به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۷:۳۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۰۸ ساعت ۱۲:۲۱
کد مطلب : ۲۲۵۲۱۹

زنگ‌های خطری که شنیده نمی‌شوند

زنگ‌های خطری که شنیده نمی‌شوند
گروه سیاسی:روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«این صدا را بشنوید» نوشت:
بی‌اعتنائی به فرمان الهیِ وحدت و همبستگی که در قرآن کریم با تعبیر بسیار هشداردهنده «فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ریحُکُم» از آن بیم داده شده، امروز نتایج زیانبار خود را به رخ می‌کشد. فرمان خدا به مسلمانان اینست که درگیر جنگ قدرت نشوید که اگر خلاف این دستور عمل کنید دچار فروپاشی و ناکارآمدی خواهید شد.
مسلمانان صدر اسلام با عمل به این فرمان و با پیمان برادری که نقشه راه ابداعی پیامبر اکرم برای اجرائی کردن محتوای همین فرمان خدا بود، به پیروزی‌های چشمگیری رسیدند. بعد از رحلت پیامبر اکرم، متأسفانه در اثر بی‌توجهی به این نقشه راه، همان عقوبتی به سراغ مسلمانان آمد که قرآن کریم هشدارش را داده بود «فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ریحُکُم».
وضعیت امروز مسلمانان در جهان، مصداق روشن فروپاشی و ناکارآمدی است. همدیگر را می‌کشند، ثروت‌هایشان را با خرید سلاح‌هائی که برای کشتن همدیگر بکار می‌برند به جیب دشمنان اسلام می‌ریزند، با فرصت‌سوزی‌های غمباری که مرتکب می‌شوند به دشمن خانه‌زاد خود رژیم صهیونیستی فرصت‌های طلائی برای پیشبرد اهداف شومی که دارد می‌دهند و با کینه‌ورزی دولت‌ها نسبت به همدیگر، هر روز بنیه امت اسلامی را ضعیف‌تر و طمع دشمنان مشترک را بیشتر می‌کنند. عاقبت این سراشیبی از هم‌اکنون مشخص است؛ درجا زدن همیشگی در دره عمیق فروپاشی و ناکارآمدی.
ظهور امام خمینی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری یک عالم دینی و همت مردم، افق روشنی در برابر چشمان مسلمانان جهان گشود و این نوید را به همه داد که با وحدت و همبستگی می‌توان تمام موانع را کنار زد و به قله‌های پیشرفت رسید. واقعیت اینست که نظام جمهوری اسلامی در بخش‌های مهمی از حیات علمی، فنی، دفاعی و آزادیخواهی به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یافت و برای بسیاری از ملت‌ها الگو شد. این رشد غیرقابل انکار، متأسفانه با آفت بزرگ جنگ قدرت که از عوارض دنیاطلبی است مواجه شد و هم‌اکنون با خطر بزرگ درجا زدن و حتی عقبگرد دست به گریبان است.
سخن از «جنگ قدرت» که به میان می‌آید، روشن است که دو طرف دارد و نمی‌توان یکی را مقصر دانست و برای آن دیگری حکم برائت صادر کرد. در کشور ما اصلاح‌طلب و اصولگرا هردو در پدید آمدن وضعیت کنونی مقصرند. وضعیت کنونی یعنی وجود فاصله طبقاتی وحشتناک و فوق تصوری که عده‌ای را به بدمستی‌های بی‌سابقه در تاریخ این کشور کشانده و عده‌ای دیگر را به زیر خط فقر برده است. فاجعه را هنگامی می‌توان فهمید که ببینیم این فاصله هر روز بیشتر و بیشتر می‌شود و دعوای دو طرف جنگ قدرت نیز هر روز شدیدتر و شدیدتر و خوابشان عمیق‌تر! این روزها از یکطرف خبر دعوای دو نفر بر سر تصاحب محتوای یک سطل زباله و کشته شدن یکی از آنها به دست دیگری را می‌شنویم و از طرف دیگر هزینه بوتاکس ۲۰ میلیون تومانی سگ‌های خانگی اشراف بالای شهر تهران به گوشمان می‌رسد. از یکطرف ساخت‌ و ساز برج‌های آسمان‌خراش در مناطق خوش آب و هوای شمیرانات و لواسانات با قیمت‌های هزاران میلیاردی را شاهدیم و از طرف دیگر افزایش کارتن‌خواب‌ها در تهران و کَپرنشین‌ها در نقاط مختلف جنوب و شرق کشور را می‌بینیم…
اینها زنگ‌های خطری هستند که متأسفانه شنیده نمی‌شوند، زیرا کسانی که باید بشنوند، سخت سرگرم تحکیم سنگرهای تارعنکبوتی خود هستند که در جنگ قدرت به دست آورده‌اند. آنها حتی به قیمت نادیده گرفتن ضوابط قانونی و زیر پا گذاشتن معیار اصیل و انقلابی شایسته‌سالاری، هرطور که بخواهند در مناصب کلیدی مهره‌چینی می‌کنند تا قدرت خود را تحکیم و طرف مقابل را زمین‌گیر نمایند. در چنین هنگامه‌ای طبیعی است که صدای شکستن استخوان‌های پابرهنه‌ها را طرفین جنگ قدرت نشنوند، اما این صدا دیری نخواهد پائید که خود را به گوش آنان خواهد رساند، روزی که شاید کار از کار گذشته باشد.
برچسب ها: زنگ خطر