گروه فرهنگی: محمود برآبادی با اشاره به نحوه گزینش آثار برای ورود به کتابهای درسی ادبیات، از شاعران و نویسندگانی که بخشی از محبوبیتشان را از کتابهای درسی دارند و از عده دیگری که از این موقعیت تبلیغاتی محروم شدهاند میگوید. بهگزارش ایسنا، این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره کیفیت کتابهای درسی ادبیات در انتقال غنای ادبیات فارسی و کمک به آموزش زبان و رسمالخط صحیح فارسی به کودکان و نوجوانان اظهار کرد: از قدیم یعنی از زمانی که نهادی در آموزش و پرورش برای اینکه کتابهای درسی را برای بچهها تالیف کند به وجود آمد، استادانی مثل عبدالعظیم قریب، جلالالدین همایی و ... از طرف آموزش و پرورش مامور شدند تا کتابهای درسی سطوح مختلف را تدوین کنند.او ادامه داد: بخش مربوط به کتابهای ریاضی، فیزیک و ... خیلی مشکلی نداشت و بحث بیشتر بر روی کتابهای نظری و کتابهای ادبیات بود. در این قسمت، همواره از همان زمان، مسئولان آموزش و پرورش، چه در رژیم قبلی و چه در نظام فعلی، سعیشان بر این بوده است که نوعی از کتابهای ادبیات را تدوین کنند که بیانگر ادبیات رسمی کشور باشد، چه به لحاظ طرز تفکر، چه به لحاظ رسمالخط و چه به لحاظ قواعد دستوری. همیشه این وجه وجود داشته؛ کتابهایی که در حوزه آموزش کودک و نوجوان در مدرسهها هست باید به لحاظ قواعد دستوری و ارزشهای ادبی شاخص باشد و آن وضعیت آزادی که در کتابهای غیردرسی وجود دارد، نباید در اینها وجود داشته باشد؛ این تفکری بوده که همواره توسط دولت و مسئولان آموزش و پرورش بر آن تاکید میشده است. برای همین تالیفکنندگان سراغ کتابها، شعرها و داستانهایی میروند که مورد تایید کامل آن گروه تالیف باشد و هیچگونه شک و شبههای بر آن وارد نباشد.برآبادی سپس به سالهای آغازین گرایش شاعران به شعر نیمایی اشاره و بیان کرد: مثلا در همان زمان که تازه شعر نو آمده بود و نیما یوشیج و پیروانش شعرهای نو میسرودند، مولفان کتابهای درسی ادبیات حاضر نبودند شعرهای نو را در این کتابها چاپ کنند و معتقد بودند این شعرها بیانگر ادبیات کلاسیک و خالص ما نیست چون آنها اغلب دانشگاهی بودند، البته متفکر و باسواد، ولی به لحاظ خاستگاهشان که دانشگاه بود، همواره با ادبیاتی که در جامعه رواج داشت فاصله داشتند.
نویسنده «حماسه کوچی» همچنین گفت: کتابهایی که در زمینه ادبیات و شعر تدوین و تالیف میشد، به سختی در کتابهای درسی استفاده میشد. این میزان گاهی بر اثر فشاری که در افکار عمومی بود کمتر و گاهی بیشتر میشد. در اوایل انقلاب کتابهای درسی دوره قدیم همه مورد تجدید نظر قرار گرفت و کنار گذاشته شد و سازمان برنامهریزی و تالیف کتابهای درسی بر اساس معیارهای جدیدی تالیف کتابها و متونی را که صددرصد مورد تاییدشان بود شروع کرد، چه به لحاظ نگاه اخلاقی به کودک و نوجوان و چه به لحاظ قواعد دستوری و مضامینی که ممکن بود در این کتابها بیاید.محمود برآبادی افزود: نتیجه این شد که کتابها در حدود دو، سه دهه فاقد ادبیات مرسوم و رایج کشور بود (یعنی دهه ۶۰ تا یک دهه پیش). در آن کتابها از افرادی که مورد تایید بودند، مطالبی انتخاب و گنجانده میشد و به سراغ ادبیات غیررسمی که در جامعه وجود داشت نمیرفتند؛ درحالی که نویسندگان و شاعران دیگری هم وجود داشتند و آثارشان مجوز داشت و در جامعه بود، اما به سراغ آنها نمیرفتند، چون فکر میکردند آنچه دانشآموزان باید یاد بگیرند، مطالب شستهورفته و منزهی باید باشد و نباید ایرادی بر آنها وارد باشد. به تدریج افکار عمومی باعث شد تا فضا کمی تغییر کند و آثار برخی از کسانی که مورد قبول ایشان نبود یا اصطلاحا دگراندیش بودند هم در کتابهای درسی جا گرفت.او با بیان اینکه الان دوباره باز شروع به منزه کردن کتابهای درسی کردهاند، اظهار کرد: مطالبی را که از نظر خودشان ممکن است برای بچهها مفید نباشد، با مطالبی که خود انتخاب میکنند جایگزین میکنند، و اتفاقی که افتاده و سروصدای برخی از نویسندگان را درآورده، به خاطر این است.
برآبادی مشارکت شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان را در تدوین کتابهای درسی خیلی کم دانست و در اینباره بیان کرد: آنهایی هم که هستند، کسانی هستند که کاملا مورد تاییدند، اغلب در مجلات «رشد» که مخصوص آموزش و پرورش است کار کردهاند یا به نوعی مورد تایید بودهاند. آثار اکثر شاعران و نویسندگانی که خارج از این حوزه بودهاند در این کتابها چاپ نمیشود، دلیلش این است که میگویند کتابهای درسی با تیراژ خیلی زیاد در میان دانشآموزان توزیع میشود و وقتی اثر کسی در آن میآید، این نوعی تبلیغ برای نویسنده یا شاعر است، که این درست هم هست. کسانی که آثارشان در این کتابها چاپ میشود، بخشی از معروفیتشان برای این بوده است که آثارشان در کتابهای درسی چاپ شده و بچهها اینها را میشناختند و اگر میخواستند کتابی هم بخرند، به سراغ کتابهای اینها میرفتند. افراد دیگری که خارج از این دایره بودهاند از این موقعیت تبلیغاتی محروم شدهاند. هنوز هم همینطور است.این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در پایان گفت: وقتی شعری از یک شاعر در کتاب درسی چاپ میشود، برای او به لحاظ تبلیغاتی نوعی اعتبار است که آثارش معروف میشود و حتی ناشران هم ترجیح میدهند کتابهای اینها را چاپ کنند چون میگویند که آثار اینها صددرصد مورد تایید است و اینکه اگر آموزش و پرورش یا جاهای دیگر بخواهند کتاب بخرند، از میان اینها میخرند و سوم اینکه این کتابها در بازار هم پرفروش خواهند شد.