گروه جامعه: روزنامه همدلی نوشت: در جوامع مردسالار فقط قوانین نیست که زنها را آزار میدهد، در این جوامع در بسیاری از موارد نه تنها «عرف» در زنستیزی از قوانین پیشی گرفته و آزارها و خشونتهایی را به زنان اعمال میکند که به سختی در باور مینشیند، بلکه حتی میتواند در وضع قوانین علیه زن نیز تاثیرگذار باشد.هر چقدر جامعهای محلی و بدوی باشد زور عرف و هنجارهای محلی در آن بیشتر میشود، درست مثل خوزستان و برخی از مناطق سنتی ایران که برخی از هنجارهای عرفی زنان را در حد یک شیء بیجان و بیاراده تنزل میدهد. همین چند وقت پیش بود که برخی در استان خوزستان به دنبال این بودند که آیین «خونبس» را که خشونتی آشکار علیه زن است، به ثبت برسانند؛ آیینی که با نگاهی ابزاری و کالایی به زن، آنان را وسیله معامله صلح بین دو خانواده یا طایفه و قوم قرار میدهد.آیین خونصلح یا خونبس زمانی کاربرد دارد که قتلی در بین دو خانواده یا طایفه اتفاق بیفتد. در این شرایط یک زن به عنوان خونبها به خانواده مقتول داده میشود و به عقد یکی از مردان خانواده قربانی درمیآید تا این گونه بذر کینه و خشونت در بین دو خانواده رنگ صلح به خود بگیرد. دخترانی که به صورت «خونبس» ازدواج میکنند، در واقع قربانی خطای دیگر افراد طایفه میشوند.آنها به شدت زیر فشار روحی، تحقیر و خشونت قرار دارند و این خشونت گاهی حتی تا آخر عمر با خیلی از آنها همراه است. علاوه بر آیین خونبس که تلاش برای ثبت آن چند وقت پیش خبرساز شده بود، چند روزی است که خبر از تحت فشار قرار گرفتن یک دختر ۱۱ساله اهوازی برای ازدواج با یک مرد سی و چند ساله تحت عنوان «سنت فصلیه» سر زبانها افتاده است تا با این معامله به یک موضوع خانوادگی پایان دهند.فعالان اجتماعی و فعالان حقوق زنان در اهواز، چند روزی است با انتشار مطالبی در شبکههای اجتماعی از توافقات قبیلهای برای معامله این کودک ۱۱ساله خبرداده و به آن اعتراض کردهاند.
ماجرا از چه قرار است؟
آنگونه که در گزارشها آمده است ماجرا از ازدواج برادر این دختر با زنی از طایفه دیگر آغاز شد، سه روز بعد از ازدواج، پسرعموهای عروس تحت عنوان «نهوه» نسبت به این وصلت اعتراض میکنند و منزل خانواده داماد را به رگبار میبندند. اگرچه کسی کشته نشد، اما آنها همچنان به ازدواج خارج از فامیل دختر عموی خود معترضاند و متعرض خانواده داماد میشوند. بعد از آن، طایفه داماد واسطههایی برای مذاکره با انها میفرستند و بعد از مهلت ۱۶روزه (در دو مقطع) نشستهایی با حضور شیوخ و بزرگان برگزار میکنند.در این جلسات طایفه داماد پیشنهاد پرداخت سه میلیارد ریال وجه نقد به خانواده عروس میکنند اما عموزادههای عروس نمیپذیرند و خواستارگرفتن دختری به عنوان فصلیه میشوند؛ موضوعی که به نظر میرسد از سوی طرف مقابل پذیرفته شده و طبق خواسته عموزادهها، این دختر ۱۱ساله قرار است بعد از اربعین حسینی به ازدواج مردی از طایفه مقابل درآید، این در حالیست که خانواده دختر به شدت با فصلیه مخالفت و از آن امتناع کردند، اما در نهایت به دلیل تصمیمگیری قبیلهای و ترس از بروز تبعات و مشکلات یا کشته شدن فردی از طایفه، به آن رضایت میدهند. براساس گزارشها شیخ طایفه عروس با فصلیه گرفتن مخالفت کرده، اما عموزادههای عروس حرف شیخ طایفه خود را نپذیرفتند و همچنان بر گرفتن فصلیه پافشاری میکنند. لازم به یادآوری است که طبق سنت «نهوه»، پسرعموهای یک دختر برای خود حق تصمیمگیری درباره ازدواج آن دختر قائل هستند و میتوانند از ازدواج دختر با یک فرد از طایفه دیگر ممانعت و به اصطلاح آن را «نهی» کنند.
نقش عموزادهها در سرنوشت دختران مناطق سنتی
در آیین فصلیه و برخی آیینهای سنتی دیگر موضوعی که قابل تامل است تاثیر نسبت «عموزاده» در سرنوشت دختران طایفه و قبیله است. این نقش گاهی از نقش خود برادر دختر و حتی پدر دختر نیز پررنگتر میشود. در این جوامع عرف قدرتی به پسرعمو بخشیده است که میتواند در مورد دخترعموی خود آنچنان احساس مالکیت کند که در موضوع ازدواجش خود را دارای حق مسلم و صددرصد بداند به نحوی که مانع ازدواج وی با غیر شود و حتی در مخالفت دست به اسلحه ببرد و رفتار خشونتآمیز انجام دهد. موضوع از جایی شگفتآورتر میشود که این حس مالکیت نیز در آن جوامع پذیرفته شده است و در موضوع ازدواج دخترعمو با غیر اطرافیان به گونهای با قضیه برخورد میکنند که گویی حقی از «پسرعمو» ضایع شده است که باید جبران شود به طوری که حتی برای جبران این موضوع با پیشنهاد مبالغی کلان به دنبال جبران خسارت به وی هستند.تحت فشار قرار گرفتن دختر ۱۱ساله اهوازی برای ازدواج با مردی سیوچندساله تحت عنوان فصلیه یک بار دیگر نگاههای فعالان حقوق زن را به استان خوزستان و همچنین مناطق سنتی ایران که زن آزاری در آستین عرف پنهان شده است، جلب کرد. بسیاری از فعالان حقوق زنان که در موضوع خونبس فعالیت چشمگیری انجام دادند و با راهاندازی هشتگهای «من خونبس نمیشوم» باعث متوقف شدن ثبت آن به عنوان میراث معنوی شدند، در این موضوع نیز با راهاندازی هشتگهای «من فصلیه نمیشوم» در شبکههای اجتماعی، نسبت به آن اعتراض و مخالفت کردند.آنچه که در مورد جدید فصلیه باعث نگرانی فعالان حقوق زن شده، این است که به گفته فعالان حقوق زن استان خوزستان این اتفاق حتی مغایر عرف رسوم «فصلیه» و «نهوه» بوده و مشابهی نداشته، زیرا طبق عرف عشایر، رسم فصلیه در زمان وقوع قتل و ریختن خون استفاده میشود و نهوه نیز با جریمه مالی حل میشود، مساله دیگر این بود که در این مورد به حرف شیوخ و بزرگان هم اعتنایی نشده، این در حالیست که در گذشته مواردی بوده که بهخاطر بزرگان یا سادات، حتی حکم قصاص هم بخشیده شده است.