به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۲۰:۳۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۴ ساعت ۰۸:۳۸
کد مطلب : ۲۳۱۵۲۲

رکاب‌زنیِ زنان ایرانی با چاشنی فحش و لگد

رکاب‌زنیِ زنان ایرانی با چاشنی فحش و لگد
گروه جامعه: دوچرخه‌سواری یکی از ورزش‌های محبوب مردان و زنان در تمام دنیاست و مسئولان ورزش کشور‌ها برای استفاده و ترویج دوچرخه‌سواری تلاش‌های زیادی می‌کنند. در برخی از شهر‌های بزرگ دنیا بسیاری برای رفت‌وآمد‌های خود به محل کار یا مسیر‌های مختلف از دوچرخه استفاده می‌کنند.در ایران، اما شرایط متفاوت است. هرچند وقت یک‌بار جنجالی برای استفاده بانوان از دوچرخه برپا می‌شود. یک روز خبر ممنوعیت دوچرخه‌سواری زنان اعلام می‌شود و روز دیگر خبر تکذیب می‌شود. بااین‌حال برای تردد‌های شهری، به زنان اجاره دوچرخه‌سواری داده نمی‌شود. در خیابان اگر یک زن سوار دوچرخه باشد بار‌ها با شوخی‌ها و آزار‌های کلامی و جنسی مواجه می‌شود. در یک‌کلام دوچرخه‌سواری برای زنان راحت نیست. در این میان، اما مدتی است مردان نیز از رفتار زشتی که حین دوچرخه‌سواری با آن‌ها می‌شود انتقاد می‌کنند.

مرگ دوچرخه‌سواران به دلیل سهل‌انگاری رانندگان
دوچرخه‌سواری در ایران حال و هوایی دیگر دارد. فرقی نمی‌کند زن باشی یا مرد؛ چراکه پرخاش و خشونت علیه دوچرخه‌سواران حرفه‌ای در جاده‌های کشور زن و مرد نمی‌شناسد. فقط کافی است سوار دوچرخه باشی آن‌وقت خواهی فهمید هر دو جنس به یک میزان، اما به عناوین و شیوه‌های گوناگون مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند.
کافی است چشم برخی از رانندگان خودروها، موتورسواران یا عابران به یک دوچرخه‌سوار بیافتد آن‌وقت است که با ویراژ دادن، کند کردن سرعت، متلک یا ناسزاگویی و حتی پیچیدن در مسیر حرکت دوچرخه کاری می‌کنند تا تمرکز یا تعادل دوچرخه‌سوار از دست برود. با این تفاسیر، اگرچه دوچرخه‌سواری می‌تواند برای اغلب زنان و مردان جنبه ورزشی یا تفریحی داشته باشد؛ چند وقتی است که خشونت و شوخی‌های پرخطر در گوشه و کنار عامل اصلی آسیب رسیدن به جسم و جان ورزشکاران دوچرخه‌سوار در جاده‌های کشور شده است.چند روزی است که موضوع آزار و اذیت دوچرخه‌سواران دوباره بر سر زبان‌ها افتاده و یکی از صفحه‌های پرمخاطب در اینستاگرام که حیطه فعالیتش در رابطه با دوچرخه و دوچرخه‌سواری است با انتشار عکسی از آزار یک دوچرخه‌سوار، واکنش‌های شدیدی را در این زمینه برانگیخته است.کم نبوده‌اند دوچرخه‌سوارانی که بی‌دقتی رانندگان یا شوخی و خشونت سایرین آن‌ها را به کام مرگ کشانده است. محمد تیرانداز سال ۱۳۸۶ در کرمان، جسیم ایرانمش سال ۱۳۸۶ در کرمان، علی نوروزیان سال ۱۳۹۴ در لرستان، علی طالبیان سال ۱۳۹۰ در آذربایجان شرقی، حامد ژاله سال ۱۳۹۶ در قزوین، علی حیدری در اصفهان، رضا احمدی در تهران و اخیراً در سال ۱۳۹۹ مهیار فرزانه در یزد ازجمله دوچرخه‌سواران حرفه‌ای کشورمان بوده‌اند که جان خود را در جاده‌ها از دست داده‌اند.

دل‌خون از بی‌مهری مردم
پای درد و دل دوچرخه‌سواران که بنشیند بی‌شک می‌توانند از رفتار ناشایست، توهین‌ها و آزار همشهریانشان بگویند. برای مثال چند وقت پیش بود که دو دوچرخه‌سوار بعد از بازگشت از مجموعه ورزشی آزادی به سمت شهریار با آزار و اذیت چند مرد روبه‌رو شدند. یکی از دوچرخه‌سواران که در آن شب حضور داشت گفت: در جاده بودیم که چند مرد از داخل ماشین خود اقدام به فحاشی کردند و زمانی که با اعتراض ما مواجه شدند با کاتر و چاقو از ماشین پیاده شدند و به سمت ما حمله کردند؛ کلاه‌های ایمنی که سرمان بود در گرفتن ضربات بسیار مؤثر بود بااین‌حال هم نورد من از ناحیه شاهرگ آسیب دید و به بیمارستان منتقل شد.

مزاحمت مختص زنان نیست، اما بیشتر در معرض‌اند
نوشتن از مشکلات بانوان دوچرخه‌سوار هم موضوع تازه‌ای نیست. علاوه بر محدودیت‌هایی که همواره برای ورزش بانوان موجود است نگاه‌ها و به‌اصطلاح متلک‌هایی که می‌بینند و می‌شنوند روی روحشان تأثیر زیادی می‌گذارد و همین مسئله احساس امنیت زنان را در خیابان‌ها و به‌ویژه جاده‌ها کم می‌کند.چند ماه پیش یکی از زنان دوچرخه‌سوار در مصاحبه‌ای از مصائب این ورزش صحبت به میان آورده بود. او که سال‌ها به‌صورت حرفه‌ای دوچرخه‌سواری می‌کرد پس از ایجاد مزاحمت‌های زیاد عطای این ورزش را به لقایش بخشیده و حالا دیگر نمی‌تواند به‌تن‌هایی در خیابان رکاب بزند. او گفته بود: من خاطرات زیادی از اذیت‌های دیگران نسبت به خودم در حین دوچرخه‌سواری دارم از کدام بگویم؟ از ضربه‌هایی که سرنشین ماشین‌ها از پشت به کمرم می‌زدند؟از پرتاب میوه و زباله از داخل خودرو؟ از پاشیدن آب از داخل خودرو؟ از تعقیب‌های موتورسوارانی که قصد سوءاستفاده و آزار فیزیکی داشتند؟ از مواردی که خودرو به‌قدری خودش را به من نزدیک کرده و باعث انحراف من از جاده و زمین خوردن من شده؟ از مواردی که خودرو به‌قدری به من نزدیک شده که سرنشین خودرو به‌سوی من دست‌درازی کرده؟ یا اینکه بار‌ها با جملاتی زشت و رکیک مورد فحاشی قرارگرفته‌ام؟ چندین بار من را تعقیب و تهدید کردند؟ یا این مسئله که تاکنون دو بار تصادف عمدی و دو بار تصادف غیرعمدی را تجربه کردم و آخرین بار تصادفی که با سهل‌انگاری و بی‌تفاوت بودن به حضور دوچرخه‌سوار و نادیده گرفتن دوچرخه‌سوار منجر به آسیب جدی برای من شد؟او در ادامه بیان کرد: تمام این مسائل باعث شد که من برای همیشه از رفتن به خیابان و جاده ترس بزرگی داشته باشم و هرگز به‌تن‌هایی رکاب نزنم یا دوچرخه را با ماشین به مکان‌های امن و محدود ببرم و رکاب بزنم.زنان بعد از آزار کلامی و نگاهی بیشترین آزار را زمانی تجربه کرده‌اند که برخلاف میل فردی که ایجاد مزاحمت کرده است به ایجاد ارتباط با فرد رضایت نداده‌اند. آن زمان است که افراد اقدام به خشونت می‌کنند. پروانه یکی از زنانی که بار‌ها این مسئله را از سر گذرانده گفته است: در یکی از برنامه‌ها یک آقا که سوار بر موتور بود دنبال من راه افتاد و خواست شماره‌اش را من بدهد. وقتی قبول نکردم با شدت زیاد چنان مشتی بر پشت من کوبید که از درد زیاد به خانه آمدم و مسکن خوردم. نمی‌دانم چرا فکر می‌کنند این مردم‌آزاری بامزه است؟رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری در واکنش به انتقاد یکی از ملی‌پوشان مبنی بر آزار و اذیت‌های خیابانی هنگام تمرین گفت: دوچرخه‌سواران با صبر و فروتنی از این مسائل بگذرند تا بلکه فرهنگ‌سازی بهتری در سال‌های آینده صورت بگیرد.موارد این‌چنینی چه برای زنان و چه برای مردان دوچرخه‌سوار بار‌ها پیش‌آمده است. چند روز پیش، اما موضوع آزار و اذیت دوچرخه‌سواران دوباره بر سر زبان‌ها افتاد. یکی از صفحه‌های پرمخاطب در اینستاگرام که حیطه فعالیتش در رابطه با دوچرخه و دوچرخه‌سواری است با انتشار عکسی از آزار یک دوچرخه‌سوار، واکنش‌های شدیدی را به سمت خود جلب کرد. بعد از انتشار این عکس بود که دوچرخه‌سواران زیادی از تجربیات ناخوشایند خود سخت گفتند. در میان نظرات آن‌ها از خشونت و تعرض‌هایی نظیر، هل دادن در جوی آب و فاضلاب، پرت کردن آب دهان، کتک زدن، فحاشی بی‌دلیل و به هم زدن تعادل دوچرخه‌سواران می‌توان نام برد.

دوچرخه‌سواران تحمل کنند تا مردم بافرهنگ شوند!
این مشکلات همان‌طور که به گوش ما می‌رسد، به اطلاع مسئولان این ورزش هم رسیده است. مردادماه امسال بود که رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری در واکنش به انتقاد یکی از ملی‌پوشان مبنی بر آزار و اذیت‌های خیابانی هنگام تمرین گفت: دوچرخه‌سواران با صبر و فروتنی از این مسائل بگذرند تا بلکه فرهنگ‌سازی بهتری در سال‌های آینده صورت بگیرد.بر اساس گفته‌های خسرو قمری، این مشکلی ریشه‌ای است و به فرهنگ جامعه و خانواده هرکسی برمی‌گردد. او همچنین بیان کرد: ما با نیروی انتظامی و دیگر ارگان‌ها رایزنی‌های زیادی کردیم. حتی تفاهم‌نامه‌ای ٨، ٩ بندی با وزارت کشور تنظیم کردیم و به شهرداری‌ها و دهیاری‌ها فرستادیم که متن آن در راستای توسعه فرهنگ دوچرخه‌سواری عمومی است.او در پاسخ به این پرسش که فدراسیون برای فرهنگ‌سازی اقدامی انجام داده یا خیر، اضافه کرد: فرهنگ‌سازی فقط از دست فدراسیون برنمی‌آید، بلکه باید از پایه انجام شود؛ مثلاً زمانی که کودک به مدرسه می‌رود و بعدازآن هم در نوجوانی شخصیتش شکل می‌گیرد. من هم در سال‌های دور دوچرخه‌سوار بودم و یادم می‌آید چنین مشکلاتی داشتم. اتوبوسی هر روز در مسیر تمرین من بود که شاگرد راننده به سمت من یخ پرتاب می‌کرد و می‌خندید یا اینکه یادم می‌آید چغندرفروشی به هم‌تیمی‌های من چغندر می‌زد! این‌ها دیگر مسائلی نیست که فدراسیون بتواند حل کند؛ فقط هم مختص به بانوان نیست. دوچرخه‌سواران مرد هم همین مشکلات را دارند.

ضروت تدوین قوانین حمایتی با ضمانت اجرایی
صحبت‌های قمری نشان‌دهنده این است که فرهنگ لااقل بخشی از مردم نسبت به چند دهه پیش تغییری نکرده است. آن زمان با یخ و چغندر دوچرخه‌سواران را آزار می‌دادند و حالا با نگاه و ماشین شخصی و چاقو. به‌هرحال اینکه مسئولی رده‌بالا تنها واکنشش به مشکلات ورزشکاران صبر پیشه کردن باشد کمی عجیب به نظر می‌آید، چون هر چه بگذرد عده‌ای هستند که به قول ایشان بافرهنگ نمی‌شوند و بهتر است برای مرتفع کردن این مشکل دوچرخه‌سواران فکر اساسی شود. به‌عبارت‌دیگر تا زمانی که قوانین حمایتی با ضمانت اجرایی و راه مقابله با چنین توهین‌ها و شوخی‌هایی وجود نداشته باشد مردم به سمت با فرهنگ شدن و پذیرفتن این موضوع نمی‌روند.در آخر اینکه این چند روایت تنها بخش کوچکی از مسائلی است که روزانه دوچرخه‌سواران با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند و بخش کوچکی از جامعه که به تصور خود شوخی می‌کنند، اما در عمل به دوچرخه‌سوار آزار و اذیت می‌رسانند باید تغییر جدی در رفتار و فرهنگ خود داشته باشند و مقامات قضایی نیز برخورد جدی و شدیدی با این‌گونه مزاحمان داشته باشند چراکه این آزار و اذیت می‌تواند منجر به خطرات جانی دوچرخه‌سواران شوند.از سوی دیگر این ضرورت احساس می‌شود که ورزشکاران و ماجراجویانی که با خطر بیشتری سروکار دارند نسبت به بیمه کردن خود اقداماتی انجام دهند تا چنانچه آسیبی به آن‌ها رسید هزینه‌های درمان را تأمین کنند. البته این نکته هم نباید فراموش شود که چنانچه بستری در کشور فراهم شود که دوچرخه به‌عنوان یک وسیله نقلیه عمومی شناخته شود مردم نیز نسبت به دوچرخه‌سواران تغییر نگرش پیدا خواهند کرد و این تصور را نخواهند داشت که دوچرخه‌سواران عمدتاً افراد ثروتمند جامعه هستند که برای خوش‌گذرانی این ورزش را انتخاب کرده‌اند. اگر این نگرش تغییر یابد مردم با احترام بیشتری با دوچرخه‌سواران برخورد و رفتار خواهند کرد.
مرجع : روزنامه توسعه ایرانی