گروه فرهنگ و هنر: جواد جزینی، نبود قوانین مدنی، پدیده ناشران نوظهور، مشخص نبودن جایگاه مؤلف و دگرگونیهای اقتصادی و سیاسی را اصلیترین دلایل آشفتگی حوزه نشر و رعایت نشدن حقوق مؤلفان دانست.
این نویسنده درباره وضعیت قراردادهای نشر و حقوق بین مؤلفان و ناشران کتاب گفت: مسأله حقوق نشر به سازمان نشر برمیگردد که در کشور ما تعریف دقیق و روشنی از آن وجود ندارد.او در تشریح برخی از موارد این نابسامانی ادامه داد: نبود قوانین مدنی در حوزه نشر یکی از علتهای اصلی بروز مشکلات بین ناشران و مؤلفان است؛ در صورتی که در کشورهای دیگر به این نکات توجه و در قوانین خود نقاط اختلافات در حوزه نشر را تعریف کردهاند، بنابراین اختلافات آن نیز از مجاری قانونی قابل حل است، اما در قوانین جاری ما چنین چیزی تعریف نشده است.
جزینی افزود: آسیب دیگری که جماعت نویسنده با آن مواجه شدهاند، پدیده ناشران نوظهور است. این دسته از ناشران نوظهور که اکثرا نیروهای جوان هستند، با بند و بساطهایی که درست کردهاند، با حمایت ارشاد و استفاده از امکانات این وزارتخانه وارد حوزه نشر شدهاند، ولی چون ناشر حرفهیی محسوب نمیشوند و مناسباتهای این حوزه را نمیشناسند، باعث بروز تخلفها و اختلافات زیادی شدهاند. این افراد چون خودشان اهل فرهنگ نیستند، به همین دلیل یا بلد نیستند مناسبات را رعایت کنند، یا نمیخواهند این کار را انجام دهند، در صورتی که ناشران حرفهیی کشور کمترین اشکال را دارند.
او در ادامه موضوع جایگاه مؤلف در ایران را پیش کشید و در اینباره اظهار کرد: موضوع دیگر مسأله جایگاه مؤلف در ایران است که در قوانین جاری مشخص نشده است. حتا در نظام حقوقی سازمان تأمین اجتماعی که همه مشاغل در آنجا ثبتشده هستند، شغل نویسندگی به عنوان شغل پذیرفته نشده است. بنابراین وقتی در جامعهای، نویسندگی شغل محسوب نمیشود، طبیعی است مشکلات و پیامدهای زیانباری به دنبال خواهد داشت.این نویسنده در ادامه مسأله نبود قوانین روشن در حوزه قانون حقوق مؤلف را یادآور شد و گفت: از دهه 40 به بعد هیچ کاری در این حوزه صورت نگرفته است.
او سپس درباره مسائل اقتصادی و سیاسی که به مسألهی آشفتگی بازار نشر دامن زده است، اشاره کرد و در اینباره گفت: مسائلی اقتصادی و سیاسی دو مقوله دور از فرهنگ هستند، اما تأثیر زیادی بر فرهنگ میگذارند. برای مثال وقتی به دلایل مختلف دگرگونیهای اقتصادی کمر یک ناشر را میشکند، او هم مجبور میشود فشار کار را بر روی دوش نویسنده بیاندازد، بنابراین پول کمتری به مؤلف میدهد و یا گر بدهد، دیرتر از زمان مقرر آن را پرداخت میکند.
وی همچنین درباره مسائل سیاسی که بر روی اقتصاد حوزه نشر تأثیر میگذارد، گفت: برای مثال با عوض شدن مدیران یک انتشارات دولتی و حتا خصوصی به دلیل تغییر مشی سیاسی، کتابهای نویسندهای بایکوت میشوند و یا از تجدید چاپ آنها جلوگیری میشود، مثلا حقالتألیف نمیدهند و دست مؤلف هم به جایی بند نیست. او در پایان کلیت اقتصاد سازمان نشر را یک سیکل معیوب دانست و گفت: این سیکل معیوب از صنعت نشر عصر حجری ما که هنوز با ماشینهای 30 سال پیش کار میکند، وجود دارد تا سازمان توزیع که همچنان سازمان داغانی است.