهد شد. پس چرا اين استانها دوباره در وضعيت هشدار قرار گرفتهاند؟ براي اين چه پاسخي ميتوان داشت؟ يا بايد بگوييم كه ايمني رخ نميدهد و مبتلايان دوباره بيمار ميشوند، يا آنكه آمار داده شده واقعي نيست. به علاوه طبق گفته ايشان تا كنون ۲۰۰ هزار نفر بستري شدهاند و از هر ۱۰۰۰ نفر مبتلا نيز حداكثر ۱۵۰ نفر بستري ميشوند؛ گيريم كه فقط ۱۰۰ نفر بستري شوند پس طبق همين فرمول تعداد مبتلايان واقعي ۲ ميليون نفر است و نه ۲۵ ميليون نفر.قصد تاييد و رد هيچكدام از اين ادعاها را ندارم. براي اظهارنظر بايد پژوهش مربوط منتشر شود. اين بيمعنا است كه فقط نتايجش چنين متضاد در جلسه رسمي طرح شود. خطر اين است كه چنين برداشتي موجب نوعي خوشبيني نسبت به آينده شود. گمان بنده اين است كه اين نوع آمار اگر چه بر اثر مطالعه به دست آمده باشند را بايد بسيار محتاطانه تلقي كرد و همچنان كرونا را جدي گرفت و به انتظار ايمني جمعي نبود.