گروه اقتصادی: شش ماه از زمانی که به صورت رسمی اعلام شد کرونا در ایران شیوع یافته است، میگذرد. حدود دو ماه قبل از شیوع کرونا در ایران کشورهای مختلف جهان درگیر این بیماری شدند؛ ماهیت کووید ۱۹، مرگبار بودن آن و قدرت انتفال بالا، باعث شد دولتهای مختلف به سرعت اقداماتی را انجام داده و توصیههایی داشته باشند. نهایتا اوضاع به گونهای رقم خورد که کرونا چهره جهان را دگرگون کرد و ما با نوع تازهای از زیست مواجه شدیم که فقط شاید در کتابها و فیلمهای علمی تخیلی نظیرش را دیده بودیم. به تبع این تغییرات، اقتصاد و اشتغال هم دچار تحولات بیسابقهای شد.
خسارت هنگفت و همزیستی اجباری
«یک جنگ جهانی فرضی میتواند ۱۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهانی خسارت وارد کند و این درحالی است که پیشبینیها نشان میدهد خسارت وارد شده از محل شیوع ویروس کرونا به اقتصاد جهانی دو برابر جنگ جهانی بوده و حدود ۳۰ هزار میلیارد دلار خواهد بود. این رقم سه برابر خسارتی است که در زمان رکود بزرگ اقتصادی که معادل ۱۰ هزار میلیارد دلار بود، به بار آمد و ۳۰ برابر خسارت یک جنگ سایبری تمام عیار است.» این بخشی از گزارش تازه موسسه مکنزی گلوبال است که به روشنی مشخص میکند ویروس مهاجم چه بر سر دنیا آورده است! اعداد و ارقام ارائه شده میتواند مشخص کند که کووید ۱۹ اقتصاد کشورهای مختلف را چقدر کوچک کرده و چگونه همچنان در حال بلعیدن کیک اقتصاد آنهاست. گزارشهای متعدد از کشورهای مختلف نشان میدهد اقتصادهای بزرگ بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کوچکتر شدهاند؛ اتفاقی که برای اقتصاد زیر فشار ایران هم رخ داده و نمود آن را در تقاضا برای دریافت بیمه بیکاری میبینیم. متقاضیان این مستمری حدود یک میلیون نفرند و برآوردها نشان میدهد بیکاری تا سه برابر این و خسارت به مشاغل تا شش برابر این بوده است.در همین حال و در شرایطی که کرونا مدام در رفت و برگشت است، زمانی آرام میشود و زمانی اوج میگیرد، در بسیاری از کشورها این نظر در حال جا افتادن است که چارهای جز همزیستی با ویروس مهاجم نیست. همزیستی با کرونا فقط ماسک زدن و الکل و مایع ضدعفونی در دست در شهر گشتن نیست؛ همزیستی با کرونا به معنای انطباق فعالیتهای اقتصادی با شرایط پیش آمده نیز هست.
نبود زیرساخت دورکاری را تبدیل به بیکاری میکند
«شیوع کرونا بسیاری از ما را مجبور کرد در خانه بنشینیم و سر کار نرویم. سر کار نرفتن گذشته از خسارتهای فردی، در بعد کلان زیانهایی دارد که ادامه آن ممکن نیست. بر این اساس است که دورکاری بیش از پیش برجسته شده. در ایران و در مورد بسیاری از مشاغل عملا امکان دورکاری نیست. کارگر خط تولید باید در محل کار حاضر باشد تا چرخ کارخانه بچرخد. با این وجود، کارهای زیادی هستند که نیاز به حضور فیزیکی ندارند. کارهای اداری، امور مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات، حسابداری، کارهای بانکی و بیمهای و... بدون حضور فیزیکی هم در اکثر موارد شدنی هستند، به شرط آنکه زیرساختهای لازم فراهم باشند.»اینها بخشی از گفتهای گشواد منشی زاده (کارشناس روابط کار) در جواب این سوال است که اگر قرار باشد بازار کار ما خود را با شرایط کرونایی تطبیق دهد، چه موانعی سر راه است.او ادامه میدهد: ما به اجبار تن به تعطیلی و ایجاد ممنوعیت و محدودیت دادیم و بعد هم دیدیم نمیتوانیم ادامه دهیم و ممنوعیتها را برداشتیم. برای مثال عنوان شد که ادارات با یک سوم کارکنان خود کار کنند. عملا اگر قرار باشد از هر سه نفر، دو نفر سر کار نباشد و کارها هم مثل سابق پیش رود که شدنی نیست. مبنا این بود که دو سوم دیگر در خانه کار کنند، اما در بسیاری موارد نبود زیرساختهای لازم باعث شد دورکاری آنها به بیکاری تبدیل شود. بحث اینترنت هست و گذشته از آن ابزارهای فنی هم لازم است. نمیشود به کارمند گفت برو خانه کار کن و ابزار کارت هم تلفن همراه خودت باشد. باید به او امکانات داد و بستر را فراهم کرد، چه اینکه در مورد مشاغلی که به نظر میرسد امکان دورکاری آنها فراهم نیست هم میتوان سازوکارهایی تعبیه کرد تا حضور فیزیکی حداقل شود یا لااقل فاصلهگذاری اجتماعی ممکن باشد.یک جنگ جهانی فرضی میتواند ۱۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهانی خسارت وارد کند و این در حالی است که پیشبینیها نشان میدهد خسارت وارد شده از محل شیوع ویروس کرونا به اقتصاد جهانی دو برابر جنگ جهانی بوده و حدود ۳۰ هزار میلیارد دلار خواهد بود. این رقم سه برابر خسارتی است که در زمان رکود بزرگ اقتصادی که معادل ۱۰ هزار میلیارد دلار بود، به بار آمد و ۳۰ برابر خسارت یک جنگ سایبری تمام عیار است.
این کارشناس روابط کار توضیح میدهد: اکنون در بسیاری از خطوط تولید ما، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی شدنی نیست، چراکه کارها خیلی وقتها دستی است. در صنایع پیشرفته کارگر نه با دست که با رایانه کار میکند و میتواند از دیگران فاصله داشته باشد.او تصریح میکند: اینکه باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهیم حرف درستی است و گام اول برای این تطبیق ایجاد زیرساختها و داشتن برنامه مدون در این زمینه است. از طرف دیگر، ما نباید موضوع مهمی را به فراموشی بسپاریم. یک ظرفیت قانونی در کشور وجود دارد و آن هم مستمری بیکاری است. قانونگذار این ظرفیت را برای مواقعی که فرد دچار بحران میشود در نظر گرفته و سازوکار آن ازجمله حداقل و حداکثر مستمری بیکاری را هم تعیین کرده است، اما میبینیم بیکاران ناشی از شیوع کرونا مبالغی به مراتب پایین در حد ۵۰۰ یا ۶۰۰ هزار تومان در ماه دریافت میکنند که این خلاف قانون است.اصلاح ساختارها مسالهای است که دهههاست پیش روی ماست. اگر قبلا فرصت داشتیم حل آن را به تاخیر بیندازیم، حالا دیگر چارهای جز تن دادن به اصلاحات نداریم. عدم انعطافپذیری باعث شده با هر تغییر کوچک و بزرگ به مشکل بربخوریم. اگر میخواهیم در دنیای پساکرونا سر پا بمانیم باید سریعتر حرکت کنیم و انعطافپذیر باشیم. ازجمله در حوزه اشتغال اجرای آن گروه از طرحها و برنامههایی که مبتنی بر شرایط پیش از کروناست، هدررفت منابع است. باید زیرساخت ایجاد کرد و مشاغلی را به وجود آورد که منطبق با شرایط جدید هستند. توسعه مشاغل خانگی میتواند راهکار مناسبی باشد، اما باید توجه داشت که چنین توسعهای منوط به وجود سیستم ارتباطی قوی و خدمات پستی استاندارد و سریع است.