کاوه گلستان؛ ستون عکاسی نوین ایران
ايسنا , 11 آذر 1392 ساعت 12:43
گروه فرهنگ وهنر: آخرین میزگرد تخصصی عکاسی دومین دوره برنامه «10 روز با عکاسان» با یادی از کاوه گلستان در خانه هنرمندان برگزار شد.
آخرین میزگرد تخصصی دومین دوره برنامه «10 روز با عکاسان» عصر یکشنبه، 10 آذر ماه با بررسی پروژههای عکاسی کاوه گلستان (به مجنون بگو زنده بمان)، محمود کلاری (روزهای انقلاب) و جمشید بایرامی (مستند اجتماعی آیینی) در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در ابتدای این نشست سیفالله صمدیان، دبیر اجرایی این برنامه گفت: امروز آخرین میزگرد برنامه دوم «10 روز با عکاسان» است. شایسته است جلسه را با کاوه گلستان که قطعا به خاطر عکاسی از میان ما رفت، شروع کنیم. اگر نگاه منصفانه داشته باشیم، کاوه گلستان یکی از ستونهای عکاسی نوین ایران است که به تنهایی منبع فکری و عاطفی بسیاری از فتوژورنالیستها و مستندسازان قرار گرفته است. کاوه از یک خانواده فرهنگی، ادبی و تصویری بود که در مسیر زندگیاش به یک دوست همیشگی به اسم هنگامه گلستان برخورد کرد که او هم عکاس بود و این دو نفر در کنار هم تصاویر زیبایی را خلق کردند.
او افزود: عکسهای زمان انقلاب کاوه ویژگی خاصی داشتند. او طوری کار میکرد که هم در کنار مردم بود و هم میتوانست به فضاهای بستهای که هر کسی جرأت ورود به آن را ندارد، وارد شود. او پیش از عکاسی مستند اجتماعی کارهای بسیار خلاقانه و خاصی میکرد که ربطی هم به کار خبری نداشتند. عکسهایی که امروز از کاوه میبینید ناشی از نگاه متفاوت او به تصویر و دخالت گرافیک و شعر و موسیقی در آنها است. کاوه شخصیت ناآرامی داشت و در مسائل اجتماعی با هیچ رژیمی کنار نمیآمد و به عنوان یک شاهد عینی، تاریخ و اجتماع خود را بازگو میکرد. همچنین در این مراسم هنگامه گلستان، همسر کاوه درباره زندگی شخصی و حرفهای او گفت: من حدود 32 سال با کاوه زندگی کردم. وقتی با هم آشنا شدیم کاوه 18 ساله بود. او اولین کار جدیاش را در سفر به ایرلند درگیر جنگ و برای روزنامه کیهان آغاز کرد. مثلا ابراز عشقش به من در آن روزها اینطور بود که با من تماس میگرفت و میگفت به صدای انفجار بمبها گوش کن! از اولین کارهای مشترک من و کاوه سفر به روستاهای محروم ایران و عکاسی از بچهها بود.
او ادامه داد: کاوه همیشه میگفت نیمی از هنر عکاسی این است که بتوانی در میان مردم باشی. برای کاوه حضور در بین مردم از عکاسی خیلی مهمتر بود و مسائل دیگر در درجههای بعدی قرار داشت. البته خیلی وقتها به خاطر شیطنتهایش در عکاسی، کارت خبرنگاریاش را ضبط میکردند اما در نهایت کارهایش به نفع کشف حقیقت و واقعیت منتهی میشد. گلستان همچنین درباره جایزهای که به عنوان جایزه «کاوه گلستان» قراربود برگزار شود، گفت: به علت اختلافهایی که بین برگزارکنندگان مسابقه وجود داشت، به سرانجام نرسید که امیدوارم در آینده به آن توجه شود. من هم تا جایی که بتوانم کارهای کاوه را چاپ میکنم و یا نمایشگاه میگذارم که راهی باشد برای نشان دادن هنر کاوه وعشق او به مردم.
صمدیان در ادامه برنامه درباره پروژه عکاسی محمود کلاری از روزهای انقلاب گفت: کلاری خیلی با کاوه دوست بود و از عوالم حسی هنری کاوه تأثیر پذیرفته بود. اولین نمایشگاه کلاری که تصویری از انسانهای تنهای اطرافش بود و در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، با استقبال همراه بود. وقتی مسعود جعفریجوزانی کارگردان سینما از این نمایشگاه بازدید کرد، کلاری را به عنوان فیلمبردار فیلم «جادههای سرد» انتخاب کرد. یعنی کلاری از طریق عکاسی و برگزاری نمایشگاه وارد سینما شد. او افزود: همکاری او با سینما ادامه پیدا کرد و امروز شاهد هستیم که کلاری به موقعیت خاص و استثنایی در سینمای ایران و جهان تبدیل شده و جوایز مختلفی را در عرصههای بینالمللی دریافت کرده است. کلاری در قامت عکاس زمان انقلاب، عکسهایی را گرفت که پروژه جدی برای او محسوب میشد. او درست از روزهای اول انقلاب و حضور مردم در خیابانها، عکاسی میکرد و نمایشگاهی را با عنوان «خیابان انقلاب» که شامل عکسهای او از آن روزها بود، برگزار کرد و کتابی هم از آنها به چاپ رسید.
دبیر اجرایی برنامه «10 روز با عکاسان» همچنین عنوان کرد: من با تمام احترامی که به کارهای کاوه گلستان، محمد صیاد و محسن شاندیز دارم، کارهای محمود را برای نمایش در برنامه دوم «10 روز با عکاسان» انتخاب کردم چون هم عکسها آماده بودند و هم اشراف او به آن روزها قابل توجه بود. از دیگر کارهای مهم کلاری در حوزه عکاسی حضور او در دفتر امام (ره) در جماران بود که توانست عکسهای به یادماندنییی را از حضور امام (ره) در جماران خلق کند. در ادامه مراسم جمشید بایرامی، عکاس مستند اجتماعی آیینی درباره پروژه عکاسیاش گفت: آشنایی من با هنر عکاسی اینگونه بود که زمان اعزام بچهها به جنگ یکی از دوستان دوربینی به من داد که بروم از آنها عکس بگیرم در حالی که من حتی بلد نبودم با آن کار کنم اما از آنجا که بچه نازیآباد و آدم خودخواهی بودم، نخواستم بگویم نمیتوانم و رفتم و عکاسی کردم. بعدها فرم، نور و رنگ را جداگانه یاد گرفتم و در نهایت تکنیک و ترکیب عکاسی را در عکسهایم پیاده کردم. من به خاطر سفرهای زیادی که رفتم، توانستم از آیینهای مذهبی اقصی نقاط ایران، عکاسی کنم.
او افزود: درسم خوب نبود. اول راهنمایی را با پول قبول شدم، دوم را با کتک و سوم را با پارتی! بعد از گرفتن سیکل در کانون هنرهای تجسمی ثبتنام کردم و کارم را با طراحی و بعد عکاسی شروع کردم. این عکاس درباره پروژه عکاسی حج خود نیز گفت: من دو سال پشت در سازمان حج و زیارت بودم که بتوانم بروم کار کنم. آن زمان هیچ شناختی از عکاسی مستند آیینی نداشتم اما هر کاری میکردم که بتوانم عکسهای متفاوتی بگیرم. مثلا در مکه کجاوههایی وجود دارد که افراد مریض را در آنها سوار میکنند و دور کعبه طواف میدهند. من برای اینکه بتوانم از زاویه دیگری عکاسی کنم، خودم را به مریضی زدم و گفتم تمام بدنم لمس است تا مرا سوار کجاوه کنند! هفت دور، دور کعبه چرخیدم و از آن بالا تا توانستم عکاسی کردم.
بایرامی افزود: بعدها این عکسها در کتابی به چاپ رسید. البته من دوست نداشتم برای عکسها متن و یا مقدمهای بنویسم چون معتقدم عکسها خودشان گویا هستند و کسی که بخواهد از آنها لذت ببرد، حظ بصری لازم را خواهد برد. پروژه افغانها هم اینطور شکل گرفت که دلم میخواست از کسانی که به خاطر جنگ و حس قرابت و امنیتی که نسبت به کشور ما داشتند به ایران مهاجرت کرده بودند، عکاسی کنم. بنابراین به اردوگاههای افغانها در شهرهای مختلفی سفر کردم و از زندگی و کار آنها عکس گرفتم که کتاب این عکسها هم به زودی چاپ خواهد شد. این عکاس ادامه داد: چیزی که اهمیت داشت این بود که فرم محتوا در این عکسها در خدمت یکدیگر باشند. معتقدم عکاسی مستند اجتماعی فقط ثبت وقایع و احساس حضور عکاس نیست و باید فرم و محتوا در کنار یکدیگر قرار بگیرد. من در اکثر کشورهای اروپایی نمایشگاه داشتم و اولین هنرمند در تاریخ ایران هستم که در موزه سلطنتی هلند، گالری و نمایشگاه مستقلی از عکسهایم برپا شده است.
دومین دوره برنامه «10 روز با عکاسان» از روز شنبه دوم آذرماه به مدت 10 روز و با حضور پروژههایی ازعکاسانی چون نیکول فریدنی، فخرالدین فخرالدینی، مریم زندی، کاوه گلستان، ابراهیم حقیقی، محمود کلاری، مرتضی پورصمدی، محمد فرنود، مجید دوختهچیزاده، محسن راستانی، مهدی منعم، جمشید بایرامی، محمدرضا بهارناز، امیرعلی جوادیان، رومین محتشم، مجید سعیدی، بهزاد ترکیزاده، عباس تحویلداری، علیرضا میرزایی، آزاده اخلاقی و صمد قربانزاده در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
کد مطلب: 23283