روایتی از گرفتارشدن یک درمانگر اعتیاد به کرونا
2 شهريور 1399 ساعت 9:49
گروه جامعه: ویروس کرونا نه فقیر و غنی، نه زن و مرد و نه حتی جوان و پیر می شناسد؛ حدود ۲۰۰ روز از ورود و بروزش در جهان می گذرد و هر روز هم بیشتر از قبل شگفت زده مان می کند، در این مسیر اما پزشکان و درمانگران سلامت در خط مقدم جبهه مبارزه با کرونا از جان خود چشم پوشیدند تا از جان ما محافظت کنند. به گزارش ایسنا، ۶ ماه از شیوع ویروسی به نام کرونا در دنیا میگذرد؛ ۶ ماهی که بسیاری از مردم را در بستر بیماری قرار داد و جان دست کم ۲۰ هزار نفر را گرفت. در این مدت اما، سوداگران مرگ بیکار ننشستند و با ایجاد این شایعات که معتادان کرونا نمیگیرند یا مصرف برخی از مواد کرونا را درمان میکند اقدام به سودجویی و تبلیغات گستردهتر خود برای فروش مواد مخدر کردند تا افراد بیشتری را در چرخه سیاه اعتیاد بیاندازند.در دوران کرونا علاوه بر پرستاران و پزشکان، نمیتوان زحمات درمانگران اعتیاد را نادیده گرفت؛ همان نجاتگران زندگی که برای درمان ضعیفترین قشر جامعه تلاش کردند تا غبار اعتیاد را از زندگی معتادان پاک کنند؛ درمانگران اعتیادی بودند که در دوران کرونا در بستر بیماری افتادند و برخی هم در این مسیر به شهادت رسیدند، به طوریکه براساس آمارهای جمعآوری شده و به گفته دکتر جلالی- روابط عمومی انجمن درمانگران اعتیاد استان تهران، تاکنون ۱۵۰ درمانگر اعتیاد، به کرونا مبتلا شدند که از این تعداد ۱۰ نفرشان جان خود را از دست دادند.دکتر محمدحسین صاحبیاری یکی از نجاتگران زندگی است که در دوران شیوع کرونا، برای درمان ضعیفترین قشر جامعه دست از کار نکشید و علی رغم مخالفتهای خانوادهاش برای درمان بیماران در دوران کرونا، به مردم خدمتگذاری کرد. درنهایت خودش به بیماری کرونا مبتلا شد و چند روزی در بستر بیماری افتاد.او در سال ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد و به دلیل علاقهای که به رشته پزشکی داشت، با کمک خانواده و حمایتهای پدرش در رشته پزشکی عمومی تحصیل کرد، پس از اتمام دوره پزشکی عمومی در دانشگاه، به خوزستان سفر کرد و به مدت هشت سال خدمتگذار مردم خوزستان بود؛ که سه سال آن پزشک خانواده و سسپس به پیشنهاد شبکه بهداشت، به مدت پنج سال ریاست یکی از بیمارستانهای شوشتر را برعهده گرفت.
پس از آن به تهران آمد و تصمیم گرفت که برای درمان بیماران معتاد کشورش تلاش کند و مسیر طبابت خود را به این سمت تغییر میدهد؛ میگوید: «پس از فارغالتحصیلی در رشته پزشکی عمومی و بعد از چند سال زندگی در خوزستان و خدمتگذاری به مردم خوزستان، تصمیم گرفتم در دورههای آموزشی درمان اعتیاد شرکت کنم و به عنوان درمانگر اعتیاد فعالیت خود را ادامه دهم؛ هربار که موفق به ترک یک بیمار میشدم و خوشحالی خانواده بیمار را میدیدم، این خوشحالی بر روی خودم هم تاثیر میگذاشت، زیرا توانسته بودم یک نفر را در اجتماع از چرخه اعتیاد خارج کنم و همین هم باعث شد که در این مسیر بمانم و آن را ادامه دهم». صحبتهایش را با ابراز نگرانی نسبت به برخی از معتادان جامعه که در چرخه معیوب اعتیاد گیر میکنند، ادامه میدهد: «البته از طرفی هم هستند بیمارانی که وقت میگذاری و پیگیر درمانشان میشوی و میبینی بعد از چندین ماه دوره درمان که بیمار درحال پاک شدن است، متاسفانه دچار لغزش شده و دیگر از او خبری نیست و به مرکز درمانی مراجعه نمیکند که این مسئله واقعا باعث فشار روحی زیادی می شود، در واقع درمانگری اعتیاد نسبت به درمان بیماران عادی سختی کاری کمتری دارد؛ اما از نظر روحی و روانی فشار کار بالاتری دارد، به ویژه درمانگرانی که برای معتادان دلسوزی و پیگیری دارند؛ من همیشه سعی کردم برای بیمارانم مثل یک برادر دلسوز باشم و آنها را از سر خود باز نکنم و همین موضوع باعث میشود که برای درمان مریض حوصله به خرج دهم».این درمانگر اعتیاد صحبتهایش را اینطور تکمیل میکند: «در این مسیر با قشری سر و کار داریم که اکثرشان جزو ضعیفترین اقشار جامعه هستند و بسیاری از آنها به دلیل همین سختیهاست که نمیتوانند تحمل کنند و دچار آلودگیهای محیطی میشوند. از طرفی دیگر خانوادههای آنان نیز به دلیل اعتیاد عضوی از خانوادهشان بسیار مستاصل میشوند و اینگونه تصور میکنند که فرزندشان دیگر از دست رفته است و حتی اگر به آنها بگوئیم فرزندتان سرطان گرفته شاید از اینکه فرزندشان معتاد باشد کمتر ناراحت شوند؛ بودهاند والدینی که موادی در جیب فرزندشان پیدا کردهاند و به علت انکار شدیدفرزندشان از ما میخواهند از فرزندشان آزمایش بگیریم ، البته اکثر این فرزندان در غیاب والدینشان میگویند که مواد مصرف میکنند، اما در آن زمان این ما هستیم که باید با والدین آنها موضوع را در میان بگذاریم و نمیتوان آن را کتمان کرد».
کد مطلب: 228717