مسمومیت مرگبار ۲ برادر بعد از جشن تولد
روزنامه جام جم , 11 شهريور 1399 ساعت 8:36
گروه حوادث: دو برادر خردسال به دلایل نامعلوم مسموم شده و بعد از انتقال به بیمارستان یکی از آنها فوت کرد.تحقیقات پلیسی-قضایی برای رازگشایی از این ماجرا از والدین پسر فوتشده و نامادری او آغاز شده است.ساعت 10 و 30 دقیقه صبح هشتم شهریور امسال زنگ تلفن همراه مصطفی واحدی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران به صدا در آمد. آن سوی خط یکی از ماموران کلانتری سیدخندان پایتخت بود که خبر از مرگ مشکوک پسر 8 سالهای در بیمارستان رسالت میداد. همزمان با حضور تیم تحقیق در بیمارستان، پدر کودک و نامادری او گفتند که پسر 6 ساله خانواده نیز بدحال بوده و از این بیمارستان به بیمارستان لقمان تهران منتقل شده است.این در حالی بود که پزشکان بیمارستان گفتند که هر دو بچه مسموم شدهاند اما معلوم نبود آن دو چطور مسموم شدهاند. در ادامه جسد کودک فوتشده برای آزمایش سمشناسی به پزشکی قانونی منتقل و با دستور بازپرس جنایی قرار شد که از نامادری و پدر کودک تحقیقات لازم انجام شود.پدر کودک فوتشده در جریان تحقیقات پلیسی گفت: سالها پیش من با خانمی ازدواج کردم که دو پسر ثمره آن ازدواج بود. بچهها خیلی کوچک بودند که من و همسرم دچار اختلاف و درگیری شدیم و همین باعث شد از هم جدا شویم. حضانت دو پسرم را خودم بر عهده گرفتم و قرار شد که مادر بچهها در هفته چند ساعت با آنها ملاقات کند.وی افزود: بعد از مدتی من با همسر فعلیام ازدواج کردم. او فرزندی نداشت و در عین حال علاقه زیادی هم به بچههایم داشت و به خوبی از دو پسرم نگهداری میکرد. رابطه خوبی میان همسر جدیدم و بچهها بود. پنجشنبه تولد یکی از فرزندانم بود و همسر سابقم با من تماس گرفت و خواست آنها را با خود به خانهاش در کرج ببرد. من هم قبول کردم و بچهها را به او سپردم و عصر جمعه آنها را بازگرداند. حال آن دو خوب بود و حتی جمعهشب آن دو را همراه همسرم برای شرکت در مراسم عزاداری به هیات بردم.
شب که بازگشتیم بچهها کمی خسته بودند و زودتر خوابیدند، اما صبح روزبعد که برای بیدارکردن آنها رفتیم، متوجه شدیم یکی از بچهها بیهوش شده و دیگری نیمه بیهوش است. هر دو را به بیمارستان رسالت رساندیم که بعد از ساعتی پسر 8 سالهام فوت کرد و پسر دیگرم به بیمارستان لقمان منتقل شد. من و نامادری بچهها در این ماجرا نقشی نداشتیم. نمیدانم چرا این اتفاق رخ داده است. من به همسر اولم مشکوک هستم.این در حالی بود که نامادری پسر فوتشده نیز در جریان تحقیقات گفتههای شوهرش را تائید کرد وگفت که علاقه زیادی به بچهها داشته و از مرگ یکی از آنها شوکهشده و نگران حال دیگری است.ماموران با شناسایی مادرکودک فوتشده به تحقیق از او پرداختند که از شوهر سابقش و نامادری فرزندش شکایت کرد و به افسر تحقیق گفت: آن شب که جشن تولد برای پسرم گرفتیم حال او و برادرش خوب بود و ساعت 4 بعدازظهر هفتم شهریور آنها را به پدرشان تحویل دادم تا اینکه روز بعد از طریق پلیس متوجه شدم پسرم فوت شده است.با تشکیل پرونده قضایی در شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، تحقیقات از پدر و مادر کودک فوتشده و نامادری او برای رازگشایی از مرگ این کودک ادامه دارد.
کد مطلب: 229498