حمایت از روحانی؛ از حب یا بغض اصلاحات؟
8 مهر 1399 ساعت 10:23
گروه سیاسی: روزنامه آرمان ملي نوشت: شرايط اقتصادي و معيشتي جامعه دشوار شده و همگان اين مساله را از چشم دولت و رئيسجمهور ميبينند. اصولگرايان و دلواپسان پيشنهاد استيضاح ميدهند و برخي اصلاحطلبان نيز مجلس را در استيضاح رئيسجمهور توانا نميبينند و پيشنهاد استعفا به حسن روحاني ميدهند.
اين در حالي است که رسانههاي دلواپس پس از پيشنهاد اصلاحطلبان نسبت به دولت رويکرد دوگانه پيدا کردهاند. چنانکه اگر تا ديروز بهدليل ناکارآمدي به استيضاح دولت فکر ميکردند اکنون نه از حب دولت که از بغض اصلاحطلبان زبان در حمايت از دولت براي برقراري و ادامه مسير تا آخر راه ميگردانند و پيشنهاد اصلاحطلبان را زمينهاي براي اغتشاش ميخوانند. همين رويکرد دوگانه باعث شده تا جامعه نسبت به آنها رويکرد مثبتي نداشته باشد و با ديد خوشي به آنها نگاه نکند.
«استعفا، کنارهگيري و استيضاح رئيسجمهور واژگاني هستند که در سالهاي گذشته در مقاطع مختلف از سوي جريانات مختلف سياسي بيان شده و هر کس بنا به نيت و اهداف خود چنين مفاهيمي را مطرح کرده است. با اين حال کمتر کسي بوده که پلن دومي براي بعد از روحاني معرفي کند. به عبارت ديگر، همه ميگويند روحاني نباشد حال چه با استعفا و کنارهگيري و چه با استيضاح اما هيچکس برنامهاي ارائه نميدهد که پس از روحاني شرايط به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ پرسش اينجاست که آيا همه چيز سر جاي خود قرار دارد و در اين ميان مشکل فقط حسن روحاني است که با استعفا يا کنار گذاردن وي همه چيز حل شود؟گراني افسارگسيخته ارز، سکه، خودرو کالا و... همه با استعفاي روحاني از بين رفته و کاهش خواهد يافت؟ يا اينکه برخي پيشنهاددهندگان استعفا يا استيضاح با اين پيشنهادات صرفا ميخواهند صورتمساله را پاک کنند؟ آنچه مسلم است قطع به يقين دولت روحاني تا پايان دوره به کار خود ادامه خواهد داد و با اختيارات زياد و کم اين 10 ماه باقيمانده را نيز از سر خواهد گذراند. اما نکته جالب رويکرد برخي اشخاص، جريانها و رسانههايي است که همه چيز را بر سر دولت خراب ميکنند و از نقش و سهم ساير دستگاهها و نهادها در وقوع چنين شرايطي غافلند. دولت قصور دارد و مقصر اول است قبول؛ اما نه اينکه همه قصورات را به گردن دولت بيندازيم. اگر بخواهيم به صراط عدالت رفتار کنيم دولت نيز به گفته مسئولان در برخي حوزهها با محدويتهايي مواجه بوده و نتوانسته آنطور که بايد و شايد طبق اهداف و برنامههاي از پيش تعيينشده عمل کند.
اين درست که دولت در برخي حوزهها بهخصوص حوزه اقتصاد و معيشت مردم عملکرد ناموفقي داشته و بعضا ناکارآمديهايي را نيز در اين حوزه از سوي دولتمردان شاهد بوديم اما نبايد از تاثير تحريمهاي يکجانبه آمريکا بر اقتصاد کشور که به اذعان بسياري از کارشناسان از تحريمهاي شوراي امنيت نيز سختتر است غافل شويم.
مسلما اگر نبود تحريمها امروز دولت نيز در چنين شرايطي نبود و جامعه اين چنين با مشکلات اقتصادي و معيشتي دست و پنجه نرم نميکرد. لذا بايد توجه داشت که پيشنهاد استعفا يا استيضاح رئيسجمهور نوعي آدرس غلط به جامعه است. يادمان نرود که حسن روحاني رئيس دولت يازدهمي است که نرخ رشد را به 8 درصد و نرخ تورم را تکرقمي کرد. اما حال که به خاطر تحريمها و شرايط بينالمللي؛ کشور با چنين مشکلاتي روبهرو شده روا نيست که صرفا دولت را مورد تخريب و تخطئه قرار دهيم.
شنبه هفته جاري بود که رئيسجمهور در ستاد ملي مبارزه با کرونا گفت: «يک عده بهخاطر منافع غلط گروهي و باندي به مردم آدرس غلط ندهند. آدرس صحيح تمام جنايات و فشار بر مردم عزيز ايران واشنگتن ديسي کاخ سفيد است. پس ما لعن و نفرين و کينهمان را با آدرس صحيح و درست بفرستيم.» بر همين اساس عباس عبدي فعال سياسي اصلاحطلب بر اين مبنا که اگر براي حل مشکلات و گراني آدرس کاخ سفيد داده ميشود، کسي که قادر به گفتوگو با آن نيست بايد کنار برود.» پيشنهاد استعفا و کنارهگيري به حسن روحاني داد. با اين حال برخي رسانههاي دلواپس اين موضع عبدي را موضع جريان اصلاحات تلقي کرده و با اين استدلال نه چندان درست که اصلاحطلبان براي فرار از پاسخگويي به روحاني پيشنهاد استعفا ميدهند؛ اين پيشنهاد را زمينهاي براي اغتشاش خواندهاند.اين در حالي است که تقريبا همه ميدانند تنها جرياني که از سياستها، رويکردها و عملکردهاي دولت سودي نبرده بلکه عملکردهاي دولت باعث ريزش سرمايه اجتماعي و رويگرداني مردم از اين جريان شده اصلاحطلبان بودند. لذا چرا اصلاحطلبان بايد نسبت به عملکرد دولت پاسخگو باشند درحاليکه مسئوليتي نسبت به دولت ندارند. از طرف ديگر اينکه مطرح شود اصلاحطلبان به دنبال اغتشاش هستند نوعي فرافکني از سوي رسانههاي دلواپس است. چراکه اصلاحطلبان همواره درصدد حضور و مشارکت در انتخاباتي رقابتي و باشکوه بوده و همواره نيز مردم را به حضور در انتخابات ترغيب و تشويق کردهاند.لذا اينکه پيشنهاد يک چهره را به مثابه پيشنهاد جريان اصلاحات به رئيسجمهور بگيريم و بگوييم اصلاحطلبان به روحاني پيشنهاد کردهاند استعفا دهد چندان صحيح نيست. چنانکه حجتالاسلام محمدعلي ابطحي رئيس دفتر رئيسجمهور سابق در واکنش به اين پيشنهاد با بيان اينکه مشکلات ريشه خارجي دارد، شعار استعفاي روحاني را بيشتر ايذايي و براي جناح مقابل دانسته و در کانال تلگرامي خود نوشت: «استعفاي رئيسجمهور دست خودش نيست. رئيس دولت اصلاحات ميخواست و نتوانست آقاي روحاني که خودش هم نميخواهد.» آنچه مسلم است اصلاحطلبان انتقادات بسياري به دولت دارند و شايد کسر قابلتوجهي از آنها نيز معتقد به جدايي راه خود از دولت هستند اما هيچگاه دولت را که خود روي کار آوردهاند ساقط نخواهند کرد.
به نظر ميرسد اين رويکرد دوگانه جريان مخالف است که مسالهساز شده است. چراکه اگر خود پيشنهاد استعفا يا استيضاح رئيسجمهور را بدهند آن را از سر دلسوزي براي جامعه و حل مشکلات مردم قلمداد ميکنند اما اگر برخي اصلاحطلبان چنين پيشنهادي را براي رهايي از بنبستها و سردرگميها بدهند به دنبال و توطئه و اغتشاش هستند. اين رويکرد 2گانه است که نشان ميدهد مخالفان در هر زماني تخريب و سياهنمايي عليه اصلاحطلبان را در دستورکار دارند. اينبار نيز از حب دولت بلکه از بغض اصلاحطلبان طرفدار دولت شده و اصلاحطلبان را تخطئه ميکنند.
کد مطلب: 233997