بیمار بهبودیافته کرونا با تست مثبت هنوز ناقل است؟
بازگشایی مدارس عجولانه بود
همشهری آنلاین , 23 شهريور 1399 ساعت 9:49
گروه جامعه: در ۹ ماه گذشته که کرونا در دنیا، مهمترین دغدغه بشر بوده است، چه بلایی سر ما آورده؟ تحلیلهای جامعه شناسی البته هنوز ابهام زیاد دارد، همین که مردم با پروتکلهای بهداشتی دست به یقه شدهاند، خودش یک بحران اجتماعی عمده است. به هرحال همین پروتکلهای بهداشتی به اندازه کرونا مردم و کادر درمانی در سراسر دنیا را خسته کرده است. خستگی مفرط از شرایط ناهنجار موجود؛ شرایطی که روال معمولی زندگی مردم را به هم زده است و کادر درمانی را از پا انداخته است. پروتکلهای درمانی آنقدر دست و پا گیر هستند که برای دورزدن آنها همیشه دنبال سوالات باشیم؛ خب اگر فلان شد چه؟ بهمان شد چه؟ مسائلی وجود دارد که به نگرانی و اضطراب مردم دامن میزند؛ مسائلی همچون بازگشایی مدارس، نبود واکسن، زبالههای کرونایی، دفن اموات کرونایی، برگزار نکردن مجالس ترحیم و... . با دکتر مسعود مردانی متخصص بیماریهای عفونی و عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا درباره تعدادی از این ابهامات گفتگو کردهایم. دکتر مردانی درباره یک موضوع مهم این روزها به همشهریآنلاین میگوید: «بازگشایی عجولانه مدارس، ریختن بچهها به آن شکل در مدارس که دیدیم، نداشتن سیستم نظارتی و عدم آموزش صحیح مربیان مشکل را دهچندان میکند. بدبختی این است که ما در مهرماه ممکن است علاوه بر کرونا با اپیدمی آنفلوآنزا به علاوه سرماخوردگی مواجه شویم. این شرایط را اضافه کنید به مدارسی که شرایط خاص و لازم پاندمی در آنها حاکم نیست. ممکن است فاجعه رخ دهد و ما دوباره با طغیان بیماری روبهرو شویم. یعنی از این پیک خفیف به پیک شدید برسیم.»مشروح گفتوگو با دکتر مردانی را در ادامه بخوانید؛
پیک خفیف کرونا
چند روز روز پیش در خبرها با عبارت «آغاز پیک خفیف کرونا» در ایران مواجه شدیم. با توجه به اینکه پیک معنی اوج را در خود دارد، کنار هم قرار دادن دو واژه «پیک» و «خفیف» بهنوعی تناقض و تعارض دارد. منظور از این عبارت چیست؟
ما در فروردین و اردیبهشت با کاهش بیماری مواجه شدیم و داشتیم خیلی از بخشهای کرونا را جمع میکردیم اما مردم فکر کردند کرونا تمام شده و فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت نکات بهداشتی را کنار گذاشتند و به مسافرتهای غیرضروری رفتند. همین باعث شد که در تیرماه طغیان بیماری اتفاق بیفتند و تا مردادماه هم ادامه پیدا کند. متاسفانه شدت طغیان بیماری از شروع آن بیشتر بود به طوری که تمام سیستم بهداشتی و درمانی کشور را تحتالشعاع قرار داد. بعد از آن بود که مسئولین احساس خطر کردند و متوجه شدند بازگشاییها یک مقدار عجولانه بود و رعایت مسائل بهداشت فردی و اجتماعی دوباره افزایش پیدا کرد. مثلا استفاده از ماسک از ۱۵ تیرماه همگانی شد. خوشبختانه با اقدامات خوبی که انجام شد و همکاری مردم، طغیان بیماری یواشیواش رو به افول رفت تا اینکه تعطیلات عاشورا و تاسوعا اتفاق افتاد. علیرغم هشدارهایی که داده شده بود، علاوه بر مراسم عاشورا و تاسوعا، یکدفعه متوجه شدیم میلیونها ماشین از تهران به سمت استانهای شمالی کشور راه افتادند. ما فکر میکردیم که وضع از این که الان هست، بدتر شود اما خوشبختانه میتوانم بگویم بیماری پیک کوچکی داشت. یعنی افزایش موارد ابتلا را داشتیم اما خیلی خیلی محدود. به عبارت دیگر، منظور از پیک خفیف، افزایش محدود موارد جدید ابتلا به کروناست.
بازگشایی مدارس
بحث داغ این روزها بازگشایی مدارس است و خانوادهها بهشدت نگران فرزندانشان هستند، بهخصوص که گفته میشود کودکان ناقل خاموشند و تا ۳ هفته میتوانند هیچ علامتی از خود بروز ندهند. این نگرانی چقدر جدی است و آیا پیشنهاد بعضی والدین مبنی بر تعطیلی یکساله مدارس برای سلامت نگه داشتن خود و فرزندانشان منطقی است؟
بازگشایی مدارس در زمان پاندمی کووید آنقدر حائز اهمیت است که سازمان جهانی بهداشت از حدود ۴ هفته قبل یک دستورالعمل چندین صفحهای برای آن صادر کرده است. اگر بخواهم به سابقه بازگشایی مدارس در پاندمی اخیر اشاره کنم، میتوانم از آلمان، فرانسه و سنگاپور نام ببرم که بعد از اینکه توانستند در کنترل بیماری موفق شوند، مدارس را بدون کوچکترین محدودیتی باز کردند اما بلافاصله افزایش موارد ابتلا را شاهد بودند و دوباره مدارس را بستند. حق همه مردم ایران است که بچههایشان درس بخوانند و کسب علم کنند و پیشبینی خوشبینانه سازمان جهانی بهداشت هم این است که کرونا تا تابستان سال دیگر هست. حالا بیاییم بگوییم تا آن موقع هیچ بچهای مدرسه نرود. میدانید در همین ۶، ۷ ماهی که بچهها در خانه بودند چقدر خشونت خانگی افزایش پیدا کرده است؟ یا بچههایی که از خانه بیرون نیامده بودند، دچار افسردگی شدند؟ یا میزان اضطراب در بچهها و خانوادهها بیشتر شده است؟ بعضی بچهها حتی از خانه درمیروند و گرفتار اعتیاد و کارهای خلاف میشوند.
یعنی شما میگویید خطر بیمار شدن خود و بچههایمان را بپذیریم که گرفتار این معضلات نشویم؟
نه، میخواهم بگویم هر دو بعد قضیه نرفتن یا رفتن بچهها را به مدرسه ببینیم و بعد فکر کنیم که باید چه کار کنیم، البته کار بسیار سختی هم است.
پس چه کار باید کرد؟
خب، اینکه همه مدارس تا پایان پاندمی کرونا بسته شوند، زیاد دلپسند نیست، حتی شاید برای کسانی که الان مدافع این کار هستند. از آن طرف هم منِ پدر یا مادر نمیخواهم بچهام را به مدرسه بفرستم و او با بیمار برگردد یا ناقل آن شود و باعث مرگ مثلا پدربزرگ و مادربزرگش بشود. در چنین شرایط دوگانهای، سازمان جهانی بهداشت آمده و گفته است که باید شرایط خاص برای بازگشایی مدارس وجود داشته باشد؛ شرایطی غیر از آمادگی آموزش و پرورش و سیستم بهداشت و درمان در شرایط پاندمی کرونا. غیر از اینها یکسری فاکتورهای اپیدمیولوژیک وجود دارد که باید باشند تا مدارس بازگشایی شوند. سازمان جهانی بهداشت میگوید برای بازگشایی مدرسه باید ۳ شرط وجود داشته باشد، آن هم نه در یک مدرسه، بلکه در یک شهر. اول اینکه موارد جدید ابتلا در آن شهر به کمتر از ۱۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر طی یک هفته برسد. دوم اینکه کمتر از ۵ درصد تستهای پیسیآر در هفته مثبت باشد. سوم اینکه تعداد مراجعهکنندگان به مراکزی مثل مطبها و درمانگاهها با علائم کرونا در هفته باید کمتر از ۵ درصد کل بیماران باشد. اگر این موارد بیشتر از حد تعیینشده باشد، معنیاش این است که اوضاع خوب نیست و نباید مدارس باز شوند. باید به این هم توجه کرد که ما در ایران به اندازه کشورهای اروپای غربی و آمریکا تست پیسیآر انجام نمیدهیم چون همه کیتهای آن وارداتی و درنتیجه هزینهبر است. حالا تفسیر اینها چیست؟ ما اینها را در قالب رنگهای هشداردهنده بیان میکنیم. مثلا در منطقهای که قرمز است، احتمالا تعداد ابتلای جدید هفتگی بیش از ۱۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر است. به دنبال آن، احتمالا تستهای پیسیآر بیشتری مثبت میشود و تعداد مراجعهکنندگان به مراکز درمانی با علائم کرونا هم بیشتر میشود. اینجاست که مدرسه باید تعطیل و آموزش مجازی شود. اگر در شهری این شرایط وجود داشته است و ما مدارس را باز کردهایم، این کار عجولانه بوده است و حتما باید تجدیدنظر شود. ما در کمیته علمی ستاد کرونا در این زمینه توضیحاتمان را بیان کردیم و قرار شد نوشتهای به وزیر محترم آموزش و پرورش و وزیر بهداشت داده و به تفصیل از آن صحبت شود. اما اگر در شهری مثلا کمتر از ۱۰ نفر در ۱۰۰ هزار نفر ابتلای جدید در هفته داشتیم، وضعیت آن شهر سفید است و مدارس میتوانند با رعایت فاصله فیزیکی و پروتکلهای بهداشتی باز شوند. اگر شرایط بین این دو بود، یعنی مثلا ۱۰ تا ۱۰۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر ابتلای جدید هفتگی داشتیم، وضعیت زرد است و حداکثر ۲ بار در هفته بچهها میتوانند به مدرسه بروند و بقیه هفته را در خانه از طریق تلویزیون یا فضای مجازی آموزش ببینند. پس اینها تمام حساب و کتاب دارد. یادمان باشد بازگشایی عجولانه مدارس، ریختن بچهها به آن شکل در مدارس که دیدیم، نداشتن سیستم نظارتی و عدم آموزش صحیح مربیان مشکل را دهچندان میکند. بدبختی این است که ما در مهرماه ممکن است علاوه بر کرونا با اپیدمی آنفلوآنزا به علاوه سرماخوردگی مواجه شویم. این شرایط را اضافه کنید به مدارسی که شرایط خاص و لازم پاندمی در آنها حاکم نیست. ممکن است فاجعه رخ دهد و ما دوباره با طغیان بیماری روبهرو شویم. یعنی از این پیک خفیف به پیک شدید برسیم.
نگرانیای که وجود دارد، شیوع آنفلوآنزا در پاییز و زمستان و همزمانی آن با پاندمی کووید-۱۹ است. آیا بازگشایی مدارس به این مشکل دامن نمیزند؟
از ۱۵ می ۲۰۲۰ ویروس کووید-۱۹ جهش کروموزومی پیدا کرده اما شدت بیماری بر اثر آن بیشتر نشده اما شدت انتقال آن از یک فرد به فرد دیگر بین ۳ تا ۹ برابر افزایش پیدا کرده است. در اسفند و فروردین عملکرد این ویروس به این شکل بود که مثلا پدر خانواده و یکی، ۲ ماه بعد فرد دیگری از خانواده مبتلا میشد. الان به این صورت است که پدر خانواده در محل کار مبتلا میشود و بلافاصله مادر خانواده و سپس بچهها و حتی پدربزرگها و مادربزرگها بیمار میشوند. الان افراد به صورت خانوادگی و حتی فامیلی به مطب مراجعه میکنند. همین جهش ویروس باعث افزایش تعداد مبتلایان در کشور ما شده است. در هفته اول بازگشایی مدارس مطمئنا سرکشیهای مسئولان وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت به مدارس زیاد است. اما آیا این کار تا پایان سال تحصیلی تداوم خواهد داشت؟! آیا بُعد نظارتی در مدارس آنقدر قوی است که اگر مدرسهای پروتکلها را رعایت نکرد، بتوان درِ آن مدرسه را بست. من فکر میکنم خیلی باید با تأنی با مساله بازگشایی مدارس برخورد کرد. اگر روند کاهش بیماری به همین صورت ادامه پیدا کند، شاید ما در ماههای آینده بتوانیم به مردم بگوییم بدون دغدغه بچههایشان را به مدرسه بفرستند ولی به نظر میرسد که الان در چنین موقعیتی نیستیم.
تست مثبت کرونا پس از بهبودی
مسالهای که بسیاری از مخاطبان همشهری آنلاین آن را مطرح میکنند، مثبت شدن تست پیسیآر آنها پس از بهبودی کروناست. آیا کسانی که به کرونا مبتلا شده و بهبود پیدا کردهاند و تستشان باز هم مثبت است، ناقل بیماری هستند؟
سوال خوبی است. باید توجه داشت که تست پیسیآر برای تشخیص بیماری است و برای پیگیری ارزش چندانی ندارد. ما میگوییم ۱۰ تا ۱۴ روز بعد از زمانی که علائم اولیه بیماری پدیدار شد، ویروس دیگر آلودهکننده نیست، حتی اگر پیسیآر بیمارِ بهبودیافته مثبت شود. ویروس دیانای دارد و تا سالها میتواند در بدن میزبان باقی بماند. طبق آخرین مطالعاتی که در مجلات معتبر پزشکی منتشر شده است، مثبت بودن تست پیسیآر حتی تا ۳۶ روز بعد از ابتلا هم در فرد بیمار دیده شده است. با این حال، فردی که ۱۴ روزِ او از شروع بیماری تمام شده و بهبود پیدا کرده، نه به دارو نیاز دارد و نه به جداسازی چون او دیگر ناقل ویروس نیست، حتی اگر تست پیسیآر او مثبت شود. مثبت بودن تست به خاطر لاشه مرده ویروس است و قدرت آلودهکنندگی ندارد و منتقل هم نمیشود. بنابراین عزیزانی که چنین مشکلی دارند، با گذشت ۱۴ روز از شروع بیماری و بهبود میتوانند به سر کارشان برگردند و مطمئن باشند که بیماریشان به دیگران منتقل نمیشود. سازمان جهانی بهداشت هم اعلام کرده است انجام مجدد تست پیسیآر برای بازگشت به کار لازم نیست.
میزان آلودهکنندگیِ جسد جانباختگان کرونا
مساله مهمی که بازماندگان متوفیان کرونایی با آن مواجهند این است که به آنها اجازه دفن عزیزشان به دست خودشان داده نمیشود. غیر از تجمع و ازدحام افراد که باعث انتقال بیماری میشود، آیا خود جسد هم برای دیگران خطرناک است؟
همین مساله تجمع خیلی مهم است. خیلیها پیش ما میآیند که بیمارشان به خاطر کرونا فوت کرده و به ما میگویند در گواهی فوت بنویسید که از سکته قلبی یا مغزی مرده است چون اجازه نمیدهند مراسم خاکسپاری برگزار کنیم یا مجلس ترحیم بگیریم. در پاندمی آنفلوآنزا و کرونا ما اصلا نه کفن و دفن داریم، نه مراسم ترحیم. اینکه شما زنگ بزنید تمام ایل و تبارتان را به بهشت زهرا بکشانید، از نظر بهداشتی پسندیده نیست و باعث انتقال بیماری به بقیه هم میشود. کسی که بر اثر کرونا فوت کرده، تعداد زیادی از اطرافیانش - مثلا پسر و دخترش – ناقلند چون با او در ارتباط بودهاند یا به ملاقات او در بیمارستان رفتهاند. من بارها افرادی را دیدهام که به اینگونه مراسم رفتهاند و متاسفانه مبتلا شدهاند. اما خود جسدِ فرد مبتلا به کرونا هم تا زمانی که ویروس در بدن او زنده است، میتواند برای کسانی که به آن دست میزنند، آلودهکننده باشد. برای همین است که اموات کرونایی را چند پایینتر از حد معمول دفن میکنند و روی آنها آهک میریزند چون آهک به جمود نعشی و از بین بردن عوامل بیماریزا کمک میکند. من توصیه میکنم اگر کسی عزیزش به دلیل کرونا از دست رفته است، خودش به اقوام و آشنایان زنگ بزند و بگوید ممنون از ابراز ارادت شما، ما مجلس ختم نداریم و میتوانید مثلا از طریق واتساپ با ما در تماس باشید. اصلا بهترین کار این است که یک گروه واتساپی درست کنند و همه در آن تسلیت بگویند. مجلس ترحیم هم مخارج اضافی به افراد تحمیل میکند و هم باعث اشاعه عفونت میشود.
از ریختن آهک روی جسد جانباختگان کرونا صحبت کردید. آیا این آهک جلوی انتقال ویروس را از فرد فوتشده به خاک و آبهای زیرزمینی میگیرد؟
ما غیر از کرونا بیماری دیگری هم داشتهایم که شدیدا واگیر بودهاند، مثل تب کریمه-کنگو که بومی کشور ماست. ما برای کفن و دفن آنها هم حتما شرایط خاصی را منظور میکنیم که باعث آلودگی محیط زیست و منابع آب زیرزمینی نشود.
زبالههای بیمارستانی و خانگی کرونا
درباره زبالههای بیمارستانی کرونا چطور؟ آنها به محیط زیست آسیب نمیرسانند؟
ما الان است که با کرونا روبهرو شدهایم و قبل از آن با عفونتهای مقاوم بیمارستانی مثل استَفیلوکُک اورِئوس، اَسِتینوباکِتر، کِلِپسییِلا و ایکولای مقاوم روبهرو بودیم که از اِبولا و کرونا وضعشان وخیمتر بوده و ضایعات بیمارستانی مرتبط با اینها مثل گان و باند و ماسک و غیره با علامت آلودگی بالا جدا میشوند. برای دفع بهداشتی آنها تا الان شهرداری با ما همکاری کرده و در ارتباط با عفونتهای بیمارستانی واقعا مشکلی نداشتهایم. در مورد ضایعات بیمارستانی بیماران کرونا هم الان همین وضعیت حاکم است. یعنی همان حساسیتی که برای ضایعات عفونتهای مقاوم در برابر همه آنتیبیوتیکها وجود دارد، برای کرونا هم هست و همان کارها انجام میشود. الان آن چیزی که باعث نگرانی است، دفع ضایعات غیربیمارستانی کرونا مثل ماسک و دستکش است، اینکه شما متوجه نیستید اگر کرونا دارید باید مثلا ماسکتان را در سطل دردار بیندازید و حتما دستتان را با آب و صابون بشویید. بعضیها ماسکشان را در ماشین میاندازند و بعد بچهشان هم سوار ماشین میشوذ یا به مهمانی میروند و ماسکشان را روی میز میگذارند. حتی در ناهارخوری بعضی از بیمارستانها هم این را دیدهام. این خطرناک است.
خطرناکتر از آن، ماسک و دستکشی است که در معابر و کنار سطلهای زباله انداخته میشود. اینها متاسفانه متولی ندارد. بعضیها میگویند شهرداری باید آنها را جمع کند، بعضی میگویند وظیفه بهداشت محیط است و بهداشت محیط میگوید وظیفه وزارت بهداشت است. اینجاست که ما باید از مردم کمک بخواهیم. شما در روز ۲ یا حداکثر ۳ ماسک استفاده میکنید و از نظر شرعی و اخلاقی وظیفه دارید - بهخصوص اگر عطسه و سرفه یا تب داشتهاید - وقتی میخواهید ماسکتان را دربیاورید، به هیچ وجه آن را در معابر عمومی نیندازید. در خانهتان هم ماسک را در یک زباله دردار بیندازید و هر روز یا یک روز در میان آن را در یک کیسه بریزید و درش را محکم ببندید و در سطلهای شهرداری بیندازید. اگر این کار را نکنیم، ممکن است بحران کرونا همینطور ادامه پیدا کند و ما سال به سال گرفتار آن باشیم.
واکسن کرونا
یکی از امیدواریهای بشر در این شرایط پاندمی، واکسن است. در ایران هم خیلی صحبت میشود که برخی مراکز دارند روی آن کار میکنند و حتی برخی گفتهاند مرحله تست حیوانی آن را با موفقیت پشت سر گذاشتهاند و دارند وارد مرحله تست انسانی میشوند. چقدر میتوانیم امیدوار باشیم واکسن کرونای ایرانی زودتر از کشورهای دیگر به دست ما برسد؟
ببینید، قرار نیست ما در همه چیزها در دنیا سرآمد باشیم. الحمدلله در خیلی چیزها سرآمد هستیم ولی در بعضی موارد باید از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کنیم. ما الان بیش از ۲۰ سال است که در کشور از واکسن آنفلوآنزا استفاده میکنیم. یک شرکت داخلی هست که هر سال میگوید من مراحل تجربی و... واکسن آنفلوآنزا را طی کردهام و عنقریب آن را در اختیار مردم میگذارم. اگر شما این واکسن را دیدهاید، من هم دیدهام! بنده به شما قول و اطمینان میدهم که این شرکت نخواهد توانست. راحت به شما بگویم که اصلا کشورهای غربی به خاطر تحریمها تکنولوژی آن را به ما نمیدهند. بنابراین روی واکسن کرونای تولید داخل زیاد حساب باز نکنید. چرا؟ چون کمیته ملی واکسن کرونا چند روز پیش حکمش را از وزیر محترم بهداشت گرفت و اگر این کمیته از همین الان بهجد کار کند، شاید تا یک سال دیگر هم نتواند واکسن را به مرحلهای برساند که روی انسان آزمایش شود. در دنیا ۱۵۲ شرکت تولیدکننده واکسن هست که آنها را سازمان جهانی بهداشت تایید کرده است و میتوانند روی ساخت واکسن کار کنند. ازجمله این شرکتها آسترازنکاست که با کمک چند کشور اروپایی ۸/۵ میلیارد یورو برای ساخت واکسن کرونا بودجه گذاشته است. فرض کنید ما بخواهیم سرآمد باشیم و خودمان واکسن کرونا را آماده کنیم، اصلا این پول را داریم؟! نداریم که! در آمریکا هم ۲، ۳ شرکت ازجمله مادرنا دارند کار میکنند که گفتهاند تا اوایل ژانویه ۲۰۲۱ - یعنی دیماه ما - واکسنشان را در اختیار عموم قرار خواهند داد. هند هم واکسنی زیر نظر دانشگاه آکسفورد ساخته است که گفته میشود بسیار موثر و ارزانقیمت است. این کشور الان دارد واکسن کرونای تولید خودش را به صورت محدود روی نظامیهایش آزمایش میکند. پس دنیا بیکار ننشسته است و دارد کمک میکند که این معضل جهانی برطرف شود. خیلی از کشورها توان تولید واکسن را ندارند و منتظرند این واکسن تولید شود. کوشش برای تهیه واکسن کرونا بهجد دارد انجام میشود ولی نکته حائز اهمیت این است که تا اواسط سال میلادی آتی واکسن کرونا به معرض فروش برای عموم قرار نخواهد گرفت. اما برای اینکه مردم خیالشان راحت شود، میگویم یک کمیته وزین در سازمان جهانی بهداشت تشکیل شده است که اسمش «کمیته اولویتسنجی تجویز واکسن» است. کار این کمیته این است که مثلا الان واکسن آمده و یک میلیارد دوز از آن هم تهیه شده است، تصمیم میگیرد که باید به کدام کشورها و به هرکدام چقدر اختصاص پیدا کند. ایران یکی از کشورهایی است که از کرونا آسیب زیادی دیده به طوری که تعداد زیادی از پرسنل و کادر درمان خود ازجمله پزشکانمان را از دست دادهایم و آمار قربانیان کرونا چهبسا بیشتر از آن چیزی است که شناسایی میشود. سازمان جهانی بهداشت این را مد نظر دارد. سازمان جهانی بهداشت دارد بسیار دقیق و حساس روی واکسن کار میکند و گفته است ما نمیخواهیم واکسنی را بیاوریم که بعد بفهمیم عارضه دارد یا کاراییاش کم است. تاییدیه این سازمان و همچنین افدیاِی آمریکا روی واکسنهایی میخورد که هم کارایی لازم را داشته باشند، هم ارزان و در دسترس باشند و هم عوارض سوء کمی داشته باشند. در کمیته کشوری هم صحبت شده که حتما واکسنی وارد ایران شود که تایید این سازمان را داشته باشد.
اما گفته میشود که قرار است واکسن روسی کرونا وارد شود و این واکسن هم تایید سازمان جهانی بهداشت را ندارد.
واکسن روسی اگر تایید سازمان جهانی بهداشت را نداشته باشد من، به عنوان عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا، با واردات آن مخالفم. همه اعضای کمیته همینجورند. البته فکر نکنید همه چیزهایی که روسها بیرون میدهند، بهدردنخور است. همین روسها واکسن آنفلوآنزایی تولید کردهاند که سازمان جهانی بهداشت آن را تایید کرده است.
نتیجه برعکس پلاسمادرمانی در برخی بیماران کرونا
نکته دیگر، پلاسمادرمانی برای درمان کروناست که در خیلی از بیمارستانها تبلیغ و تجویز میشود و حتی بعضی از مسئولان درمانی و بهداشتی هم درباره آن حرف میزنند. اما بیمارهایی بودهاند که پلاسمادرمانی نهتنها باعث بهبود آنها نشده، بلکه نتیجه عکس داده و وضعیتشان پس از این درمان بدتر هم شده است.
دقیقا.
پس با چنین نتایجی و هزینه گرانی هم که این درمان دارد، چرا تجویز میشود؟
پلاسمادرمانی در ایران در قالب طرح تحقیقاتی در بیمارستانهای بقیهالله، مسیح دانشوری و امام خمینی همین الان دارد انجام میشود. نتایجش هم به صورت دورهای در کمیته کشوری ارائه شده است. شرایط خاصی باید وجود داشته باشد که پلاسمادرمانی به بیمار کمک کند. یکی اینکه بیمار باید با داروهای ضد ویروسی و استروئیدی (کورتون) جواب مناسب را نگرفته باشد و دوم، بیمار به مراحل انتهایی بیماری نرسیده باشد. خیلی از عزیزان پلاسما را به بیماری که در آیسییو بستری و به دستگاه رسپیراتور وصل است و قرار است ۴ روز دیگر هم فوت کند، میدهند. خب این دارو برای چنین بیماری اصلا اثر ندارد. تحقیقاتی که در جهان انجام شده است، میگوید پلاسمادرمانی باید قبل از اینکه بیمار به مراحل نهایی بیماری برسد، برای او انجام شود. برای همین است که سازمان جهانی بهداشت و حتی سیدیسی آمریکا پلاسمادرمانی را درمان انتخابی نمیدانند ولی میگویند که میتواند به عنوان درمان کمکی به بعضیها کمک کند. ایران یکی از کشورهایی است که تجارب گرانقدری درباره پلاسمادرمانی دارد. الان پلاسمادرمانی در بعضی مراکز درمانی ایران انجام میشود و خود من هم برای بعضی از بیمارانم استفاده کردهام. بعضیها واقعا نتیجه گرفتهاند و بعضی هم نگرفتهاند. میخواهم بگویم نتیجه گرفتن از این درمان به این بستگی دارد که آن را کی و چگونه استفاده میکنیم. ما پلاسما را به بیمارانی که شرایط آن را داشتهاند دادهایم و نتیجه آن خوب بوده است. نکته مهم این است که از کل بیمارانِ بهبودیافته کرونا فقط ۵ درصدشان پلاسما اهدا کردهاند. من از عزیزانی که بیماری را گرفتهاند و خوب شدهاند و شرایط آن را دارند، خواهش میکنم برای اهدای پلاسمای خونشان اقدام کنند.
کد مطلب: 231355